از منظر پدیدارشناسی، سکونت فرایندی است که آدمی در جریان آن «مکانِ بودن» را تبدیل به خانه می کند و با خدا، خود، آسمان و زمین به برقراری هماهنگی می پردازد. رویکرد پدیدارشناسانه به پدیده سکونت مبتنی بر تجربه حضور یا بودن انجام می شود. نگاه این رویکرد به سکونت و خانه در جهت تبیین رابطه آگاهانه انسان و جهان بوده است. در اسلام اصلِ شناخت، رسیدن به کمال مطلوب الهی است که در نهاد انسان فطرتاً وجود دارد. معرفت اسلامی بازتاب وحدت ذاتی خداوند و سکناگزیدن انسان بر روی زمین در ملک خداوند است که بازتابی از قدر مطلق بودن اوست. مالکیت در سکناگزیدن، در هماهنگی کامل با معرفت شناسی مطلق و به دور از شکاکیت در وجود خدا در اسلام است. بدین لحاظ بودن و جای گرفتن در مکان که از آن به بیت و خانه تعبیر می شود، برخلاف سکناگزیدن در پدیدارشناسی، همراه با تسلیم و پذیرش نیست و مالک شدن بر خانه در معرفت شناسی سکناگزینی اسلامی وجود دارد. این تحقیق با استفاده از روش استدلالی- قیاسی و با تکیه بر منابع کتابخانه ای و اسنادی انجام شد بررسی مقایسه ای نتایج تحقیق نشان می دهد که مولفه های مرتبط با سکناگزینی در فلسفه پدیدارشناسی، حول دازاین، مقام تسلیم و رهاکردن مکان، افزودن چیزی مصنوعی به قامت جهان زندگی، هماهنگ شدن با طبیعت می چرخد و در معرفت شناسی اسلامی، سکناگزینی بر شاخصه هایی چون؛ وحی الهی، مالکیت مطلق بر مکان، پرکردن مُلک خدا بر روی زمین و درامان ماندن از گزند طبیعت تکیه دارد.اهداف پژوهش:بررسی مؤلفه ها و شاخصه های معرفتی پدیدارشناسی و معماری اسلامی در باب سکناگزینی و سکونت.بررسی شباهت ها و تفاوت های معرفت شناسی سکناگزینی و سکونت در دو دیدگاه پدیدارشناسی و معماری اسلامی.سؤالات پژوهش:مقوله های معرفتی پدیدارشناسی و معماری اسلامی در باب سکونت دربردارنده چه مواردی است؟شباهت ها و تفاوت های معرفت شناسی سکناگزینی و سکونت در دو دیدگاه معماری اسلامی و پدیدارشناسی چیست؟
The epistemological features of Islamic architecture in matching with the phenomenology of settlement