آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۲

چکیده

موجودیت، حدوث، امکان ماهوی و امکان فقری از جمله ملاک هایی است که برای توجیه نیازمندی برخی از امور به علت مطرح شده است. هر کدام از این ملاک ها توسط دیگران نقد و انکار شده است. برخی از اندیشمندان معاصر نیز آخرین دیدگاه، یعنی امکان فقری را نقد و رد کرده و امکان معنایی را به عنوان تنها ملاک درست نیازمندی به علت معرفی کرده است. در این مقاله، با توجه به دو معنای ملاک (علت و دلیل) اقوال فوق بررسی و نشان داده شده که همگی آنها با چالش مواجه اند. با تقسیم علت به تحلیلی و خارجی، امکان معنایی، به عنوان ملاک نیازمندی به علت در علیت تحلیلی و خود علت به عنوان ملاک نیازمندی به علت در علیت خارجی معرفی گردیده است. هم چنین با تقسیم علیت به فاعلی، غایی، مادی و صوری؛ تامه و ناقصه؛ مباشر و غیر مباشر؛ طولی و عرضی؛ حقیقی و اعدادی، ملاک نیازمندی به هر کدام از آنها به صورت جداگانه تعیین گردیده است.

Rereading the interpretation of transcendent wisdom from Criteria for the need for causality

Existence, contingence, essential possibility and existential possibility are some of the yardsticks that have been proposed to justify the need of the effect to the cause. Each of these yardsticks has been criticized and denied by some thinkers. One of the contemporary thinkers has also criticized and rejected the theory of existential possibility and introduced semantic possibility as the only correct yardstick of need for cause. In this article, according to the two meanings of the yardstick, namely cause and reason, the above-mentioned views are examined and shown that all of them face problems. By dividing cause into analytical and external, semantic possibility has been introduced as the yardstick of need for cause in analytic causality and cause itself introduced as the yardstick of need for cause in external causality. Also in this article, by dividing the cause into active, ultimate, material and formal cause; complete and Incomplete cause; real and unreal or preparatory cause; longitudinal and transverse cause; direct and indirect cause, the yardstick of need for each of them is examined separately.

تبلیغات