آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۵

چکیده

هر گونه تحول نشانه معناشناسانه در صورت و معنای متن، با لایه های حسی-ادراکی منبعث از فضاهای فرهنگی و اجتماعی انطباق دارد. مقاله حاضر، با توجّه به الزامات پدیدارشناختی متن پست مدرن، شیوه ظهور این ژرف ساخت را در صورت متن تبیین می کند؛ به این معنا که کثرت ابعاد در صورت متن باید با تکثر زوایای دید و نظام های گفتمانی حاضر و کنشگر، نسبت معنادار داشته باشد. پیش فرض ما این است که دگردیسی های متنی باید به لحاظ حسی-ادراکی با زیربناهای ایدئولوژیک، اجتماعی و سیاسی و... ملازمت و تناسب داشته باشد. نتایج تحقیق نشان داده است میزان ناسازوارگی موجود در متن های دیداری (شامل عکس، نقاشی و شعر دیداری) با دلالت های نهفته در زیرساخت نظری این متن ها همخوانی دارد. این متن ها در نقطه مقابل دوگانه دکارتی، ما را به واسطه یک تحوّل پدیدارشناختی به یک گفتمان سه بعدی رهنمون می سازند که نظام گفتمانی خطی، دو قطبی و برنامه مدار را به سه بعدی، متکثر و سیال عبور می دهد. اصلی ترین راهبرد متن ها در این دگردیسی گفتمانی، آشتی اضداد است. در تحوّلات متنی، متن کلامی، به نظام دو قطبی و متن بصری به نظام سه قطبی تمایل دارد.

تبلیغات