دانش ضمنی، بخشی از دانش بشری است که بیشتر براساس مهارت و تجربه کسب می شود و انتقال آن از فردی به فرد دیگر و تبدیل آن به دانش صریح، با چالش هایی جدی روبه رو است. بخشی از دانش ضمنی شعرای حکیم ایران، در شعرهای شان متجلی شده است. یکی از بزگ ترین این شعرا که بیان کننده جهان نگری ایرانی است، حافظ است. در این مقاله، سعی شده است با روش تفکر منطقی و تحلیل زبانی، بخش کوچکی از دانش ضمنی پنهان در ابیات حافظ را که مرتبط با مفهوم «رندی» است، آشکار شود. فرض اصلی اول این مطالعه، این است که ابیات دیوان حافظ راجع به این مفهوم که در کنار مفهوم «عشق» مهم ترین مفاهیم این مجموعه اشعار هستند، دانش ضمنی عمیقی راجع به انسان را در خود پنهان کرده اند. دومین فرض اصلی این مقاله، این است که آشکار کردن این دانش ضمنی انسان شناسانه و پیدا کردن ارتباط آن با مفهوم «شهر»، دستاوردی مهم برای دانش شناخت شهر و ساخت شهر دارد. این مطالعه با روش تحلیل زبانی - منطقی ربط دو مفهوم-واژه «شهر» و «رندی» را جست وجو می کند. در این مطالعه، روش و نتیجه در هم تنیده هستند و کاملاً شفاف روش تحلیل آن از خلال سطور آن، قابل مشاهده است. نتایج این مطالعه، براساس انتخاب های عقلی صورت گرفته در مطالعه در چهار بعد زمان، مکان، حرکت و شاعری آشکار شده اند. اما در این مقاله، تنها بعد زمان، به عنوان یکی از ابعاد ربط شهر و رندی، آورده شده است. این مطالعه، مقدمه ای نسبتا بدیع برای استفاده از روش های تحلیل منطقی در دانش شهرشناسی و شهرسازی است. اهداف پژوهش:بررسی ارتباط مفاهیم شهر و رندی در اشعار حافظ براساس بُعد زمان.کاربرد روش تحلیل منطقی-زبانی در تبیین ارتباط مفاهیم شهر و رندی در اشعار حافظ.سؤالات پژوهش:بین مفاهیم شهر و رندی در اشعار حافظ براساس بُعد زمان چه ارتباطی وجود دارد؟آیا با استفاده از روش تحلیل منطقی-زبانی می توان ارتباط مفاهیم شهر و رندی در اشعار حافظ را تبیین کرد؟
Drawing General Lines Related to the Concepts of "City" and "Rendi" and Adapting Them Based on the Dimension of Time Based on Logical-Linguistic Analysis