آرشیو

آرشیو شماره ها:
۴۱

چکیده

رده شناسی به مطالعه نظام مند تنوع بین زبان ها می پردازد و این پیش انگاره را در خود دارد که اصولی کلی بر تنوع میان زبان ها حاکم است. رده شناسیِ ترتیب سازه ها از جنبه درزمانی اخیراً مورد توجه بسیاری از زبان شناسان قرار گرفته و زیرشاخه ای با عنوان رده شناسی تاریخی ایجاد شده که در آن با استناد به نظریه ها و جهانی های ردهشناختی، رده زبانی هر زبان در دوره های تاریخی بررسی می شود. بسیاری از رده شناسان این حوزه معتقدند نوعی همبستگی و یکدستی بین ترتیب سازه های یک جمله و ترتیب سازه های درونی سایر گروه های زبانی وجود دارد. بااین حال، برخی زبان ها این یکدستی را برهم زده و به راحتی در یک رده زبانی قرار نمی گیرند. فارسی یکی از این زبان ها است. در پژوهش حاضر، با درنظر گرفتن نظریه سوی انشعاب درایر (1992)، توالی مفعول و فعل در دو متن کارنامه اردشیر بابکان از فارسی میانه و آخرین سفر زرتشت از فارسی نو، به صورت در زمانی، مقایسه و به این پرسش پاسخ داده شده است که چرا زبان فارسی در ترتیب سازه ای فعل مفعول رده ثابتی ندارد. نظریه درایر بر پایه همبستگی میان 23 زوج مؤلفه و ترتیب فعل و مفعول روی 625 زبان دنیا انجام شده است. همه مؤلفه های این نظریه دو شقی هستند و زبان های دنیا براساس تمایل غالب به رده فعل مفعول یا مفعول فعل یکی از این دو شق را به کار می برند. در این پژوهش، بر اساس میزان بسامد کاربرد هر یک از دو شقِ مؤلفه 23 (ترتیب فعل و مفعول) تحلیلی آماری از کاربرد این مؤلفه ها داده شده و شواهدی برای بررسی بیشتر فرضیه 34 دبیرمقدم (1393) ارائه گردیده است

تبلیغات