زیبایی دوستی از ویژگی های فطری طبع بشر بوده؛ به همین علّت تمایل به آراستگی در ذات انسان وجود دارد. ادبیّات هر کشور، تجلّی گاه علایق و تمایلات مردم آن مرز و بوم است. در ادبیّات فارسی، منظومه های عاشقانه به دلیل ماهیّت غنایی و شکل داستانی، یکی از مهم ترین منابع بازتاب آرایش و آراستگی ایرانیان هستند که واکاوی توصیفات معشوق در آنها، ضمن ایجاد التذاذ ادبی موجب شناخت آرایش و انواع آن در ادوار گوناگون، می شود. در این تحقیق بنیادین توصیفی تحلیلی با استفاده از روش کتابخانه ای و ابزار یادداشت برداری سعی شده به دلیل گستردگی موضوع آراستگی، فقط به بررسی آرایش مو در منظومه های عاشقانه مشهور قرن های چهارم، پنجم و ششم پرداخته شود. ضرورت انجام این قبیل پژوهش های بین رشته ای در این است که علاوه بر رفع برخی ابهامات شعری، زمینه تحقیق در دیگر رشته ها همچون تاریخ، علوم اجتماعی و ... را هموار ساخته و می تواند در مواردی از قبیل فیلم سازی، مجسّمه سازی و آرایشگری، منجر به ایجاد ایده های نو و خلّاقانه گردد. طبق این پژوهش مشخّص شد برخی از انواع آرایش مو مانند بافتن، بستن، رها کردن مو بر چهره، ریختن آن بر شانه، خوشبو کردن مو، استفاده از وسایل زینتی چون تاج و گوهر و ... بین زن و مرد مشترک و برخی مثل باز کردن فرق، استفاده از کلاه مخصوص و سرآغوش مختص زنان بوده است. زیباترین توصیفات آرایش مو در منظومه های قرن ششم به چشم می خورد و به نظر می رسد محتوا و خاستگاه داستان و زمان و مکان زندگی شاعر، در شرح و توصیف آراستگی مو، نقش بسزایی داشته است.