اخلاق عرفانی مجموعه ای از الگوهای معرفت شناختی است که نتایج و کارکرد آن، تجلی صفات خداوند در عارف است و غایت آن، کامل ساختن و رساندن انسان است از فروترین حد وجودی خود به بالاترین مرتبه کمال، که با طی طریق و سیر در منازل معنوی و بر محور پیراستگی از رذایل و آراستگی به فضایل، از راه ریاضت و مجاهدت، به دست می آید. توجه به این مفهوم غنی و پُربار معنوی در مثنوی هفت اورنگ جامی بسیار خودنمایی می کند. هدف این مقاله، پس از ارائه تعریف اخلاق عرفانی، استخراج و بیان شمّه ای از مضامین اخلاق عرفانی در مثنوی هفت اورنگ است که در سه حوزه اخلاق عرفانی، یعنی «ارتباط انسان با خدا»، «ارتباط انسان با خود» و «ارتباط انسان با انسان های دیگر» و نیز در پنج ساحتِ «عقیدتی معرفتی»، «احساسی و عاطفی»، «ارادی»، «کردار» و «گفتار»، به روش توصیفی تحلیلی طرح شده اند. با مطالعه این مثنوی مشاهده می شود که جامی سعی دارد مخاطبانش را به سوی اخلاق عرفانی با محوریت بندگی خدا سوق دهد. ازاین رو، مضامین به کاررفته در این مثنوی بیشتر حول حوزه ارتباط انسان با خدا می گردد.