ظهور و بروز معتزله در جهان اسلام و انعکاس آن در سفرنامه حکیم ناصر خسرو (مقاله علمی وزارت علوم)
درجه علمی: نشریه علمی (وزارت علوم)
آرشیو
چکیده
پس از رحلت پیامبر اکرم (ص) افتراق هایی در میان امت اسلامی روی داد که معلول اختلاف برداشت های متفاوت از کتاب، سنت و تحولات سیاسی و ارتباط فرهنگی دیگر ملل بود. در چنین زمانه ای بود که فرقه های گوناگون ظهور کردند. یکی از این فرقه ها خوارج بود که مرتکبین گناهان کبیره را کافر می دانستند و گروه دیگر مرجئه بودندکه مخالف این اندیشه خوارج بودند. همین اختلاف بین خوارج و مرجئه سبب پیدایش معتزله شد. معتزله یکی از فرقه های عقلی–استدلالی است که بنیان گذار آن واصل بن عطاست. این گروه در پایان دوره بنی امیه از خلاء قدرت استفاده کردند و به تبلیغ مسلک و مرام خود پرداختند. پژوهش حاضر به روش توصیفی و تحلیلی و با تکیه بر داده های منابع کتابخانه ای به رشته تحریر درآمده است. یافته های پژوهش حاکی از این است که در دوره اول بنی عباس به فعالیت فکری خود ادامه دادند و از نهضت ترجمه استفاده کرده و با افکار فلسفی آشنا شدند و خود را با عقل و فلسفه مجهز کردند. در عهد مأمون، معتصم و واثق به قدرت سیاسی نزدیک شدند و پیشرفت فراوان کردند. این فرقه در عهد متوکل با مشکلاتی مواجه شد و رو به ضعف نهاد. این اختلافات در بسیاری از منابع دوره اسلامی اشاره شده است. در سفرنامه ناصرخسرو نیز تا حدی به این شرایط مذهبی پرداخته شده است.. هدف از این پژوهش بررسی زمینه های پیدایش، رشد، گسترش و اضمحلال فرقه معتزله است. اهداف پژوهش:بررسی افتراق های پس از رحلت پیامبر اسلام در امت اسلامی.بررسی فرقه های گوناگون بوجود آمده پس از رحلت پیامبر و بازتاب آن در سفرنامه ناصر خسرو.سؤالات پژوهش:افتراق های پس از رحلت پیامبر اسلام در امت اسلامی معلول چه بود؟وضعیت فرق پس از رحلت پیامبر چگونه بود و در سفرنامه ناصر خسرو چگونه بازتاب یافته است؟The emergence of the Mu'tazilites in the Islamic world and its reflection in the travelogue of the sage Nasser Khosrow
After the demise of the Holy Prophet (PBUH), there were differences among the Muslim ummah due to differences in different interpretations of the book, tradition and political developments and cultural relations of other nations. It was at this time that various sects emerged. One of these sects was the Kharijites, who considered the perpetrators of major sins as infidels, and the other group was the Marja'is, who opposed the Kharijite idea. This difference between the Kharijites and the Marja'i led to the emergence of the Mu'tazilites. The Mu'tazilites are one of the rational-argumentative sects whose founder is Wasel Ibn Atta. At the end of the Umayyad period, this group used the power vacuum to propagate their profession and ideology. In the first period, Bani Abbas continued their intellectual activity and used the translation movement and became acquainted with philosophical thoughts and equipped themselves with reason and philosophy. . During the reign of Mamun, Mutasim and Wasiq approached political power and made great progress. This sect faced problems and weakened in the era of Mutawakel. The purpose of this study is to investigate the emergence, growth, expansion and extinction of the Mu'tazilite sect. The method of work in this article is descriptive-analytical with reference to historical evidence.