اثر هنری محصول تبادل، تعامل میان خالق اثر با منابع جمعی و شبکه هایی بسیط و پیچیده از سنّت ها، گفتمان ها و نهادهای تاریخی، سیاسی و اجتماعی است. دیوان حافظ، چونان مینیاتوری ظریف و هنرمندانه، نمونه بارزی از بازنمایی، بازتولید گفتمان ها و عناصر سیاسی قرن هشتم هجری است که بررسی ابعاد و زوایای آن می تواند، افزون بر شناخت گفتمان های سیاسی این دوره، نقش این گفتمان ها را در شکل بخشی به روابط متن و تاریخ، تشریح و تبیین نماید. این جستار با روشی تحلیلی-توصیفی و استعانت ممکن از رویکرد تاریخ گرایی نو، گفتمان های سیاسی عصر حافظ، چگونگی تعامل و بازتولید این گفتمان ها، همچنین میزان تقویت و طرد آن در دیوانش را در کانون توجه خود قرار داده است. یافته ها نشان می دهند که گفتمان هایی نظیر: گفتمان خسروانی و ایرانی آل اینجو، گفتمان شریعت محور آل مظفر، همچنین گفتمان ترک مدارانه تیمور، از زمره گفتمان های مسلط و غالب قدرت در عصر حافظ می باشند که در دیوان وی با شبکهای از عناصر، نمادها، دال ها و مدلول های شناور بازتولید شده اند. دیوان حافظ سوای دوران سلطنت امیر مبارزالدین مظفری غالباً ساختی نمادین و تقویت بخش به گفتمان های سیاسی آل اینجو و حاکمان مظفری است. چنانچه بازتولید نام محتسب، با شبکه ای از تداعی های منفی، استعاره ای انتشار یافته از تقابل با گفتمان جزمی گرایانه این امیر مظفری است. حافظ در پایان عمر با افول و فروپاشی خاندان مظفری و گفتمان آنان، به گفتمان مسلط و ترک مدارانه تیموریان اقبال نشان داده؛ اما با نابسامانی دوباره اوضاع زمانه و ناامیدی از گفتمان ترک مدارانه، آرزوی تحقّق گفتمان خسروانی قدرت را، باری دیگر در دیوانش تقویت نموده است.