رضا قراخانلو

رضا قراخانلو

مدرک تحصیلی: استاد فیزیولوژی ورزشی، دانشگاه تربیت مدرس

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۷۹ مورد.
۱.

سازگاری های فیزیولوژیکی عملکرد در پی تمرینات تناوبی شدید(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سازگاری اجرای هوازی و بی هوازی تمرینات تناوبی شدید

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی عصبی ـ عضلانی
تعداد بازدید : ۷۵۱۸ تعداد دانلود : ۱۱۰۹
هدف از این مطالعه، انجام یک مرور روایتی از ادبیات برای تعیین سازگاری های فیزیولوژیکی عملکرد در پی تمرینات تناوبی شدید می باشد. تمرینات تناوبی شدید، به وهله های تکراری با فعالیت های تناوبی به نسبت کوتاه با شدت تمام یا شدتی نزدیک به شدتی که VO2peak به دست می آید نسبت داده می شود. با توجه به شدت تمرینات، یک تلاش HIT ممکن است از چند ثانیه تا چندین دقیقه طول بکشد که وهله های گوناگون، به وسیله چند دقیقه استراحت یا فعالیت با شدت کم از هم جدا می شوند. از ویژگی های بارز این گونه تمرینات، حجم خیلی کم آن و در عین حال، اثربخشی بر هر سه سیستم انرژی می باشد. هر چند یک وهله فعالیت شدید، نیاز به میزان بیشتری از بازسازی ATP از سیستم های تولید انرژی بی هوازی دارد، با افزایش تواتر تکرارهای شدید و اجرای آن به صورت متناوب با ریکاوری بین وهله های فعالیت، نیاز سلول عضلانی و مسیرهای متابولیکی را تغییر می دهد، به گونه ای که سهم بازسازی انرژی از سیستم بی هوازی، به سمت سیستم هوازی تغییر کرده و هم زمان، این دو سیستم درگیر بازسازی ATP می شوند. در مجموع، سازگاری های فیزیولوژیکی درگیر در بهبود اجرا در تمرینات تناوبی شدید را می توان به تعامل نزدیک و هم زمانی سه بعد مهم از بدن انسان؛ یعنی سازگاری های محیطی (درون عضله اسکلتی)، عصبی (واحدهای حرکتی و CNS) و سازگاری های قلبی عروقی نسبت داد؛ بنابراین، با به کارگیری این تمرینات می توان دامنه وسیعی از سازگاری های متابولیکی و عملکردی که موجب بهبود هر دو سیستم هوازی و بی هوازی و آمادگی دستگاه های عمده بدن می شود را انتظار داشت. این نتایج بیانگر این موضوع است که تمرینات تناوبی شدید با حجم بسیار کم، بدن را دستخوش تغییرات عمده ای می کند که حاکی از کارا بودن و مقرون به صرفه بودن این گونه تمرینات، به ویژه از لحاظ زمانی می باشد
۲.

برآورد توان بی هوازی با آزمون پرش زیگزاگ جدید با نام آزمون بی هوازی تربیت مدرس ( TMAT )(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: توان بی هوازی آزمون جدید پرش زیگزاگ آزمون وینگیت 30 ثانیه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۰۴۴ تعداد دانلود : ۱۳۶۱
هدف پژوهش حاضر عبارت است از برآورد توان بی هوازی با آزمون پرش زیگزاگ جدید با نام آزمون بی هوازی تربیت مدرس (TMAT) نمونه آماری پژوهش 30 دانشجوی دختر تربیت بدنی دانشکده شریعتی تهران با میانگین سن 81/1±46/22 سال، قد 31/5±18/162 سانتی متر، توده بدن 5/5±53/53 کیلوگرم و درصد چربی بدن 60/5±54/25 درصد بودند. توان بی هوازی اوج، میانگین، حداقل، و شاخص خستگی آزمودنیها با آزمونهای وینگیت30 ثانیه آزمون مرجع و پرش زیگزاگ جدید اندازه گیری شد. همچنین، تغییرات لاکتات خون و ضربان قلب آزمودنیها در دو آزمون مقایسه شد. یافته ها نشان داد بین توان بی هوازی اوج، میانگین و حداقل به دست آمده از دو آزمون همبستگی معناداری وجود دارد (به ترتیب 73/0= r، 01/0P<؛ 69/0=r، 01/0P<، 55/0= r، 01/0P<)، ولی بین شاخص خستگی در دو آزمون همبستگی معناداری مشاهده نشد (31/0= r، 01/0P>). بین تغییرات لاکتات خون از زمان استراحت تا 5 دقیقه پس از آزمون، تفاوت معناداری بین دو آزمون مشاهده نشد (755/0= P). همچنین، بین تغییرات ضربان قلب پیش تا بلافاصله پس از دو آزمون تفاوت معناداری به دست نیامد (463/0= P). در بررسی پایایی آزمون پرش زیگزاگ جدید، نتایج آزمون ICC توان اوج، میانگین و حداقل به دست آمده از آزمون پرش زیگزاگ جدید در دو مرحله آزمون-آزمون مجدد ضریب پایایی بالایی را نشان داد (به ترتیب 86/0= r،93/0=r، 85/0= r)، ولی در مورد شاخص خستگی، ضریب پایایی متوسطی به دست آمد (56/0= r). نتیجه اینکه به دلیل همبستگی بالای آزمون پرش زیگزاگ جدید باآزمون مرجع وینگیت30 ثانیه و پایایی بالای آن می توان از این آزمون جدید در ارزیابی شاخص های اجرای بی هوازی ورزشکاران استفاده کرد.
۳.

اعتبار آزمونهای کانکانی قدیم و جدید در برآورد آستانه بی هوازی مردان فعال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آستانهِ بی هوازی آزمون کانکانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵۴۴ تعداد دانلود : ۱۱۷۶
روشهای متعددی - اعم از تهاجمی و غیر تهاجمی - در برآورد آستانه بی هوازی ورزشکاران استفاده می شود و توافق همگانی در مورد اینکه کدام روش بهتر است وجود ندارد. هدف از مطالعه حاضر تعیین اعتبار آزمونهای کانکانی قدیم و جدید در برآورد آستانه بی هوازی مردان فعال است. 15 مرد فعال به طور داوطلب در این تحقیق شرکت کردند و در 3 جلسه مجزا با حداقل فاصله زمانی 48 ساعت 3 آزمون فزاینده را انجام دادند. آستانه بی هوازی در آزمونهای کانکانی قدیم و جدید بر اساس نقطه شکست ضربان و در آزمون مرجع بر اساس تجمع لاکتات خون تعیین شد. میزان همبستگی بین متغیرهای ضربان قلب، لاکتات و سرعت دویدن معادل با آستانه برآورد شده در آزمونهای کانکانی قدیم و جدید با آزمون مرجع با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون محاسبه و جهت تعیین توانایی پیش بینی از آنالیز رگرسیون استفاده شد. بین ضربان قلب و سرعت دویدن معادل با آستانه بر آورد شده با آزمون کانکانی جدید با ضربان قلب و سرعت معادل با آستانه لاکتات در آزمون مرجع همبستگی معنی دار (به ترتیب P<0.05، r=0.62، r=0.80، P<0.01) به دست آمد، ولی در آزمون کانکانی قدیم این همبستگی بین هیچ کدام از متغیرها معنی دار نبود. نقطه شکست ضربان قلب در آزمون کانکانی جدید بالاتر از آستانه لاکتات در آزمون مرجع برآورد شده بود. نتایج این تحقیق نشان داد آزمون کانکانی جدید از اعتبار لازم جهت برآورد آستانه بی هوازی برخوردار است، در حالی که استفاده از آزمون کانکانی قدیم بدین منظور به مربیان ورزش توصیه نمی شود.
۴.

طراحی آزمون پله بیشینه با نام آزمون پله تربیت مدرس (TMST) برای برآورد حداکثر اکسیژن مصرفی (VO2max)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: حداکثر اکسیژن مصرفی آزمون پله تربیت مدرس ارتفاع پله

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱۵۹ تعداد دانلود : ۱۱۷۲
هدف از پژوهش حاضر عبارت است از طراحی آزمون پله بیشینه با نام آزمون پله تربیت مدرس (TMST) با تنظیم ارتفاع پله براساس زاویه 90 درجه زانو برای برآورد حداکثر اکسیژن مصرفی (max2VO) و ارائه فرمول محاسباتی آن. 30 دانشجوی دختر کارشناسی تربیت بدنی با میانگین سن 38/0±6/23 سال، قد 26/1±63/164 سانتی متر، توده بدن 84/1±97/60 کیلوگرم، و درصد چربی بدن 87/0±18/26 درصد آزمودنی های پژوهش حاضر را تشکیل می دادند. آزمون های TMST و چرخ کارسنج با تجزیه و تحلیل نفس به نفس گازهای تنفسی از آزمودنی ها گرفته شد. میانگین max2VO آزمون های چرخ کارسنج 93/0±39/29 و آزمون TMST 13/1±8/32 انـدازه گیری شـد. بـا استفاده از رگرسیون خطی فرمول بـرآورد max2VO در آزمون TMST به دست آمـد (98/0= R2 و ml/kg/min 39/4 SEE=): (وزن) 18/0 – (ضربان قلب پایانی) 1/0 + (ضرب آهنگ پله زدن پایانی) 71/0 max (ml/kg/min) = 2VO یافته های پژوهش تفاوت معناداری را بین زمان رسیدن به max2VO و زمان کل دو آزمون نشان نداد (05/0
۵.

سازگاری های عصبی – عضلانی و عملکردی به تمرین منتخب پلیومتریک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: الکترومیوگرافی سطحی عضله اسکلتی پلیومتریک تمرین ترکیبی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹۳۸ تعداد دانلود : ۱۵۹۷
آمادگی جسمانی به عنوان بخشی کلیدی برای اجرای بهینه در بیشتر رشته های ورزشی مدنظر قرار گرفته است. هدف از پژوهش حاضر، بررسی سازگاری های عصبی- عضلانی و عملکردی به دو شیوه تمرینی مختلف بود. در این پژوهش 14 آزمودنی مرد به صورت داوطلبانه انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه تقسیم شدند. گروه اول (پلیومتریک، 7آزمودنی) تمرین پلیومتریک و گروه دوم (ترکیبی، 7 آزمودنی)، ترکیبی از تمرین مقاومتی و پلیومتریک را 3 روز در هفته به مدت 8 هفته (4 هفته تمرین مقاومتی و 4 هفته تمرین پلیومتریک) انجام دادند. به منظور ارزیابی فعالیت عصبی عضله، قبل و بعد از تمرین الکترومیوگرافی سطحی (SEMG) از عضله پهن جانبی انجام گرفت. برای تعیین قدرت عضلانی، توان عضلانی، چابکی و سرعت دویدن، به ترتیب از آزمون های یک تکرار بیشینه، بوسکو (5 و 60 ثانیه ای)، سارجنت و پرش جفت، مانع شش ضلعی و دو سرعت 35 متر استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون t زوجی و t مستقل استفاده شد و سطح معناداری 05/0 در نظر گرفته شد. نتایج نشان داد SEMG در هر دو گروه افزایش یافت، اما تنها در گروه ترکیبی معنادار بود (گروه پلیومتریک 11/0P? و گروه ترکیبی 05/0P?). در آزمون های بوسکو، سارجنت، پرش جفت، مانع شش ضلعی و دو سرعت 35 متر، گروه پلیومتریک عملکرد بهتری داشت، اما در آزمون یک تکرار بیشینه گروه ترکیبی بهتر عمل کردند. نتیجه اینکه احتمالاً در دوره های کوتاه مدت (8 هفته) تمرین پلیومتریک به تنهایی نسبت به تمرین ترکیبی (مقاومتی و پلیومتریک) اثر بیشتری بر اجرای ورزشی هدفمند خواهد داشت.
۶.

ویژگی های تیپ بدنی، ترکیب بدنی و فیزیولوژیک بازیکنان هندبال نوجوانان و جوانان مرد نخبه ایران به تفکیک پست بازی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هندبال پیکرسنجی ترکیب بدنی توان هوازی پست بازی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۹۱ تعداد دانلود : ۸۹۴
هدف پژوهش حاضر، مقایسه ویژگی های تیپ بدنی، ترکیب بدنی و فیزیولوژیک بازیکنان تیم ملی هندبال نوجوانان و جوانان مرد نخبه ایران، به تفکیک پست بازی بود. براساس پست های بازی، بازیکنان در پست گوش (10 نفر)، پست بغل (11 نفر)، پست خط زن (11 نفر)، پست پخش (10 نفر) و پست دروازبان (هشت نفر) طبقه بندی شدند. میانگین سنی بازیکنان 3/2 ± 17 سال بود. ویژگی های پیکری (با استانداردهای انجمن بین المللی پیشبرد پیکرسنجی ورزشی و به وسیله کالیپر و متر پیکرسنجی) و فیزیولوژیک توان هوازی (آزمون یک مایل دویدن)، توان بی هوازی (آزمون وینگیت 30 ثانیه با کارسنج مونارک) و قدرت پنجه (قدرت گرفتن پنجه با دستگاه دینامومتر) نیز ارزیابی شدند. برای مقایسه ویژگی های موردبررسی در پست های مختلف، از آزمون تحلیل واریانس یک طرفه استفاده شد. یافته ها نشان داد که بازیکنان پست گوش با میانگین 6/5 ± 180 کوتاه قدترین بازیکنان هستند و این مقدار در مقایسه با دیگر پست ها معنادار است ( 0.05 ≥ P ). سایر متغیرهای پیکری دربین پست های مختلف معنادار نیستند ( 0.05 < P ). از متغیرهای فیزیولوژیک، توان هوازی دربین پست های گوش-خط زن، خط زن-پخش، پخش-دروازبان و دروازبان-گوش، تفاوت معنادار دارد ( 0.05 ≥ P ) (پخش < گوش < بغل < خط زن < دروازبان). نتایج نشان داد که بازیکنان تیم ملی هندبال نوجوانان و جوانان مرد نخبه ایران، شرایط فیزیکی و فیزیولوژیک مناسبی ندارند. با توجه به نقش های ویژه بازیکنان در هر پست و نیازمندی فیزیکی و فیزیولوژیک آن پست، استفاده از این داده ها به عنوان مرجع در کشف یا شناسایی بازیکنان در پست های مختلف مفید خواهد بود.
۷.

تعیین آستانه بی هوازی از راه کنترل شاخص درصد SPO2 و تغییرات پارامترهای گازی در مردان فعال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آستانه تنفسی آستانه لاکتات

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۳۵ تعداد دانلود : ۱۳۳۴
هدف از پژوهش حاضر، تعیین آستانه بی هوازی به وسیله کنترل تغییرات شاخص درصد SPO2 (درصد اشباع هموگلوبین از اکسیژن) و مقایسه سه روش متداول در برآورد آستانه بی هوازی به وسیله پارامترهای گازی بود. 15 مرد فعال، داوطلبانه در این تحقیق شرکت کردند و در سه جلسه مجزا با حداقل فاصله زمانی 48 ساعت سه آزمون فزاینده را انجام دادند. آستانه بی هوازی در آزمون تجزیه و تحلیل گازهای تنفسی با روش های درصد SPO2، کنترل معادل تهویه ای اکسیژن، RER و V-Slope و در آزمون مرجع براساس تجمع لاکتات خون تعیین شد. در خلال انجام آزمون ها، گازهای تنفسی به طور نفس به نفس، ضربان قلب هر پنج ثانیه یک بار به طور دستی، مقدار لاکتات خون هر سه دقیقه یک بار و درصد SPO2 هر ده ثانیه یک بار اندازه گیری شد. همبستگی بین متغیرهای معادل با آستانه (ضربان قلب و سرعت دویدن) برآورد شده به وسیله روش های SPO2%، کنترل معادل تهویه ای اکسیژن، RER و V-Slope با آزمون مرجع به وسیله ضریب همبستگی پیرسون محاسبه و برای تعیین توانایی پیش بینی از آنالیز رگرسیون استفاده شد. تعیین اختلاف بین متغیرها نیز به وسیله آزمون t زوجی انجام گرفت. همبستگی معنی دار بین آستانه RER و آستانه لاکتات (1/0 P< ، 784/0 = R)، آستانه VE/Vo2 و آستانه لاکتات (1/0P<، 731/0 = R)، آستانهV-slope و آستانه لاکتات (05/0P< و 59/0 = R)، آستانه SPO2% و آستانه لاکتات (5/0 P<، 61 = R)، به دست آمد. بررسی ها نشان داد که می توان از تغییرات شاخص SPO2% برای تعیین آستانه بی هوازی استفاده کرد. همچنین برآورد آستانه بی هوازی براساس نسبت تبادل تنفسی بیشترین همسبتگی با برآورد آستانه براساس لاکتات خون را دارد . در این پژوهش بهترین روش در برآورد آستانه بی هوازی استفاده از پارامترهای گازی است.
۸.

تأثیر برنامة تمرین تناوبی سرعتی شدید بر اجرای هوازی و بی هوازی مردان تمرین نکرده(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آزمون وینگیت تمرین تناوبی سرعتی اجرای هوازی و بی هوازی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۵۹ تعداد دانلود : ۱۲۱۸
هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر چهار هفته تمرین تناوبی سرعتی شدید بر اجرای هوازی و بی هوازی مردان تمرین نکرده است. 14 دانشجوی مرد تمرین نکرده که داوطلبانه در این پژوهش شرکت کرده بودند، به دو گروه تجربی و کنترل تقسیم شدند. پیش و پس از تمرینات، آزمودنی ها آزمون ورزشی فزاینده ای برای تعیین VO2max و توان بیشینه در VO2max(Pmax)، آزمون زمان تا واماندگی با Pmax(Tmax) و سه آزمون متناوب وینگیت را با چهار دقیقه بازگشت به حالت اولیه بین هر آزمون اجرا کردند. همچنین میزان لاکتات خون در زمان استراحت و در دقیقه های 3 و 20 بعد از آخرین آزمون وینگیت اندازه گیری شد. پروتکل تمرین تناوبی سرعتی شامل سه تا پنج تکرار 30 ثانیه ای آزمون وینگیت با تمام توان به همراه چهار دقیقه بازگشت به حالت اولیه بین تکرارها بود که سه روز در هفته برای دوره ای چهار هفته ای اجرا می شد. گروه کنترل هیچ برنامة تمرینی ای اجرا نمی کردند. بررسی داده ها، با استفاده از آزمون های t مستقل، t زوجی، تحلیل واریانس با اندازه گیری های تکراری در سطح 05/0P< نشان داد در گروه تجربی، پس از تمرینات، VO2max،Pmax ، Tmax، حداکثر برون ده توان، میانگین برون ده توان، کل کار انجام شده و حداکثر لاکتات خون افزایشی معنی دار و لاکتات دورة بازگشت به حالت اولیه کاهشی معنی دار یافت (05/0> P).در گروه کنترل، تغییر معنی داری در هیچ یک از متغیرها مشاهده نشد (05/0P>). یافته های پژوهش حاضر پیشنهاد می کند که یک دوره تمرین تناوبی سرعتی شدید با توجه به حجم بسیار کم آن (به طور میانگین 2 دقیقه در هر جلسه) اجرای هوازی و بی هوازی را بهبود می بخشد.
۹.

بررسی همبستگی بین آزمون میدانی RAST و 300 یارد رفت و برگشت با آزمون وینگیت در اندازه گیری توان بی هوازی بازیکنان فوتسال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آزمون وینگیت آزمون 300 یارد رفت و برگشت آزمون RAST

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۶۴ تعداد دانلود : ۹۶۳
این پژوهش به منظور بررسی میزان همبستگی بین آزمون های میدانی RAST و 300یارد رفت و برگشت با آزمون وینگیت در اندازه گیری توان بی هوازی بازیکنان فوتسال و امکان جایگزینی آن ها انجام شد. آزمودنی های این پژوهش 30 نفر از بازیکنان تیم فوتسال دانشگاه تربیت مدرس بودند که حداکثر، حداقل، و میانگین توان بی هوازی و شاخص خستگی با استفاده از آزمون های وینگیت وRAST ، و زمان انجام 300 یارد رفت و برگشت در آن ها اندازه گیری شد. ضریب همبستگی پیرسون جهت بررسی میزان همبستگی بین متغیرها به کار رفت. نتایج نشان داد بین حداکثر، حداقل، و میانگین توان به دست آمده از آزمون وینگیت و RAST همبستگی معناداری وجود دارد [59/0=1r(01/0>P)، 64/0=2r(01/0>P)، 45/0=3r(05/0>P)]؛ ولی بین شاخص خستگی به دست آمده از آزمون میدانی RAST و وینگیت همبستگی معناداری وجود نداشت [04/0=4r]. بین حداکثر، حداقل، و میانگین توان و شاخص خستگی به دست آمده از آزمون وینگیت و زمان انجام 300 یارد رفت و برگشت همبستگی معناداری مشاهده نشد [24/0-=1r، 28/0-=2r، 24/0-=3r، 16/0-=4r]. بین حداکثر، حداقل، و میانگین توان به دست آمده از آزمون RAST و زمان انجام 300 یارد رفت و برگشت همبستگی منفی و معناداری وجود داشت [43/0-=1r(05/0>P)، 53/0-=2r(01/0>P)، 63/0-=3r(01/0>P)]، اما بین شاخص خستگی به دست آمده همبستگی معناداری دیده نشد [03/0=4r]. نتایج این پژوهش نشان می دهد آزمون میدانی RAST آزمون معتبری در اندازه گیری توان بی هوازی است و امکان جایگزینی آن با آزمون وینگیت که نیازمند وسایل گران قیمت است وجود دارد. در حالی که آزمون 300 یارد رفت و برگشت از وضعیت مشابهی برخوردار نیست که احتمالاً به دلیل ماهیت متفاوت آن در مقایسه با آزمون وینگیت است.
۱۰.

اثر تمرین مقاومتی بر سطوح سرمی میوستاتین،GASP-1 ، IGF-I و IGFBP-3 در مردان جوان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: میوستاتین IGF I GASP 1

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۲۴ تعداد دانلود : ۱۱۱۵
هدف از انجام تحقیق، تعیین اثر هشت هفته تمرین مقاومتی بر قدرت عضلانی، توده بدون چربی، میوستاتین، ASP-1 ، IGF-I و IGFBP-3 سرمی در مردان جوان غیرورزشکار بود. 16 مرد جوان (19 تا 26 سال) به دو گروه تمرین مقاومتی (8 نفر) و کنترل (8 نفر) تقسیم شدند. برنامه تمرینی شامل 3 ست 8 تا 10 تکراری با 60 تا 70 درصد 1RM برای سه نوبت در هفته برای حرکات در برگیرنده کل بدن بود، در حالی که گروه کنترل، تمرین مقاومتی انجام نمی داد. نمونه گیری خون، آزمون قدرت عضلانی و سنجش ترکیب بدنی (DEXA) در هفته های صفر، چهارم و هشتم انجام شد. میوستاتین، GASP-1 و IGFBP-3 به روش آنزیم ایمنواسی، درحالی که IGF-I از طریق ایمنورادیومتریک اندازه گیری شد. نتایج نشان داد تمرین مقاومتی باعث افزایش قدرت عضلانی [بین هفته صفر و چهارم (05/0P< ) و چهارم و هشتم (05/0P< )]، توده بدون چربی [بین هفته صفر و هشتم (05/0P< )] و GASP-1 [بین هفته صفر و هشتم (05/0P< )] می شود، در حالی که میوستاتین [بین هفته صفر و چهارم (05/0P< ) و چهارم و هشتم (05/0P< )] کاهش می یابد. تغییر معنی داری در سطوح سرمی IGF-I وIGFBP-3 مشاهده نشد. یافته های ما پیشنهاد می کند که 8 هفته تمرین مقاومتی سطوح سرمیIGF-I و IGFBP-3 را تغییر نمی دهد و کاهش تولید میوستاتین ومهار کارکرد آن توسط GASP-1 ممکن است نقش مهمی در افزایش قدرت و توده عضلانی ایجاد شده توسط تمرین مقاومتی ایفا نماید.
۱۱.

توصیف و تعیین رابطه بین ویژگیهای انتروپومتریکی و فیزیولوژیکی با موفقیت تکواندوکاران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: موفقیت چابکی سرعت توان بی هوازی BMI درصد چربی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۱۳ تعداد دانلود : ۱۵۰۱
هدف از پژوهش حاضر عبارت است از بررسی ویژگیهای آنتروپومتریکی و فیزیولوژیکی (زیست حرکتی) تکواندوکاران برتر زن ایرانی و تعیین ارتباط بین این ویژگی ها با موفقیت های آنان. بدین منظور 25 تکواندوکار زن برتر نمونه آماری پژوهش، از بین دعوت شدگان به اردوی تیم ملی و اعضای تیم ملی انتخاب شدند. برای ارزیابی ویژگی های آنتروپومتری از شاخص های قد، وزن، درصد چربی بدن، شاخصهای توده بدنی، طول دست و طول پا؛ برای ارزیابی ویژگی های فیزیولوژیکی از شاخصهای چابکی (9×4 متر)، انعطاف پذیری به جلو (آزمون خمش به جلو)، سرعت (آزمون دو 20 متر)، تعادل (آزمون استورک)، عکس العمل (آزمون سنجش عکس العمل)، توان هوازی (آزمون شاتل ران) و توان بی هوازی (آزمون بوسکو) استفاده شد. موفقیت تکواندوکاران با توجه به مقامهای کسب شده در مسابقات ملی، بین المللی و آسیایی در 3 سال گذشته ارزش گذاری شد. برای کنترل متغیر تعداد مسابقات انجام شده توسط هر ورزشکار، میانگین مرکب امتیاز به دست آمده برای هر ورزشکار در 3 سال گذشته، نمره موفقیت وی در نظر گرفته شد. از آمار توصیفی در محاسبه میانگین، میانه، انحراف استاندارد و از روش همبستگی پیرسون برای تعیین میزان ارتباط این ویژگیها با موفقیت تکواندوکاران استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که ارتباط معناداری بین BMI، سرعت، توان بی هوازی، چابکی، درصد چربی و زمان عکس العمل با موفقیت زنان تکواندوکار برتر وجود دارد.
۱۲.

اثر یک دوره تمرین تناوبی شدید بر منتخبی از شاخص های عملکرد هوازی، بی هوازی و هماتولوژیکی ورزشکاران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هموگلوبین اجرای هوازی و بی هوازی تمرینات تناوبی شدید

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۱۸ تعداد دانلود : ۱۲۶۱
این مطالعه با هدف بررسی اثر یک دوره تمرینات تناوبی شدید بر منتخبی از شاخص های عملکرد هوازی، بی هوازی و هماتولوژیکی انجام شد. 15 کشتی گیر تمرین کرده به طور تصادفی به دو گروه (تجربی=8، کنترل=7) تقسیم شدند. پیش و پس از تمرینات آزمودنی-ها 1) آزمون فزاینده برای تعیین حداکثر اکسیژن مصرفی (VO2max)، سرعت در VO2max (vVO2max)، سرعت در آستان لاکتات (vLT) و حداکثر نبض اکسیژن (VO2/HRPeak)، 2) آزمون زمان تا واماندگی با vVO2max (Tmax) و 3) پروتکل RAST را برای تعیین حداکثر برون ده توان (PPO) و میانگین برون ده توان (MPO) اجرا کردند. نمونه های خونی استراحتی، در پیش و پس از تمرینات جمع آوری شد. هر 2 گروه برنامه تمرین کشتی مشابه را به مدت 4 هفته دنبال کردند در حالی که گروه تجربی در کنار برنامه تمرین کشتی، آزمون دویدن سرعتی بی هوازی (RAST) را به عنوان یک پروتکل تمرین تناوبی شدید، دو جلسه در هر هفته اجرا می کردند. اختلاف بین پیش و پس از تمرینات در گروه ها با آزمون تی زوجی و اختلاف بین گروه ها با آزمون تی مستقل و اندازه اثر برای همه متغیرها اندازه-گیری شد. پس از تمرینات، VO2max(4/5%)، vVO2max(1/3%)، vLT(1/4%)، حداکثر نبض اکسیژن (7/7%) و Tmax(1/32%) در گروه تجربی به گونه ای معنی دار افزایش یافت (05/0>P). حداکثر برون ده توان (9/34%) و میانگین برون ده توان (3/29%) در گروه تجربی به گونه ای معنی دار افزایش یافت، اما تغییری در گروه کنترل مشاهده نشد. همچنین افزایشی معنی دار در مقدار هموگلوبین (7/6%)، میانگین وزن هموگلوبین در گلبول قرمز (9/4%) و میانگین غلظت هموگلوبین در گلبول قرمز (4/4%) در گروه تجربی مشاهده شد (05/0>P). یافته های حاضر پیشنهاد می کند که یک دوره تمرینات تناوبی شدید در مدت زمان کوتاه و با حجم بسیار کم تمرینات (4 دقیقه در هر جلسه) موجب بهبود در اجرای هوازی و بی هوازی می-شود که این افزایش با تغییرات هماتولوژیکی نیز همراه است.
۱۳.

نیمرخ آمادگی جسمانی بازیکنان زبده فوتبال ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: توان هوازی توان بی هوازی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۹۶ تعداد دانلود : ۲۱۴۵
هدف این پژوهش عبارت است از تعیین نیمرخ آمادگی جسمانی بازیکنان زبده فوتبال ایران. بدین منظور 40 بازیکن زبده لیگ برتر فوتبال ایران (سن 64/3±92/24 سال، وزن 89/4±24/78 کیلوگرم، قد 90/4±07/179 سانتی متر) انتخاب شدند. شاخص های ترکیب بدنی شامل وزن، BMI، درصد چربی، و WHR با استفاده از دستگاه تجزیه و تحلیل ترکیبات بدنی اندازه گیری شد. شاخص های آمادگی جسمانی شامل انعطاف پذیری با استفاده از آزمون خمش به جلو، سرعت با استفاده از آزمون 40 یارد، چابکی با استفاده از آزمون ایلینویز، و توان بی هوازی با استفاده از دستگاه ارگوجامپ پس از پایان نیم فصل اول لیگ سنجش شدند. توان هوازی با استفاده از دستگاه تجزیه و تحلیل گازهای تنفسی (2b4k) اندازه گیری شد. نتایج این تحقیق نشان داد میانگین درصد چربی 63/2±93/13، BMI 26/1±28/24 کیلوگرم بر مترمربع، WHR 002/0±81/0، انعطاف پذیری 36/5±02/35 سانتی متر، رکورد سرعت در 40 یارد 16/0±91/4 ثانیه، چابکی 57/0±29/16 ثانیه، توان بی هوازی 01/6±12/49 وات به ازای هر کیلوگرم وزن بدن، max2VO 30/4±29/46 میلی لیتر بر کیلوگرم وزن بدن در دقیقه بود.به طور کلی، به نظر می رسد میانگین درصد چربی بازیکنان زبده ایران (93/13 درصد) بالاتر از استانداردهای بین المللی است و انعطاف پذیری آن ها در حد مطلوبی قرار دارد. میانگین کل توان هوازی بازیکنان زبده ایران حتی در مقایسه پست های بازی پایین تر از بازیکنان زبده سایر کشورهاست. در مورد توان بی هوازی، شاخص سرعت و چابکی نیز در پست های مختلف بازی تفاوت معناداری نداشت.
۱۴.

اسفنگوزین - 1- فسفات : یک عامل رشدی در هایپرتروفی به دنبال تمرینات مقاومتی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمرین مقاومتی MyoD گیرندةS1Pا S1P میوژنین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۴۹ تعداد دانلود : ۱۰۱۱
اسفنگوزین-1-فسفات(S1P) یک اسفنگولیپید بیواکتیو مشتق از پلاکت ها می باشد که در تنظیم، تکثیر، تمایز، هایپرتروفی، مقابله با مرگ برنامه ریزی شدة سلولی و فعال سازی سلول های ماهواره ای نقش دارد. هدف این تحقیق بررسی اسفنگوزین-1-فسفات(S1P) به عنوان یک فاکتور رشدی در پاسخ به تمرین مقاومتی در موش صحرایی نر نژاد ویستار است. در این تحقیق از 12 موش صحرایی 8 هفته ای نر نژاد ویستار (250-190گرم) استفاده شد. بعد از یک هفته آشناسازی، حیوانات به صورت تصادفی به گروه های کنترل(12N=) و تجربی (12N=) تقسیم شدند. نردبان مقاومتی یک متری با فاصلة میله های 2 سانتی متری با شیب 85 درجه به عنوان وسیلة تمرین مقاومتی و وزنه های متصل شده به دم حیوان به عنوان مقاومت استفاده شد. مقدار S1P در لایه کلروفرم به وسیلة دستگاه HPLC اندازه گیری شد. به منظور بررسی بیان ژن از تکنیک Real-Time PCR استفاده شد. بیان ژن های S1P1، S1P2، S1P3، MyoD، Myogenin در عضله تندانقباض تاکنندة بلند انگشت پا (FHL) و عضلة کندانقباض نعلی (SOL) بررسی شد. نتایج نشان داد تمرین مقاومتی محتوای S1P پلاسما (001 /0=p) را در مقایسه با گروه کنترل افزایش داد. به علاوه، تمرین مقاومتی موجب افزایش بیان ژن گیرندة S1P1 در عضلة FHL (001 /0=p) و SOL (000 /0=p) ، S1P2 در عضلة FHL (000 /0=p) و SOL(603 /0=p) ، S1P3 در عضلة FHL (021 /0=p) و SOL (009 /0=p) ، MyoD در عضلة FHL (000 /0=p) و SOL (001 /0=p) ، میوژنین در عضله FHL (000 /0=p) و SOL (000 /0=p) گروه تمرینی نسبت به گروه کنترل شد. همبستگی مثبت معناداری بین مقدار S1P پلاسمایی گروه تمرین کرده و بیان ژن MyoD مشاهده شد. همبستگی معناداری بین بیان ژن گیرندةS1P1 و بیان ژن MyoD در هیچ یک از گروه ها و عضلات مشاهده نشد(05 /0p>)، اما همبستگی مثبت و معناداری بین بیان ژن گیرندةS1P1 و بیان ژن میوژنین مشاهده شد. همبستگی مثبت و معناداری بین بیان ژن گیرندةS1P2 و بیان ژن MyoD وجود دارد. همبستگی مثبت و معناداری بین بیان ژن گیرندةS1P3 و بیان ژن MyoD مشاهده شد. تمرین مقاومتی می تواند مقدارS1P در سطح پلاسما و گیرنده های سطح سلولی آن را افزایش دهد. با توجه به نقش ساختاری و عملکردی این اسفنگولیپید و گیرنده هایش و افزایش آنها به دنبال یک دوره تمرین مقاومتی، شاید یکی از مسیرهای سیگنال دهی در سازگاری عضلانی محسوب شود.
۱۶.

مطالعه ارتباط بین تغییرات اینترلوکین IL-6) 6) و کراتین کیناز (CK) سرم دختران فعال پس از دو نوع فعالیت زیربیشینه درون گرا و برون گرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کراتین کیناز فعالیت برون گرا فعالیت درون گرا اینترلوکین 6

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۴۴ تعداد دانلود : ۹۵۷
هدف پژوهش حاضر عبارت است از مطالعه ارتباط بین تغییرات اینترلوکین6 (IL-6) و کراتین کیناز (CK) سرم دختران فعال پس از دو نوع فعالیت زیربیشینه درون گرا و برون گرا. 30 دختر سالم فعال (76/1±07/23 سال، قد 83/4±50/163 سانتی متر، وزن 02/6±93/58 کیلوگرم، و max2VO برابر با 03/3±65/34 میلی لیتر بر کیلوگرم در دقیقه) از طریق نمونه گیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه برون گرا (15 نفر) و درون گرا (15 نفر) تقسیم شدند و در فعالیت یک وهله ای دویدن روی نوارگردان با شدت70 تا 75 درصد ضربان قلب بیشینه و به مدت 30 دقیقه شرکت کردند، به طوری که شیب نوارگردان در گروه برون گرا 5- درصد و در گروه درون گرا صفر بود. نمونه های خونی جهت اندازه گیریIL-6 و CK سرم پیش، بلافاصله، و دو ساعت پس از فعالیت از آزمودنی ها گرفته شد. برای اندازه گیریIL-6 از روش الایزا و برای اندازه گیری CKاز روش IFCC/DGKC استفاده شد. از آزمون تحلیل واریانس با اندازه های تکراری و آزمون تعقیبی LSD برای مقایسه درون گروهی و آزمون t مستقل برای مقایسه بین گروهی و آزمون همبستگی پیرسون برای تعیین میزان همبستگی استفاده شد. یافته ها نشان داد در گروه برون گرا میزان IL-6 سرم خون بلافاصله پس از فعالیت افزایش معناداری داشت، که این افزایش پس از دو ساعت قطع فعالیت نیز همچنان ادامه پیدا کرد (05/0p<). در هر دو گروه میزان CK پس از فعالیت افزایش معناداری یافت، که پس از دو ساعت قطع تمرین CK به طور معناداری در هر دو گروه بالاتر از پیش از تمرین بود (05/0p<). رابطه معناداری بین میزان IL-6 و CKدر دو گروه مشاهده نشد (05/0 < p). نتیجه اینکه در فعالیت های زیربیشینه برون گرا مقدار IL-6 افزایش می یابد و به نظر می رسد با وجود افزایش CK افزایش IL-6 مرتبط با آسیب عضلانی نیست.
۱۷.

نیمرخ آنتروپومتریکی آمادگی جسمانی و مهارتی پسران 10 تا 20 سال و ظرفیت های قهرمانی شهرهای منتخب کشور(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اولویت بندی قطب بندی رشته های ورزشی شهر های ایران آمادگی جسمانی- مهارتی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۳۲ تعداد دانلود : ۱۲۸۳
هدف از پژوهش حاضر تعیین تفاوت زمینه های ورزشی (عوامل آنتروپومتریکی، آمادگی جسمانی و مهارتی) پسران 10 تا 20 سال پنج شهر کشور بود تا بر این اساس رشته های ورزشی مناسب هر شهر شناسایی شود. بدین منظور 230 نفر از پسران شهرهای تهران، مشهد، اصفهان، اردبیل و بابلسر (در مجموع 1150 پسر در چهار گروه سنی 10 تا 11 ، 12 تا 14، 15 تا 17 و 18 تا 20 سال) به روش تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. متغیرهایی مانند قد، وزن، شاخص توده بدن، قدرت پنجه دست و قدرت عمومی، انعطاف پذیری، توان انفجاری پاها، استقامت بی هوازی، توان هوازی و آزمون های مهارتی حمل توپ با دست، حمل توپ با پا و تبادل توپ تنیس با دیوار در آنها اندازه گیری شد. برای مقایسه هر کدام از متغیرها بین شهر های مختلف از روش ANOVA و آزمون تعقیبی LSD استفاده شد. یافته های پژوهش علاوه بر ارائه نیمرخ سلامتی، آمادگی جسمانی و مهارتی گروه های مورد مطالعه، تفاوت های معنی داری را بین برخی متغیرها در میان شهر ها نشان داد، به طوری که بعضی از شهرها برتری هایی از لحاظ عوامل آمادگی جسمانی و مهارتی داشتند. بر این اساس و با عنایت به خصوصیات جسمانی و مهارتی مورد نیاز رشته های ورزشی مختلف، به نظر می رسد بابلسر در رشته های ورزشی از جمله والیبال، بسکتبال، هندبال، واترپولو، کشتی، جودو و قایقرانی؛ اصفهان در رشته های ورزشی مثل پرتاب ها، شنا، فوتسال، فوتبال، دوهای نیمه استقامت، گروه ورزش های راکتی و گروه ورزش های رزمی؛ اردبیل در رشته های ورزشی از جمله دوهای استقامت، اسکی آلپاین و صحرانوردی، فوتبال و گروه ورزش های راکتی و مشهد در رشته های ورزشی مثل دوچرخه سواری استقامت، دوهای استقامت و نیمه استقامت دارای اولویت نسبی هستند. همچنین مقایسه نتایج تحقیق با طرح آمایش سرزمین و قطب بندی رشته های ورزشی نشان داد که یافته های تحقیق حاضر با نتایج طرح های مذکور در بعضی موارد همخوانی ندارد. در مجموع، اطلاعات این طرح می تواند زمینه مناسبی را برای سرمایه گذاری هدفمند بخش های اجرایی ورزش کشور در عرصه ورزش قهرمانی فراهم آورد.
۱۸.

تاثیر مصرف کوتاه مدت 20 و 30 گرم مکمل کراتین منو هیدرات بر اجرای بی هوازی و لاکتات خون کشتی گیران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کشتی کراتین منوهیدرات اجرای بی هوازی لاکتات

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۷۸ تعداد دانلود : ۹۰۳
هدف از پژوهش حاضر عبارت است از بررسی تاثیر مصرف کوتاه مدت 20 و 30 گرم مکمل کراتین بر اجرای بی هوازی و لاکتات خون کشتی گیران. 24 کشتی گیر مرد منتخب باشگاهی با میانگین سن 71/2±2/23 سال، قد 07/8±6/174 سانتی متر، و وزن 5±8/73 کیلوگرم به صورت تصادفی در سه گروه مصرف کننده 20 گرم کراتین (20CrM)، 30 گرم کراتین (30CrM) و دارونما (P) تقسیم شدند. گروه 20CrM و 30CrM به ترتیب روزانه 20 و30 گرم کراتین منوهیدرات را در 4 وعده به مدت 6 روز دریافت کردند. گروه P کپسول حاوی آرد ذرت مصرف کردند. پیش و پس از دوره مصرف، میانگین، اوج، و حداقل توان بی هوازی، شاخص خستگی، لاکتات خون استراحت، بلافاصله و 5 دقیقه پس از انجام آزمون وینگیت، ضربان قلب بلافاصله پس از فعالیت شبیه سازی شده کشتی و آزمون وینگیت، همچنین توده کل بدن اندازه گیری شد. داده ها با استفاده از آزمون t همبسته، تحلیل واریانس ( ANOVA) یک طرفه و آزمون تعقیبی شفه تجزیه و تحلیل شدند و سطح معناداری 5 درصد منظور شد (05/0≥P). یافته ها نشان داد توان بی هوازی میانگین، اوج، و حداقل و توده کل بدن در مقایسه با مقادیر پس آزمون گروه های 20CrM و 30CrM نسبت به پیش آزمون افزایش معناداری داشت. در متغیرهای دیگر پس آزمون گروه های 20CrM و 30CrM و P نسبت به پیش آزمون تفاوت معنادار مشاهده نشد. همچنین، تفاوت معنادار بین گروهی در توان بی هوازی اوج، میانگین، و حداقل در پس آزمون گروه های 20CrM، و 30CrM نسبت به گروه P مشاهده شد، در حالی که تفاوت معنادار در مرحله پس آزمون گروه 20CrM نسبت به گروه 30CrM مشاهده نشد. نتیجه اینکه مصرف کوتاه مدت 20 و 30 گرم مکمل کراتین به طور یکسان باعث بهبود اجرای بی هوازی کشتی گیران شد، اگر چه تاثیر معناداری بر لاکتات خون و ضربان قلب نداشت.
۱۹.

اثر تمرین مقاومتی بر سطوح سرمی میوستالین ، تستوسترون و کورتیزول در مردان جوان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمرین مقاومتی کورتیزول تستوسترون عضله اسکلتی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۷۵ تعداد دانلود : ۸۶۹
میوستاتین تنظیم کننده منفی قوی در رشد عضله اسکلتی است و نقش مهمی در تنظیم توده عضله بازی می کند. با این همه سازوکارهایی که تولید میوستاتین عضلانی را تنظیم می کند به خوبی روشن نیست. هدف تحقیق حاضر عبارت است از تعیین اثر هشت هفته تمرین مقاومتی بر تغییرات قدرت عضلانی، توده بدون چربی، میوستاتین، تستوسترون، و کورتیزول سرمی در مردان جوان تمرین نکرده. بدین منظور، 16 مرد جوان (میانگین سن 9/2 5/22) به دو گروه تمرین مقاومتی (8 نفر) و کنترل (8 نفر) تقسیم شدند. برنامه تمرینی عبارت بود از 3 ست 8 تا 10 تکراری با 60 تا 70 % RM1، سه جلسه در هفته با حرکات دربرگیرنده کل بدن. گروه کنترل تمرین مقاومتی انجام نمی داد. نمونه گیری خون، آزمون قدرت عضلانی، و سنجش ترکیب بدنی (DEXA) در هفته های صفر، چهارم، و هشتم انجام شد. تحلیل واریانس یکطرفه با اندازه گیریهای مکرر و همبستگی دو متغیره نشان داد تمرین مقاومتی باعث افزایش قدرت عضلانی، توده بدون چربی، و تستوسترون می شود، در حالی که کورتیزول و میوستاتین کاهش می یابد (05/0P<). همچنین، به ترتیب، ارتباط منفی و مثبتی بین تغییرات میوستاتین با تستوسترون (05/0P< و 69/0-=r) و میوستاتین با کورتیزول (03/0P< و 73/0=r) متعاقب تمرین مقاومتی وجود دارد. این یافته ها نشان می دهد سطوح سرمی میوستاتین در پاسخ به تمرین مقاومتی کاهش می یابد و تغییرات ایجاد شده با تمرین مقاومتی در سطوح میوستاتین، تستوسترون، و کورتیزول ممکن است در افزایش قدرت و توده عضلانی نقش داشته باشد.
۲۰.

بررسی مقدار کار، ضربان قلب و لاکتات خون داوران دورة هشتم لیگ برتر فوتبال ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ضربان قلب لاکتات خون داوران نخبة فوتبال مقدار کار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۰۱ تعداد دانلود : ۸۴۶
توجه به نیازهای فیزیکی و فیزیولوژیکی داور فوتبال، نقش مهمی در عملکرد وی هنگام قضاوت مسابقه دارد، زیرا به منظور کنترل قوانین بازی در طول رقابت، داور باید به طور مستمر و بدون هیچ محدودیتی، رویدادهای بازی و بازیکنان را در داخل زمین مسابقه دنبال کند. هدف این پژوهش، بررسی تغییرات مقدار کار، ضربان قلب و غلظت لاکتات خون داوران نخبة فوتبال در نیمه اول و دوم (نیمه های اول دو نیم فصل و نیمه های دوم نیم فصل اول و دوم) رقابت های دورة هشتم لیگ برتر فوتبال ایران بود. به این منظور، 10 داور نخبة بین المللی حاضر در لیگ برتر فوتبال کشور (با میانگین سن97 /3±5 /35 سال، قد 48 /4±1 /180 سانتی متر و وزن 4 /8±18 /78 کیلوگرم)، در لیگ هشتم به صورت در دسترس غیر تصادفی انتخاب شدند. کلیة آزمودنی ها در دو مسابقه (هر نیم فصل یک مسابقه) آزمون شدند. آزمون ها شامل اندازه گیری میزان کار، ضربان قلب و سطح لاکتات در نیمه های اول و دوم (نیمه اول نیم فصل اول و دوم و نیمه دوم نیم فصل اول و دوم) مسابقه بود. نتایج پژوهش، از طریق آزمون تی زوجی تجزیه و تحلیل شد. نتایج این پژوهش، تفاوت معناداری بین میزان کار و مقادیر لاکتات داوران در نیمة اول و دوم نشان نداد (05 /0 می رسد، مقدارکار، سطح، سرعت و شدت رقابت ها مهم ترین عوامل محیطی مؤثر بر پاسخ های فیزیولوژیکی و مسافت پیموده شده توسط داوران فوتبال به شمار می رود. بررسی نتایج هشتمین دوره لیگ برتر، نشان دهندة پایین بودن مقدار کار داوران از یک سو و بالا بودن ضربان قلب از سوی دیگر است که عدم آمادگی جسمانی مطلوب به ویژه پایین بودن آمادگی هوازی داوران نخبة لیگ برتر ایران را نشان می دهد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان