توجیهِ تیغِ اُکام در چارچوبِ نظریۀ ساختارهای دیالکتیکیِ بِتس (مقاله علمی وزارت علوم)
درجه علمی: نشریه علمی (وزارت علوم)
آرشیو
چکیده
مطابق با تیغ اُکام، مفروضات نباید بیش از ضرورت افزوده شوند. اگرچه این تجویز اصلی همه پذیر را پیش می نهد، توجیه آن بحث برانگیز است. به سخن دقیق تر، چه دلیلی داریم که تیغ اُکام راهنمای صدق باشد؟ پژوهش پیش رو قصد دارد تا این مسألۀ را در چارچوب نظریۀ ساختارهای دیالکتیکی، منطبق بر دیدگاه بِتس، واکاوی کند. در این راستا، نخست آن اندازه از نظریۀ بِتس که بحث ما در گروی فهم آن است، توضیح داده می شود. سپس تبیین می کنیم که چرا نظریۀ بِتس به جای رویکرد رایج بیزگرایی مبنای مواجهۀ ما قرار گرفته است. در گام بعد استدلال می شود دست کم در وضعیت هایی که از پیچیدگی حداقلی برخوردارند، تا تیغ اُکام به میان نیاید دیگر ملاک هایی که رقیب بالقوۀ آن به شمار می آیند، نقشی ایفا نمی کنند. پس از آن نشان می دهیم که در وضعیت های یادشده برتری این ملاک ها تنها در درجۀ توجیه بالاتر قریب الوقوعی شاهد در پرتو فرضیه نمود می یابد در حالی که برتری تیغ اُکام، افزون بر آن، بالاتر بودن درجۀ توجیه پسین فرضیۀ مربوط را نیز در پی دارد. به نظر می رسد یافتۀ اخیر می تواند تا حدودی تیغ اُکام را توجیه کند. این یافته زمانی برجسته تر می شود که می بینیم در چنین شرایطی با وجود اختلاف بیشتر مقبولیت اولیۀ فرضیه هایی که تیغ اُکام ملاک انتخاب میان آن هاست، سرانجام فرضیه ای که مقبولیت اولیۀ کمتری دارد درجۀ توجیه پسین بالاتری را به دست می آورد.Justifying Ockham’s Razor within Betz’s Theory of Dialectical Structures
According to Ockham’s razor, assumptions must not be unnecessarily multiplied. While this principle is widely accepted, its justification is controversial. More precisely, we don’t know whether Ockham’s razor is truth-conducive. The present paper aims to address this problem within Betz’s theory of dialectical structures (2012). First of all, I give a brief explanation of this theory. Here, the essential elements of Betz’s theory, which pertains to my discussion, are highlighted. Secondly, I explain why Betz’s theory is favored over the Bayesian framework. In the next step, it will be argued that, at least in the minimal complex positions, potential rivals for Ockham’s razor don’t discharge their functions unless Ockham’s razor is considered as a criterion. The fourth step amounts to the evaluation of Ockham’s razor and its rivals in the minimal complex positions. It is shown that each rival only represents an increase in the degree of justification of the likelihood of evidence given the hypothesis whereas Ockham’s razor increases the degree of justification of the likelihood of evidence given the hypothesis as well as the posterior degree of justification of the respective hypothesis. This justifies to some extent Ockham’s. Moreover, while the ratio between prima facie plausibility of two competitive hypotheses in the case of Ockham’s razor is greater than those of the potential rivals, the hypothesis with lower prima facie plausibility receives higher posterior degree of justification.