تأمین اصول و حقوق بنیادین کار (مقاله علمی وزارت علوم)
درجه علمی: نشریه علمی (وزارت علوم)
آرشیو
چکیده
در مباحث مربوط به حقوق کار، مانند هر مقوله حقوق بشری دیگر، نیازمند طراحی نظریه ای در باب حق ها می باشیم. نظریه ای که بر ضرورت و الزام اخلاقی و حقوقی مقررات کار تأکید داشته باشد و توجیه کننده وجود و ارزش قواعد و اصول بنیادین کار، به ویژه در چند حوزه مهم و تأثیرگذار در حیات و مبانی حقوق کار یعنی محو تبعیض در استخدام و مزد، لغو کار اجباری و انجام اعمال شاقه، به رسمیت شناخته شدن تشکّل ها و اتحادیه های صنفی و مذاکرات دسته جمعی باشد. اینکه معیارهای بین المللی کار تا چه میزان، جزء حقوق بشر به شمار می روند، موضوعی است موردِاختلاف و چالش برانگیز، اما مطمئناً مفاد و مضمون مقاوله نامه های بنیادین کار، به روشنی بیانگر اصول و معیارهای حقوق بشری بوده و به همین دلیل برای همه کشورهای عضو سازمان بین المللی کار، حتی کشورهایی که به مقاوله نامه های مذکور ملحق نشده باشند، الزام آور است.The Provision of Fundamental Principles and Rights at Work
The discourses related to labour law like any other approach of human rights requires design a theory about rights that emphasizes on legal and moral necessity and justifying the existence and value of fundamental principles and rules of work, specially in some important and effective scope in life and basis of labour law such as elimination of discrimination in respect of employment and occupation, equal remuneration, abolition of forced labour, right to collective bargaining negotiations and freedom of association. The fact that the criteria of labour law to what extent is a part of human rights, is a discrepant and challenging issue, but certainly, content and context of fundamental conventions of work clearly represents principle and criteria of human rights and because of this, all members even if they have not ratified the convention in question have an obligation to respect and perform it.