سلیمان کابینی مقدم

سلیمان کابینی مقدم

مدرک تحصیلی: دانشجوی دکترای روان شناسی تربیتی، دانشگاه آزاد اسلامی، زنجان، ایران

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۹ مورد از کل ۹ مورد.
۱.

مقایسه کیفیت زندگی، تصویر بدنی و تاب آوری در دختران مبتلا و غیرمبتلا به سندروم پیش از قاعدگی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تصویر بدنی سندروم پیش از قاعدگی تاب آوری کیفیت زندگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸ تعداد دانلود : ۱۱
پژوهش حاضر با هدف مقایسه کیفیت زندگی، تصویر بدنی و تاب آوری در دختران مبتلا و غیر مبتلا به سندروم پیش از قاعدگی انجام شد. نوع پژوهش توصیفی و روش آن نیز علّی- مقایسه ای بود. جامعه آماری شامل تمامی دانشجویان دختر مجرد رشته روانشناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد رشت در سال تحصیلی 1402-1401 به تعداد 390 نفر بود که تعداد 120 نفر (60 نفر دارای سندروم پیش از قاعدگی و 60 نفر بدون سندروم پیش از قاعدگی) به روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های غربالگری علائم سندروم قبل از قاعدگی (PSST) برناستین (2007)، کیفیت زندگی (QLQ) سازمان بهداشت جهانی (1996)، تصویر بدنی (BIQ) کش و همکاران (1990) و تاب آوری (RQ) کانور و دیویدسون (2003) استفاده شد. برای تحلیل داده ها از روش آماری تحلیل واریانس چندمتغیری استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد بین کیفیت زندگی، تصویر بدنی و تاب آوری در دختران مبتلا و غیرمبتلا به سندروم پیش از قاعدگی تفاوت معناداری وجود داشت. نمرات میانگین گروه دختران بدون سندروم پیش از قاعدگی بالاتر از گروه دختران دارای سندروم پیش از قاعدگی بود (05/0>p). بر اساس یافته های پژوهش حاضر می توان نتیجه گرفت که کیفیت زندگی، تصویر بدنی و تاب آوری سازه هایی هستند که برای ارتقاء برنامه های زندگی در دختران دارای سندروم پیش از قاعدگی تأثیرگذار می باشند.
۲.

مقایسه اثربخشی درمان شناختی- رفتاری و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر مشکلات روانشناختی و بهزیستی روانشناختی در دانش آموزان دارای اختلال رفتاری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: درمان شناختی - رفتاری درمان پذیرش و تعهد مشکلات روانشناختی بهزیستی روانشناختی اختلال رفتاری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۹ تعداد دانلود : ۱۰۵
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان شناختی- رفتاری و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر مشکلات روانشناختی و بهزیستی روانشناختی در دانش آموزان دارای اختلال رفتاری صورت گرفت. این پژوهش به شیوه نیمه آزمایشی و با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه و پیگیری انجام شد. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان پسر پایه دوازدهم آموزش و پرورش ناحیه 2 رشت در سال تحصیلی 1401-1400 به تعداد 452 نفر بود که از بین آن ها تعداد 45 نفر به  روش نمونه گیری هدفمند به عنوان نمونه انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه 15 نفری (15 نفر گروه درمان شناختی رفتاری، 15 نفر گروه درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و 15 نفر گروه گواه) جایدهی شد. برای جمع آوری داده های مورد نیاز از پرسشنامه های اضطراب، افسردگی و استرس لاویبوند (1995) و بهزیستی روانشناختی کی یز و مارگیامو (2003) استفاده شد. داده ها با استفاده از روش های آماری واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بنفرونی در سطح معناداری 05/0 و از طریق نرم افزار SPSS22 تحلیل شد. نتایج نشان داد درمان شناختی رفتاری و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر کاهش مشکلات روان شناختی و افزایش بهزیستی روانشناختی دانش آموزان دارای اختلال رفتاری اثربخش بود (001/0>P). این نتایج در مرحله پیگیری حذف شد. همچنین بین درمان شناختی- رفتاری و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد تفاوتی وجود نداشت (001/0<P). با توجه به یافته های پژوهش نتیجه گیری می شود که می توان از مداخلات شناختی- رفتاری و نسل سوم آن در کاهش مشکلات روان شناختی و بهزیستی روانشناختی دانش آموزان دارای اختلال رفتاری به عنوان مداخلات مبتنی بر شواهد سود برد.
۳.

اثربخشی آموزش گروهی فراشناخت ولز بر باورهای غیر منطقی و خلاقیت شناختی در دانش آموزان با ناتوانی درماندگی آموخته شده(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: باورهای غیرمنطقی خلاقیت شناختی درماندگی آموخته شده فراشناخت دانش آموزان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳ تعداد دانلود : ۱۸
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش گروهی فراشناخت ولز بر باورهای غیرمنطقی و خلاقیت شناختی در بین دانش آموزان با ناتوانی درماندگی آموخته شده انجام شد. این پژوهش به روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل انجام شد. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان دختر پایه یازدهم شهر رشت در سال تحصیلی 1401-1400 به تعداد 581 نفر بود که تعداد 40 نفر داوطلب واجد شرایط به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و در 2 گروه (آزمایش و گواه) وارد مطالعه شدند. هر دو گروه پرسشنامه های باورهای غیرمنطقی (IBQ) جونز (1968) و خلاقیت شناختی (CCQ) عابدی (1372) را تکمیل کردند. گروه آزمایش به مدت 8 جلسه (هر جلسه 60 دقیقه) تحت آموزش گروهی فراشناخت (MTP) ولز (2002) قرار گرفت. داده ها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون تفاوت معناداری در سطح (05/0>P) بین پس آزمون گروه آزمایش و گواه در باورهای غیرمنطقی و خلاقیت شناختی دانش آموزان با درماندگی آموخته شده وجود داشت. با توجه به یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که آموزش گروهی فراشناخت ولز در کاهش باورهای غیرمنطقی و افزایش خلاقیت شناختی دانش آموزان مؤثر بوده است.
۴.

رفتارهای پرخطر اجتماعی در دانش آموزان نوجوان گیلان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: رفتارهای پرخطر آسیبهای اجتماعی سلامت جامعه دانش آموزان نوجوانان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۷ تعداد دانلود : ۷۹
مقدمه: رفتارهای پرخطر در هر جامعه ای یکی از عمده ترین عوامل تهدیدکننده نظام سلامت تلقی می شود. ازآنجایی که خطرپذیری نوجوانان نسبت به دیگر گروههای سنی بالاتر است گرایش بیشتری به این نوع رفتارها در آنها دیده می شود. هدف از انجام این پژوهش بررسی میزان شیوع رفتارهای پرخطر اجتماعی در بین دانش آموزان نوجوان استان گیلان بود. روش: این پژوهش به روش پیمایش انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل تعداد 182637 نفر از دانش آموزان دوره متوسطه استان گیلان در سال 1399 بود که تعداد 384 نفر از آنان به روش خوشه ای چندمرحله ای به عنوان نمونه انتخاب شد. برای جمع آوری داده های موردنیاز از مقیاس خطرپذیری زاده محمدی و احمدآبادی (2008) استفاده شد. برای تحلیل داده ها در سطح توصیفی از روشهای آماری فراوانی، نمودار و در سطح استنباطی از آزمونهای ناپارامتری کروسکال والیس و یو من-وایت نی استفاده شد. تمامی عملیات آماری به وسیله نرم افزار SPSS.ver16 تجزیه وتحلیل شد. یافته ها: مصرف سیگار، رفتارهای پرخاشگرانه، مصرف مواد مخدر، رانندگی پرخطر، دوستی با جنس مخالف و رابطه جنسی با جنس مخالف به ترتیب بیشترین شیوع را در بین دانش آموزان داشت. همچنین نتایج نشان داد شیوع رفتارهای پرخطر در بین نوجوانان بر اساس سن، جنسیت، رشته تحصیلی و پایه تحصیلی آنان تفاوت معناداری نداشت. بحث: جامعه دانش آموزی با رفتارهای پرخطری مواجه است و برای درمان این مشکلات باید از تمام ظرفیتهای سازمانها و متخصصان ازجمله روانشناسان و جامعه شناسان استفاده کرد.
۵.

اثربخشی آموزش راهبردهای یادگیری خودگردان و آموزش کمک خواهی بر پایستگی تحصیلی دانش آموزان اهمال کار مدارس غیرانتفاعی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آموزش راهبرد یادگیری خودگردان آموزش راهبرد یادگیری کمک خواهی پایستگی تحصیلی دانش آموزان اهمال کار مدارس غیرانتفاعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۹۳ تعداد دانلود : ۳۷۴
      این پژوهش با هدف اثربخشی آموزش راهبردهای یادگیری خودگردان و آموزش کمک خواهی بر پایستگی تحصیلی دانش آموزان اهمال کار مدارس غیرانتفاعی انجام شده است. روش پژوهش ازنوع نیمه آزمایشی با اجرای پیش آزمون-پس آزمون و با گروه آزمایش و کنترل بوده است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل دانش آموزان اهمال کار مدارس غیرانتفاعی پسرانه شاخه نظری پایه یازدهم ناحیه یک شهر رشت در سال تحصیلی 97-98 بوده که از بین آنها تعداد 60 نفر به صورت تصادفی انتخاب و به صورت تصادفی به 3 گروه (2 گروه آزمایش و 1 گروه کنترل) تقسیم شدند. در این پژوهش دانش آموزانی اهمال کار شناخته شدند که در پرسشنامه سولومون و راث بلوم (2013) نمره بیشتر از خط برش (81) کسب کرده بودند. پرسشنامه پایستگی تحصیلی دهقانی زاده و حسین چاری (1391) را همه آزمودنی های سه گروه در مرحله پیش آزمون و پس آزمون تکمیل کردند. سپس یکی از گروه های آزمایش به مدت 12 جلسه 90 دقیقه ای تحت مداخله آموزشی راهبرد یادگیری کمک خواهی و گروه آزمایش دیگر نیز به مدت 15 جلسه 90 دقیقه ای تحت مداخله آموزشی راهبرد یادگیری خودگردان قرار گرفتند؛ در حالی که در طول این مدت گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای را دریافت نکردند. داده ها با استفاده از آزمون آمار استنباطی تحلیل کوواریانس و آزمون تعقیبی ال.اس.دی تحلیل شدند. نتایج نشان داد آموزش راهبردهای یادگیری خودگردان و کمک خواهی، سبب افزایش پایستگی تحصیلی دانش آموزان اهمال کار شده است. از طرفی، نتایج مقایسه زوجی نشان داد بین میانگین های پایستگی تحصیلی دو گروه آموزش راهبردهای یادگیری خودگردان و آموزش کمک خواهی تفاوت معناداری وجود ندارد. بین میانگین های پایستگی تحصیلی دوگروه آموزش راهبردهای یادگیری خودگردان و گروه کنترل و همچنین بین میانگین های پایستگی تحصیلی دوگروه آموزش راهبردهای یادگیری کمک خواهی و گروه کنترل تفاوت معناداری وجود دارد؛ بنابراین می توان نتیجه گرفت برای کاهش و از بین بردن اهمال کاری دانش آموزان، استفاده از آموزش راهبردهای یادگیری خودگردان و کمک خواهی مفید و مؤثر است.
۶.

مقایسه اثربخشی آموزش راهبرد های یادگیری خودگردان و کمک خواهی بر افزایش سرزندگی تحصیلی و وجدان تحصیلی دانش آموزان اهمال کار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آموزش راهبرد یادگیری خودگردان آموزش راهبرد یادگیری کمک خواهی سرزندگی تحصیلی وجدان تحصیلی دانش آموزان اهمال کار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴۷ تعداد دانلود : ۴۴۵
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی آموزش راهبرد های یادگیری خودگردان و کمک خواهی بر افزایش سرزندگی و وجدان تحصیلی دانش آموزان اهمال کار انجام شد. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با اجرای پیش آزمون - پس آزمون و با گروه آزمایش و کنترل بود. جامعه آماری پژوهش، شامل تمامی دانش آموزان مدارس غیرانتفاعی پسرانه شاخه نظری پایه دوم (یازدهم) دوره متوسطه دوم نواحی یک و دو رشت در سال تحصیلی 98-97 بود که از بین آنها تعداد 60 نفر به روش خوش های چند مرحله ای انتخاب و به صورت تصادفی به 3 گروه (2 گروه آزمایش و 1 گروه کنترل) تقسیم شدند. ابتدا، همه آزمودنی های سه گروه، پرسش نامه های سرزندگی تحصیلیدهقانی زاده و حسین چاری (1391) و مک ایلروی و بانتینگ (2002) را در مرحله پیش آزمون و پس آزمون تکمیل کردند؛ سپس یکی از گروه های آزمایش طی 12 جلسه ی 90 دقیق های تحت مداخله آموزشی راهبرد یادگیری کمک خواهیو گروه آزمایش دیگر نیز طی 15 جلسه ی 90 دقیق های تحت مداخله آموزشی راهبرد یادگیری خودگردانقرار گرفتند؛ در حالی که در طول این مدت، گروه کنترل هیچ گونه مداخله آموزشی دریافت نکردند. داده ها با استفاده از آزمون آمار استنباطی تحلیل کوواریانس و آزمون تعقیبی بنفرونی تحلیل شد. نتایج نشان داد کهآموزش راهبرد های یادگیری خودگردان و کمک خواهی سبب افزایش سرزندگی تحصیلی دانش آموزان اهمال کار می شود؛ همچنین، آموزش راهبرد های یادگیری خودگردان و کمک خواهی سبب افزایش وجدان تحصیلی دانش آموزان اهمال کار می شود؛ به علاوه، نتایج نشان داد که بین دو گروه آزمایش از نظر اثربخشی بر سرزندگی تحصیلی و وجدان تحصیلی تفاوت معناداری وجود ندارد. بر اساس نتایج حاصل از این پژوهش می توان نتیجه گیری کرد که برای کاهش و یا از بین بردن اهمال کاری دانش آموزان، استفاده از آموزش راهبرد های یادگیری خودگردان و کمک خواهی مفید و مؤثر است.
۷.

اثربخشی آموزش راهبرد یادگیری خودگردان در افزایش سرزندگی تحصیلی و وجدان تحصیلی دانش آموزان اهمال کار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آموزش راهبرد یادگیری خودگردان سرزندگی تحصیلی وجدان تحصیلی دانش آموزان اهمال کار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۳۴ تعداد دانلود : ۴۴۹
پژوهش حاضر با هدف اثربخشی آموزش راهبرد یادگیری خودگردان در افزایش سرزندگی تحصیلی و وجدان تحصیلی دانش آموزان اهمال کار انجام شد. روش این پژوهش از نوع شبه آزمایشی با طرح گروه کنترل نامعادل بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه دانش آموزان مدارس غیرانتفاعی پسرانه شاخه نظری پایه دوم (یازدهم) دوره متوسطه دوم نواحی یک و دو رشت در سال تحصیلی 98-97 بود که از بین آن ها تعداد 40 نفر به روش خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و به صورت تصادفی به 2 گروه (آزمایش و کنترل) تقسیم شدند. آزمودنی های دوگروه پرسشنامه های وجدان تحصیلی مک ایلروی و بانتینگ (2002) و سرزندگی تحصیلی دهقانی زاده و حسین چاری (1391) را در مرحله پیش آزمون و پس آزمون تکمیل کردند. گروه آزمایش به مدت 15 جلسه 90 دقیقه ای تحت مداخله آموزشی راهبرد یادگیری خودگردان قرار گرفتند در حالی که در طول این مدت گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای را دریافت نکردند. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که آموزش راهبرد یادگیری خودگردان سبب افزایش سرزندگی تحصیلی و وجدان تحصیلی دانش آموزان اهمال کار می شود (0/001˂P). به طور کلی نتیجه این پژوهش نشان داد برای کاهش اهمال کاری در دانش آموزان، استفاده از آموزش راهبرد یادگیری خودگردان مؤثر است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان