آسیب شناسی برنامه آموزش از راه دور در ایران
حوزه های تخصصی:
شماره صفحات:
۱ - ۱۴
دریافت مقاله
آرشیو
چکیده
امروزه آموزش از راه دور یک شیوه آموزشی نوین تلقی می شود که می تواند موانع اقلیمی و جغرافیایی فضاهای آموزشی، محدودیت های سنی و جنسیتی فراگیران را از میان بردارد. در ایران نیز برنامه های آموزش از راه دور طراحی و استقرار یافته است. هدف از پژوهش حاضر، شناسایی آسیب ها و ضعف های موجود در اجرا و برگزاری دوره های آموزش از راه دور با تمرکز بر استان کردستان بود. برای نیل به چنین هدفی، از رویکرد کیفی و روش پدیدارشناسی استفاده شد. جامعه پژوهش تمامی مدیران و مربیان مراکز آموزش از راه دور در استان کردستان بودند که با استفاده از نمونه گیری گلوله برفی و با در نظر داشتن مبنای اشباع نظری داده ها، تعداد 21 نفر از آنان (7 نفر مدیر و 14 نفر مربی) در گروه نمونه در پژوهش قرار گرفتند. برای گردآوری داده های مربوطه، پرسشنامه های بازپاسخی بین آن ها توزیع شد. به منظور تحلیل داده ها نیز از روش تحلیل محتوای استقرایی مبتنی بر کدگذاری باز استفاده شد. نتایج تحلیل نشان داد که موانع فناوری و ارتباطی، موانع برنامه ریزی آموزشی، موانع اداری و ساختاری و موانع مالی، مهمترین آسیب های پیش روی این دوره ها بوده و برای از میان برداشتن آن ها لازم است که مراکز مذکور و همچنین نهادهایی که از این مراکز حمایت می کنند، زیرساخت های فناوری و مالی بهتری برای این مراکز فراهم ساخته و بازنگری هایی نیز در برنامه ها و استراتژی ها مربوطه اعمال کنند.The pathology of distance education in Iran
Today, distance education is considered as a new educational method that can remove the climatic and geographical barriers of educational spaces, age and gender limitations of learners. In Iran, distance education programs have been designed and established. The purpose of this study was to identify the disadvantages and weaknesses in the implementation and conduct of distance education courses focusing on Kurdistan province. To achieve such a goal, a qualitative approach and phenomenological method were used. The study population was all managers and instructors of distance education centers in Kurdistan province. Using snowball sampling and considering the theoretical basis of data saturation, 21 of them (7 managers and 14 instructors) in the sample group were included in the study. To collect the relevant data, response questionnaires were distributed among them. In order to analyze the data, the method of inductive content analysis based on open coding was used. The results of the analysis showed that technological and communication barriers, educational planning barriers, administrative and structural barriers and financial barriers are the most important progressive advances of these courses and in order to eliminate them, it is necessary that the mentioned centers and The institutions that support these centers will also provide better technological and financial infrastructure for these centers and implement revisions in the relevant programs and strategies.