آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۳

چکیده

از دیرباز انسان ها نگاه مادی گرایانه به خداوند داشته اند و حالات و افکار خود را به خدا نسبت می دادند؛ گویی خدا همان ویژگی های شخصیتی انسان است که از طریق فرافکنی به بیرون افکنده شده است.  از دیدگاه علم روانشناسی این مقوله نزدیک به مفهوم فرافکنی یکی از مکانیسم های دفاع روانی است. پژوهش حاضر براساس شیوه توصیفی تحلیلی نگارش یافته است و یک تحقیق میان رشته ای است که با تمرکز بر ابیات و حکایات سه اثر عطار نیشابوری: تذکره الاولیاء، منطق الطیر و الهی نامه سعی دارد گفتار و اندیشه شخصیت های حکایات عطار را از منظر بحث فرافکنی در روانشناسی بررسی کند. یافته های تحقیق حاکی از آن است که هر کس خدا را در آینه خود می نگرد که در علم روانشناسی باتوجه به بحث فرافکنی، انسان، خدا را در آینه خود و دیگران می جوید در این میان شخصیت های فرافکن نیز مشخص شده اند. نتایج نشان می دهد که انسان ها اغلب باخدا ارتباط برقرار می کنند اما بعضی افراد مجموعه ویژگی های شخصیتی خود را در مفهومی به نام خدا فرافکنی می کنند و خدایی می سازند که همان شکل و شمایل و خصایص خودشان را دارد و می پندارند پروردگار جهانیان را می پرستند؛ درحالی که آن ها پرستش کننده آفریننده ذهن و مطلوب خود هستند و درک درستی از حقیقت مطلوب (خداوند) ندارند.اهداف پژوهش:بررسی فرافکنی انسان نسبت به خدا در آثار هنری و عرفانی عطار.بررسی دیدگاه عطار درباره فرافکنی انسان درباره خداوند.سؤالات پژوهش:دیدگاه عطار نیشابوری پیرامون فرافکنی انسان درباره خداوند چیست؟فرافکنی انسان نسبت به خداوند در آثار هنری و عرفانی عطار نیشابوری چگونه است؟

Investigating the projection of man towards God in Attar Neishabouri's artistic and mystical works

تبلیغات