محمدحسین پاپلی یزدی

محمدحسین پاپلی یزدی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۷۰ مورد.
۱.

تحلیل نظری نقش مؤلفه های مدیریت سیاسی فضا بر پایداری منابع آبی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سیاست و فضا مدیریت سیاسی فضا تقسیمات کشوری پایداری منابع آبی بحران آب

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶ تعداد دانلود : ۳۷
مسئله پایداری منابع آبی یکی از جدی ترین چالش هایی است که کشورها در چند دهه اخیر با آن مواجه بوده اند. پایداری منابع آبی عبارت است از: تأمین نیازهای آبی نسل حاضر و نسل های آینده؛ بنابراین حفظ چنین وضعیتی ارتباط مستقیمی با مدیریت سیاسی فضا در یک کشور دارد. پژوهش حاضر به شیوه توصیفی تحلیلی و در چارچوب رابطه سیاست و فضا از دیدگاه نظری به دنبال بررسی نقش مؤلفه های مدیریت سیاسی فضا بر پایداری منابع آبی است. یافته های پژوهش نشان می دهد که سه بُعد 1. قانون گذاری(شامل: ساختار حکومت در یک کشور، تفویض اختیارات به نهادهای متولی آب، تمرکز قدرت سیاسی، تعدد و سطوح نهادهای قانون گذار، رابطه حکومت و ملت، الگوی نظام سیاسی حاکم) 2. مدیریت اجرایی(شامل: سیستم بودجه ریزی کشور، استراتژی های توسعه ملی، مسئله کارآمدی دولت و نهادهای زیرمجموعه، فرهنگ سیاسی، بوروکراسی، منابع درآمدی دولت، سطوح مدیریت اجرایی)3. تقسیمات سیاسی فضا(شامل: توازن و عدم توازن در واحدهای استانی، تمرکز در کانون های سیاسی اداری، معیارها و ضوابط تقسیمات کشوری، همگونی و ناهمگونی واحدهای سیاسی فضایی از جنبه طبیعی، نیروهای تأثیرگذار بر فرایند تقسیمات سیاسی) از جمله مهم ترین ابعاد و مؤلفه هایی هستند که پایداری منابع آبی را تحت تأثیر قرار می دهند.
۲.

تببین پیامدهای هیدروپلیتیکی تغییرات اقلیمی در ایران (مطالعه موردی حوضه آبریز زاینده رود)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تغییرات اقلیم تنش آبی حوضه آبریز زاینده رود

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۹ تعداد دانلود : ۱۵۹
مقدمه تغییر اقلیم و گرمایش کره زمین که بر اثر افزایش گازهای گلخانه ای، مسئله ای حیاتی در کانون عوامل تهدیدزای بشر شده است. سرزمین ایران بر کمربندی از مناطق خشک و بیابانی زمین واقع شده که بیشترین اثرپذیری نامناسب را از تغییر اقلیم متحمل می شود. تغییر اقلیم در حوزه زاینده رود مشهود است و تاثیرات آن در کم شدن بارش و افزایش دما در طی سال های اخیر و نیز تداوم خشکسالی ها در حوضه آبریز زاینده رود نمایان است. با کاهش جریان آب رودخانه، تخصیص آب به بخش های کشاورزی و محیط زیست در قسمت های میانی و پایین دست با مشکل روبه رو شده است. نیاز آبی در این حوضه زیاد است به گونه ای که در طی این سال ها تلاش برای دستیابی به آب در حوضه زاینده رود به شکل تنش و درگیری و اعتراض ها و نیز آشوب های اجتماعی وارد عرصه جدیدی شده است. یکی از مهم ترین پیامدهای تغییرات اقلیم این است که دولت ها را ناگزیر به طرح انتقال بین حوضه ای می کند. بر اثر سیاست های انتقال آب بدون در نظر گرفتن حقابه شرعی حقابه دار و حقابه زیست محیطی بستر زاینده رود و تالاب گاوخونی، بسیاری از اختلافات اجتماعی بین استانی تشدید شد. روش پژوهش پژوهش حاضر از نظر هدف، پژوهشی کاربردی است که با توجه به اهمیت تاریخی، جغرافیایی، اقتصادی و سیاسی حوزه به شناسایی ابعاد و تاثیرات تغییرات اقلیمی در حوضه آبریز زاینده رود می پردازد و چگونه تغییرات اقلیمی می تواند بحران و تنش را در حوزه آبریز افزایش دهد که این امر می تواند راهنمای مفیدی برای برنامه ریزان و تصمیم گیران حوزه قرار بگیرد. از لحاظ روش و ماهیت، این تحقیق توصیفی- تحلیلی بوده و شیوه گردآوردی اطلاعات نیز براساس منابع کتابخانه ای از جمله کتب، مجلات و پایگاه های اطلاعاتی می باشد. یافته های تحقیق تبدیل شدن برف به باران در سرچشمه رودخانه زاینده رود و افزایش تبخیر منجر به کاهش اراضی در بخش پایین دست رودخانه شده است به طوریکه در بخش میانی و پایین دست، از مساحت اراضی «کشاورزی» و «مرتع» کاسته شده است. تعداد چاه ها در سال های اخیر افزایش شدیدی داشته است. تعداد چاه ها در بخش میانی و پایین دست افزایش چشمگیری در این دوره داشته میانگین عمق چاه ها در حوضه 8/4 متر افزایش یافته که در قسمت بالادست 65/6 متر، در قسمت میانی 55/5 متر و در بخش پایین دست 28/6 متر به طور میانگین بر عمق چاه ها افزوده شده است. افزایش تنش های میان استانی که نمونه های بارز آن میان استان های خوزستان، اصفهان و چهارمحال بختیاری در سال های اخیر مشاهده شد، یکی از مهم ترین پیامدهای سیاسی تغییرات اقلیم است که دولت ها را ناگزیر به طرح انتقال بین حوضه ای می کند. کشاورزان حقابه دار اصفهان مهم ترین گروه معترض به وضعیت بحرانی آب در این حوضه هستند. یکی از مهم ترین دغدغه های مردم منطقه و مهم ترین عامل ایجاد اعتصابات و درگیری های سال های اخیر کاهش منابع آبی و کاهش فعالیت کشاورزی شده است. کشاورزان منطقه در سال های اخیر به شیوه های مختلفی از جمله خرابی و شکستن لوله انتقال آب، اعتصاب، تظاهرات و بستن راه با تراکتور، رجوع به استان و شیوه های دیگر نحوه اعتراضات خود را بیان کرده اند. تنش و اعتراض های مردمی نسبت به آبرسانی و مدیریت بهینه آب برای ساکنان حوضه زاینده رود تنها محدود به ساکنان و بهره مندان حوضه آبریز زاینده رود نیست. مسائل هیدروپلیتیکی طرح انتقال آب بهشت آباد در بخش علیای حوضه کارون که زمینه ساز مشاجرات محلی و ناحیه ای و حتی ملی میان مردم و مسئولین در مبدا و مقصد شده است. این امر سبب بروز اختلافات اجتماعی و در نتیجه سیاسی بین ساکنین و ذی نفعان حوضه های آبریز بالادستی و حوضه های مذکور شده و با توجه به تفاوت قومی حوضه های آبریز، این مسئله به یک بحران هیدروپلیتیکی داخلی مبدل شده است که شکاف هایی را بین اقوام به وجود آورده است. تغییرات اقلیمی بزرگترین ضربه را متوجه بخش کشاورزی وارد کرده است. هم چنین نخستین پیامد رویه ای، افزایش حجم بیکاری و بحران مهاجرت است. مهاجرت منجر به پراکندگی روابط خویشاوندی و از بین رفتن همبستگی، انسجام قومی و افزایش فردگرایی و انزوا و به تبع آن حاشیه نشینی و بزه گری گردیده است. خشک شدن بستر رودخانه زاینده رود ناشی از تغییرات اقلیمی سبب ایجاد شکاف ها و فرونشست های متعددی در مناطق مختلف حوضه آبریز در استان اصفهان شده است. عمق این شکاف ها بسیار عمیق می باشد و در برخی موارد عمقی بیش از 10 متر داشته باشند. شکاف ها صدمات جدی را به جاده ها و زمین های کشاورزی وارد کرده است. نتیجه گیری تغییر اقلیم در حوضه زاینده رود یکی از عوامل تهدیدکننده منابع آب در حوضه است از جمله این عوامل تهدیدکننده می توان به اراضی در بخش های میانی و پایین دست حوضه به دلیل وقوع ناپایداری منابع آبی و کاهش جریان آب رودخانه،
۳.

چوپان: روابط بین چوپان و مالکان در شمال خراسان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: چوپان گله گوسفند شمال خراسان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۰ تعداد دانلود : ۹۱
بی شک مهم ترین وظیفه در دامداری سنتی بر عهده چوپان است،زیرا بدون چوپان دامداری سنتی امکان ندارد. در سال های اخیر چوپان و به ویژه چوپان خوب نایاب شده است و به همین علت دامداری با مشکلاتی اساسی روبروست. نگارنده دامدارانی را می شناسد که به علت کمبود چوپان، دامداری را رها کرده اند. کسانی که با دامداری سروکار ندارند تصور می کنند که هرکس می تواند کار چوپان را بر عهده بگیرد و یا هر دامداری چوپان است؛ درحالی که ممکن است کسی جزو عشایر باشد و ۵۰ سال هم دامداری کرده باشد ولی «چوپانی» نداند؛چرا که چوپانی کاری ست تخصصی. وقتی چوپان ناوارد گله را هدایت کند، گوسفندمرگی،گرگ زدگی،کاهش کیفی و کمی شیر،روغن،پشم و پوست،گوشت و تخریب مرتع حتمی است.در دامداری سنتی چوپان نقش اجتماعی مهمی بر عهده دارد؛او واسطه العقد افراد محله (ملّه- مال-بینه) است. به طور سنتی چوپان یک ساله گرفته می شود. درست در موقع تشکیل گله و محله چوپان استخدام می شود و همه افراد محله می بایست مزد چوپان را به نسبت تعداد دام هایشان بپردازند. در این مقاله سعی شده است به مهم ترین تحول ایجادشده در روابط بین چوپان و مالکان گوسفندان، که پولی شدن مزد چوپان است، پرداخته شود .
۴.

سنجش فاصله قومی و همزیستی مسالمت آمیز در فضا های چند قومی؛ نمونه موردی: خراسان شمالی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فاصله بین قومی همزیستی مسالمت آمیز خراسان شمالی اقوام کرمانج ترکمن ترک فارس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۷۰ تعداد دانلود : ۲۴۳
پایداری سیستم های سیاسی در فضا های قومی متنوع حاصل کنش هایی مسالمت آمیز و همزیستی آنها است. همزیستی حاصل پذیرش محدودیت های اعمال شده بوسیله کنشگران متقابل یا عوامل بین گونه ای است. پژوهش حاضر با هدف سنجش وضعیت فاصله قومی و همزیستی مسالمت آمیز در فضاهای چند قومی با تاکید بر اقوام کرمانج،ترک،فارس و ترکمن استان خراسان شمالی در سه وجه عمومیت شدت وتقارن در میان گروه های اجتماعی مختلف انجام شده است. این پژوهش بصورت توصیفی-تحلیلی انجام شده است.در این روش با جمع آوری داده ها و اطلاعات ( پرسشنامه) توصیف،تحلیل وارزیابی شده است. پرسش های طراحی شده در این بخش بر مبنای مولفه های همزیستی در جدول متغیرهای مورد سنجش مد نظر بوده است. این متغیرها طیفی از فاصله اجتماعی را در فضاهای چند قومی مد نظر قرار می دهند تا با ارزیابی این فواصل اجتماعی، روابط بین آنها را ارزیابی نمایند. پژوهش نشان ازگستردگی نزدیکی سه قومیت ترک ،کرمانج و ترکمن به فارس ها به میزان (96 درصد) و دوری از قوم ترکمن به میزان (79 درصد) است. عمق و(شدت) این فاصله نیز همانند عمومیت نشان از آن دارد که سه قوم ترک ،کرمانج و ترکمن با قوم فارس بیش ترین میزان ارتباط با(84 درصد) در حالیکه با قوم ترکمن کمترین میزان (39 درصد) دارا می باشند. فاصله قوم به قوم نیزنشان از آنست که کرد ها با کمترین تفاوت و فاصله دوجانبه را دارند. این در حالی است که میزان فاصله قومی ترکمن ها با سایر اقوام به مراتب بیشتر از میزان فاصله قومی سایر اقوام با ترکمن ها است. یافته ها نشان از عدم وجود بحران و تضاد قومی در این منطقه و همزیستی مسالمت آمیز است..
۵.

تحلیل فرهنگی دانش بومی در زنجیره ابزار قنات(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تحلیل فرهنگی ابزار قنات فرهنگ مکتوب فرهنگ غیر مکتوب

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴۸ تعداد دانلود : ۳۵۸
برخلاف موتور پمپ   که یک پدیده تکنولوژیکیِ وارداتی ، صادراتی و استاندارد و دارای یک ساختار قابل تولید انبوه و کپی برداری است، قنات پدیده ای  است سنتی و بومزاد   که ابزارهای آن نیز دست ساز   و متعلق به دوره پیشامدرن است.ابزارهای قنات قابل تولید انبوه نیستند.ساخت برخی از   ابزارهای قنات از عهده خبرگان محلی برمی آید ، اما ساخت برخی از   ابزارهای قنات به   خبرگی، تخصص و مسئولیت بیشتر نیاز دارند و نمی توانند در همان روستا و منطقه و شهر محل قنات تولید شوند. یعنی تولید  ابزارهای قنات به سه دسته کلی تقسیم می شوند:نخست ابزارهایی که سلامت و جان مقنی و همکاران او وابسته به آن است و با بروز مشکل در آن ابزار جان افراد به مخاطره می افتد.دوم ابزارهایی که با وجود اهمیت بسیار آنها، بروز مشکل در آنها به طور مستقیم و فوری جان افراد را به خطر نمی اندازد و سوم ابزارهایی که کارگذاری آن در قنات برای طولانی مدت است . در این نوشتار منظور توضیح چگونگی ساخت ابزاری که در این زنجیره هستند نیست زیرا دیگران به اندازه کافی درباره این ابزار توضیح داده اند؛ در اینجا مقصود توضیح مواردی برای فهم فرهنگی و تمدنی از این ابزار و طرح پرسش هایی در این زمینه است.
۷.

بررسی پیامدهای اجتماعی بحران کمبود منابع آب در مناطق کویری (مطالعه موردی شهرستان اردکان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بحران آب پیامدهای اجتماعی عینی پیامدهای اجتماعی ذهنی شهرستان اردکان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۴۴ تعداد دانلود : ۵۹۷
آب مایه ی اصلی حیات و از ضروریات زندگی بشر است که کمبود آن انسان را با مشکلاتی جدی روبرو می کند. باتوجه به اهمیت موضوع بحران آب در ایران و مسائل اجتماعی ناشی از آن هدف از این پژوهش برآورد پیامدهای اجتماعی بحران کمبود منابع آب درشهرستان اردکان است.رویکرد پژوهش کیفی و شیوه گرد آوری داده ها مصاحبه با 22 نفر از متخصصان و کارشناسان شهرستان اردکان در حوزه ی آب می باشد که برای تحلیل متون مصاحبه از روش تحلیل مضمون یا روش تحلیل تم استفاده شده است. تغییرات جمعیتی، بیکاری و فقر، کاهش کیفیت زندگی واختلافات نزاع و درگیری ها به عنوان پیامدهای اجتماعی عینی و تغییر نگرش هاوعقاید مذهبی مردم،از بین رفتن اعتماد،کاهش سرمایه ی اجتماعی ومشارکت مردمی و کاهش امید به زندگی به عنوان پیامدهای اجتماعی ذهنی از یافته های این پژوهش است. با توجه به پیامدهای اجتماعی منفی بحران آب در منطقه، چاره اندیشی و آینده نگری و همچنین رویارویی منطقی با بحران های زیست محیطی، مدیریت بهتر منابع آب در سطح منطقه، صرفه جویی و اصلاح شبکه های آبرسانی،آموزش کشاورزان برای استفاده ی بهینه ازمنابع آب و بهره گیری از روش های سنتی استحصال آب در منطقه ضروری به نظر می رسد .
۸.

تحلیلی بر مشارکت های سنتی و اثرات آن در نواحی روستایی ایران(مورد: شیوه کشت برنج در روستای شهریار بخش فلارد استان چهارمحال و بختیاری)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مشارکت مشارکت سنتی روستای شهریار شیوه کشت برنج

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۵۸ تعداد دانلود : ۶۶۸
مفهوم مشارکت، مفهومی دیرینه و همراه روستاییان بوده و از دیرباز با زندگی آنها پیوند داشته است. در روستاهای ایران نیز از گذشته مشارکت های مردمی در فعالیت های مختلف روستایی و زراعی وجود داشته که در مناطق مختلف تحت عناوین مختلفی همچون بنه، صحرا، حراثه و.... از آن یاد برده می شوند. اما از مشروطیت تا کنون شاهد تصویب قوانینی از طرف مجلس ملّی و مجلس شورای اسلامی هستیم که با همه ی تلاش های صورت گرفته و قوانین مدون شده هنوز هم اجرای بسیاری از طرح ها در روستاها به شکست می انجامد. این در حالی است که بسیاری از مشارکت های سنتی روستاییان از نوع خودانگیخته بوده و به گونه ای با زندگی روستاییان عجین شده و همراه با آثار و پیامدهای مثبتی بوده است. در پژوهش حاضر با استفاده از روش شناسی موردی و توصیفی – تحلیلی تلاش بر این است که به معرفی یک نمونه از این نوع مشارکت ها در قالب کشت برنج در روستای شهریاراز توابع بخش فلارد استان چهارمحال و بختیاری پرداخته شود. این نوع مشارکت که در روستای شهریار با کار و زندگی روستاییان عجین شده است و نتایج اقتصادی و اجتماعی بی شماری به همراه دارد، از قبیل: مدیریت منابع آب و خاک، همدلی و وحدت کشاورزان، عدالت اقتصادی و اجتماعی بین اهالی روستا، توجه به فقیران روستا و ....
۹.

ارزیابی اثرات اقتصادی بازارچه های مرزی در بازتابهای توسعه مناطق مرزی؛ مطالعه موردی: بازارچه مرزی شیخ صالح شهرستان ثلاث باباجانی، استان کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ایران کرمانشاه توسعه منطقه ای مناطق مرزی بازارچه مرزی شیخ صالح

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱۶۷
مبادلات تجاری مرزی یکی از شاخص های اصلی در برقراری ارتباط بین کشورهای همسایه و نیز امرار معاش مردم مرزنشین می باشد و از این طریق مردم ساکن در نواحی مرزی کشورهای همسایه می توانند در کنار هم و با هم از فرصتها و منابع مشترک استفاده نمایند که این امر می تواند منجر به استمرار و پایداری دوستی و تفاهم طرفین، امنیت و رونق اقتصادی و توسعه، ایجاد فرصتهای شغلی و شکل گیری یک نوع مزیت نسبی در مناطق مرزی گردد. علیرغم ظرفیتها و توانهای موجود در مناطق مرزی باید گفت یکی از ویژگی های اصلی این مناطق، دوری از مرکز کشور است این مساله جغرافیایی که بیشتر از طبیعت مناطق مرزی ناشی می شود و این دوری به لحاظ سیاستهای غیرآمایشی و مرکز محور بودن، پیامدهای نامطلوبی را برای مناطق مرزی به همراه دارد که مهمترین آن، محرومیت شدید و حاشیه ای بودن این مناطق و قرار نگرفتن آنها در مسیر امواج آمایشی توسعه کشور است. تنگناهای موجود در دو سری مرز باعث شده تا کشورهای همسابه برای توسعه مناطق مرزی، عدالت اقتصادی و اجتماعی و نیز افزایش همکاری های متقابل اقدام به ایجاد بازارچه های مرزی نمایند.در این تحقیق به تحلیل اثرات اقتصادی بازارچه های مرزی در توسعه مناطق مرزی (نواحی روستایی) پرداخته شده، براین اساس بازارچه شیخ صالح در استان کرمانشاه به عنوان نمونه انتخاب گردید و با تحلیل داده ها و اطلاعات با استفاده از نرم افزار Spss و Arc GIS. با روش توصیفی و تحلیلی به شیوه کتابخانه ای و میدانی (تجربی)- پرسشنامه و مشاهده- اثرات اقتصادی این بازارچه در دو مقطع قبل از تاسیس بازارچه و بعد از آن بر مناطق مرزی اطراف بازارچه مورد ارزیابی قرار گرفته است. نتایج بدست آمده حاکی از این واقعیت است که بازارچه توانسته است اثرات اقتصادی مثبتی بر روی مناطق پیرامون خود بر جای گذارد.
۱۰.

Promotion Of Womens Role in Watershed Management: Challenges and strategies A case study of Hableh Roud(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۵۱۹ تعداد دانلود : ۲۴۹
The change in the concept of social development over the last few decades, from the physical aspects to human dimensions has increased women’s participation in socio-economic activities and enhancement of their capabilities has been regarded as key strategies in sustainable development. The present study attempts to achieve the following objective: Investigation of the impacts of NGO’s activities in enhancing women’s socioeconomic participation in the management of watersheds. This paper has presented the results through employing parts of the phases, methodologies, and techniques of participation Rural Appraisal(PRA) in sample villages located in Hableh Roud watershed in the Garmsar plain. Among the achievements of the project is the actualization of local community participation including women’s participation in decision-making on sustainable development, improvement of natural resource management through integration of modern and traditional technologies, increasing local community income sources through production of pharmaceutical plants, planting seedlings, strengthening traditional women’s organizations, improvement of exploitation methods and conservation of soil and water resources. The most important result obtained from the present study is the finding that participatory activities are cultural and social issues. As such, work must continue until participation becomes institutionalized in the target community. The milestone and deliverable showing success in this endeavor will be gradual but steady changes observed in the behavior of the rural communities with reference social and economic problems reflecting their self-reliance and self-confidence. Continuity and sustainability of the projects are also determined by direct involvement and participation of local communities, especially women, in all phases of project implementation from concept development to implementation, monitoring, and assessment.
۱۲.

ماخونیک؛ عدالت اجتماعی فراموش شده هنر زیستن در شرایط بسیار سخت(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۱۴
روستای ماخونیک و 9 کلاته اطراف آن واقع در 125 کیلومتری بیرجند یکی از محروم‌ترین روستاهای کشور است. این مجموعه روستایی با محدودیت‌های طبیعی و ارتباطی و با کشاورزی در زمین‌های 30×30 سانتی‌متری بیانگر قناعت و مقاومت انسان در مقابل گرسنگی است. محصول این مزارع مینیاتوری عدالتی وسواس‌آمیز در حد تقسیم یک دانه زردآلو به سه قسمت مساوی را نشان می‌دهد. مطالعه روستای ماخونیک ما را به اعماق تاریک تاریخ بشری هدایت می‌کند و به ما می‌آموزد که چگونه می‌توان در عصر پست ‌مدرنیسم در دوران نوسنگی زندگی کرد. ماخونیک به ما نشان می‌دهد که چگونه در مملکتی که بیش از صد سال است وارد عصر نوسازی و مدرنیته شده است و از ذخایر سرشار نفت برخوردار است هنوز مناطق و مردمانی کاملا فراموش شده زندگی می‌کنند. ماخونیک موزه تاریخ تحول زندگی انسان در همه ابعاد آن، باستان‌شناسی، انسان‌شناسی، جامعه‌شناسی، جغرافیا، مردم‌شناسی و همه شناسایی‌های دیگر است. ماخونیک درسهایی برای انسان به طور عام و برجسته‌ترین اساتید علوم مختلف به طور خاص دارد. ماخونیک درس‌ها و پیام‌های اخلاقی بسیاری را در بر دارد.تحول شتابان این جامعه روستایی در دهه 1370 به بعد ما را با تجربه فشردگی زمان و تحول و تکامل جوامع روبرو می‌کند.
۱۳.

فاصله های جغرافیایی در استان خراسان رضوی و اختلاف خط شماری خط ab کف دست در طوایف مختلف ساکن در این استان(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۳۲
در نواحی جغرافیایی مختلف کشور پهناور ما ایران، اقوام، نژادها، و طوایف مختلفی زندگی می کنند که هر یک درصدی از جمعیت فعلی را تشکیل می دهند. غالبا تفاوتهایی در جزئیات وجودی این اقوام دیده می شود. خراسان یکی از مناطقی است که طوایف و اقوام متفاوتی در آن ساکن هستند. شناخت سازگاری های ساختار نژاد انسانی با محیط یکی از اهداف انسان شناسی زیستی است که در پژوهش های مختلف دنبال می شود. و در این راستا هدف اصلی ما در این پژوهش جمع آوری آرشیوی از اختصاصات خطوط پوستی طوایف ساکن در استان خراسان است که در مناطق جغرافیایی متفاوتی ار این استان سکونت داشته اند. به منظور بررسی این گونه تفاوتهای نژادی، مطالعه ای با استفاده از روش ثبت و نمونه گیری خطوط پوستی که به وسیله مرکب چاپ و از نوک اولین بند انگشت و کف دست، ساکنین بلوچ ناحیه تربت جام – خاوری های ساکن مشهد، کردهای ساکن در شیروان و شمال خراسان و ترک های ناحیه بازه حور انجام گردید. مرحله تجزیه و تحلیل داده ها بر اساس تعیین ضریب همبستگی بین اختصاصات کیفی و کمی خطوط پوستی افراد یک طایفه و با توجه به محیط جغرافیایی محل زندگی آنها مورد مطالعه قرار گرفت. جمع آوری این آرشیو به منظور توسعه تحقیقات بنیادی انسان شناسی زیستی و در جهت شناخت بهتر سازگاری های ساختار و خصوصیات آناتومیکی انسان با محیط می تواند حائز اهمیت باشد.
۱۶.

ساماندهی صنایع بازیافت مواد زاید جامد در شهر مشهد لزوم ایجاد شهرک بازیافت(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۳۲ تعداد دانلود : ۱۸۱۵
"بحث تفکیک زباله در مبدا و بازیافت مواد با ارزش موجود در زباله شهری و استفاده مجدد از آنها از جهات مختلف بهداشتی، زیست محیطی، اقتصادی، اشتغال زایی و غیره مطرح است. تقریبا در تمامی شهرهای ایران، جداسازی مواد قابل بازیافت به صورت غیررسمی توسط بخش خصوصی رواج دارد. عمده بازیافت مواد زاید در شهر مشهد توسط واحدهای کوچک و غیر مجاز و در اکثر موارد غیر استاندارد انجام می شود. موارد بازیافتی از زباله های شهری عمدتا شامل استفاده مجدد از کاغذ، مقوا و پلاستیک های جدا شده از زباله ها می شود. در شهر مشهد کارگاه ها و صنایع موجود در زمینه بازیافت نیز عمدتا حول محور بازیافت این اجزا فعالیت می کنند. غیر از نان که اکثرا به مصرف خوراک دام می رسد، سایر اجزا با گذراندن یک یا دو پروسه تغییر شکل می یابند که یا به محصول جدید تبدیل شده و یا ماده اولیه کالاهای بازیافتی دیگر می باشند. علاوه بر آن زباله دزدی و یا جمع آوری و تفکیک غیرقانونی زباله در محل های مختلف از قبیل ایستگاه های انتقال زباله، سطل های زباله در محل ها و مکان های تخلیه برون شهری انجام می شود و مواد مختلف بازیابی می گردند. در این حالت به علت عدم نظارت بر فرآیند جمع آوری نه تنها هیچ سودی متوجه بخش دولتی نمی گردد که زیان های متعدد بهداشتی – زیست محیطی به دنبال خواهد داشت. از آن جمله استفاده نامطلوب و غیربهداشتی از این مواد در کارخانجات و صنایع بازیافتی و نیز ایجاد شغل های کاذب می باشد. در این مقاله سعی شده است پس از بررسی موارد مختلف در زمینه بازیافت مواد زاید جامد شهر مشهد به منظور کاهش هزینه های خدمات شهری، پیشنهاد صنایع بازیافت مواد زاید برای شهر مشهد و نیز مکان گزینی این صنایع انجام گیرد. این امر علاوه بر کاهش هزینه های حمل و نقل زباله شهر مشهد می تواند در ساماندهی حاشیه شهر و نیز کاهش خسارت های زیست محیطی ناشی از بازیافت غیر اصولی زباله موثر باشد. در این مقاله هدف عمده تعیین اجزای قابل بازیافت و برآورد میزان هر یک از این اجزا در زباله های شهر مشهد و در واقع شناخت بافت فیزیکی زباله شهر مشهد و نیز تعیین صنایع بازیافت و توجیه فنی و اقتصادی این صنایع در شهر مشهد می باشد. "

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان