"نظرى کوتاه بر جنبش نواندیشى دینى در حوزههاى علمى ایران در نیمه دوم قرن بیستم"
آرشیو
چکیده
نوشتار حاضر در یک بررسى مختصر، به تحولات و نواندیشى دینى در حوزههاى علمى ایران در نیمه دوم قرن بیستم؛ یعنى پس از جنگ جهانى دوم مىپردازد و مسائلى چون تعلیم و تربیت (مواد درسى و کتابهاى درسى و شخصیتهاى برجسته این برهه) تحقیقات و شیوههاى آن و استفاده از امکانات جدید ورود در مباحث سیاسى و ایجاد سازمان و تشکیلات ادارى از جمله تحولات ایجاد شده در این دوره است که مورد بحث قرار مىگیرد.متن
پس از پایان جنگ جهانى دوم، تحولات فراوانى در جامعه جهانى، از جمله جامعه ایران به وجود آمد که دامنه آن اوضاع سیاسى، اقتصادى، فرهنگى و دینى را فرا گرفت. از جمله تحولات عمدهاى که در جامعه ایران در این برهه تاریخى بوجود آمد، تحولات مربوط به اوضاع دینى بود.
در میان تحولات مربوط به اوضاع دینى جامعه ایران، آنچه در این بررسى کوتاه مورد توجه است، جنبش نواندیشى دینى در حوزههاى علمى است که در این دوره، عمق و گسترش ویژهاى یافت و سرانجام از درون همین جنبش نواندیشى دینى، انقلابى بى نظیر در تاریخ ایران، بلکه در تاریخ جهان سربرآورد، که از آغاز تا به امروز خبرسازترین حادثه سیاسى و فرهنگى جامعه بشر بوده است.
پیش از اینکه به اصل مطلب بپردازیم تبیین دو واژه به عنوان مقدمه بحث ضرورى است:
1ـ نو اندیشى
مقصود ما از نواندیشى، برنامه، اثر علمى، روش یا سازمان جدیدى است که در گذشته اوضاع دینى ایران سابقه نداشته یا آنکه به ندرت وجود داشته و در دوره مورد بحث شیوع و گسترش یافته است.
2ـ حوزههاى علمى
مقصود از حوزههاى علمى مراکزى است که علوم اسلامى در آن تدریس مىشود، در عین حال، مرکز اصلى رهبرى و ساز و کار تشکیلات ارشاد و هدایت دینى است. در برهه تاریخى مورد بحث، مهمترین حوزه علمى ایران، حوزه علمیه قم بوده که در حال حاضر نیز از بزرگترین حوزههاى علمى ایران بلکه، جهان تشیع به شمار مىرود.
رشتههاى اصلى نواندیشى دینى
جنبش گسترده نواندیشى دینى در حوزههاى علمى ایران شامل پنج رشته اصلى است که به ترتیب مورد بحث قرار مىدهیم:
الف) تعلیم و تربیت:
تحولاتى که در زمینه تعلیم و تربیت در حوزههاى علمى ایران بویژه حوزه علمیه قم، در برهه تاریخى مورد بحث رخ داده است به طور خلاصه شامل موارد زیر است:
1ـ مواد درسى
در این دوره پرداختن به موادى چون فلسفه اسلامى، فلسفه مقایسهاى، تفسیر، علوم قرآن، تاریخ، مکالمه عربى، زبانهاى خارجى بویژه زبان انگلیسى در حوزههاى علمى، رواج بى سابقهاى یافت و به تازگى نیز پس از پیروزى انقلاب اسلامى گسترش استفاده از کامپیوتر، موجب رواج آموزههاى کامپیوترى شده است؛ همچنین تدریس رشتههاى گوناگون علوم انسانى بویژه حقوق، اقتصاد، روانشناسى، جامعهشناسى نیز به طور قابل توجهاى گسترش یافته است.
نخستین کسى که تدریس فلسفه اسلامى را در حوزه علمیه قم به طور رسمى و گسترده آغاز نمود حضرت امام خمینى رحمهالله بود. ولى پس از فعال شدن حوزه درس فلسفى مرحوم علامه طباطبایى، امام از تدریس فلسفه دست کشید و به تدریس فقه و اصول روى آورد. علامه طباطبایى با همت و پشتکار عجیبى به تعمیق و توسعه مباحث فلسفى پرداخت تا آنجا که جنبش فلسفى بى سابقهاى را در حوزه علمیه قم بنیاد گذاشت که شعاع تأثیر آن نه تنها سایر حوزههاى علمى تشیع را در برگرفت، بلکه به تعدادى از مراکز علمى و تحقیقى دانشگاهى در ایران و خارج از آن نیز رسید.
علامه طباطبایى علاوه بر توسعه فلسفه نقش منحصر به فردى نیز در گسترش و تعمیق علوم قرآنى و تفسیر داشتند. جلسات مستمر تفسیر ایشان، یکى از پرنشاطترین حوزههاى علم و تحقیق قرآنى به شمار مىرفته و منشأ تحول عمیق و بنیادین در بسیارى از مباحث علمى و فکرى در حوزههاى علمى تشیع شده است. تا آنجا که شخصیتهاى علمى و برجستهاى نظیر شهید آیت الله مطهرى، شهید آیت الله بهشتى، شهید آیت الله مفتح، آیت الله جوادى آملى، آیتالله حسنزاده آملى، آیت الله مکارم شیرازى، آیت الله جعفر سبحانى، آیت الله مصباح یزدى،... که از برجستهترین چهرههاى علمى و فکرى حوزه در نیم قرن اخیر به شمار مىروند و در فلسفه و همچنین معارف قرآنى داراى آثار علمى فراوان و برجستهاى هستند، همگى از پاى درس فلسفه و تفسیر آن استاد بزرگ برخاسته و در هر دو رشته، محصول تربیت علمى این مرد بزرگ به شمار مىروند.
در زمینه فلسفه، از علامه طباطبایى سه اثر مهم به یادگار مانده است:
1ـ بدایه الحکمه. این کتاب شامل خلاصهاى از فلسفه کلاسیک اسلامى است.
2ـ نهایه الحکمه. این کتاب نیز به سبک فلسفه کلاسیک اسلامى نگارش یافته است ولى از کتاب بدایه الحکمه مفصلتر و عمیقتر است.
این دو کتاب از آغاز انتشار تا کنون از مهمترین متون تدریس فلسفه کلاسیک اسلامى در حوزههاى علمى شناخته شدهاند.
3ـ اصول فلسفه و روش رئالیسم. این کتاب با سبک و شیوه جدیدى به نگارش درآمده و در نوع خود بى سابقه و ابتکارى است. ایشان در این کتاب علاوه بر فلسفه اسلامى، نظریات فلسفى رایج را نیز مورد بررسى قرار داده است. پاورقى مشروح و محققانه استاد شهید مطهرى بر ارج و فایده این کتاب افزوده و آن را در نوع خود بى نظیر ساخته است.
در زمینه تفسیر، مهمترین و ماندگارترین اثر علامه طباطبایى تفسیر بزرگ و بىنظیر «المیزان» است که بحق انقلابى در جهان تفسیر به شمار مىرود. این کتاب در 20 جلد به زبان عربى نگاشته شده و به زبانهاى دیگر از جمله زبان انگلیسى ترجمه شده است.
شاخصترین چهرههاى علمى پس از علامه طباطبایى در زمینه فلسفه و تفسیر که راه ایشان را ادامه دادهاند، پنج تن از برجستهترین شاگردان ایشان بودند:
1ـ استاد شهید آیت الله مرتضى مطهرى
آثار فلسفى ایشان بسیار است که از جمله مهمترین آن:
1ـ پاورقى اصول فلسفه و روش رئالیسم؛
2ـ شرح اسفار ملاصدرا؛
3ـ شرح شفاى بوعلى سینا؛
4ـ شرح منظومه سبزوارى (مبسوط و مختصر)؛
5ـ عدل الهى؛
6ـ انسان و سرنوشت؛
7ـ جامعه و تاریخ؛
8ـ علل گرایش به مادى گرى؛
در زمینه تفسیر نیز آثار متعددى از ایشان به یادگار مانده است.
2ـ استاد آیت الله جوادى آملى
مهمترین آثار ایشان در فلسفه، رحیق مختوم (شرح اسفار) و در تفسیر، تفسیر موضوعى قرآن، که اثرى، ابتکارى و محققانه است.
3ـ استاد آیت الله مصباح یزدى
ایشان در زمینه فلسفه کلاسیک، التعلیقه بر نهایه الحکمه، و آموزش فلسفه را نگاشتهاند. این دو کتاب هم اکنون در حوزههاى علمى ایران مورد استفاده دانشجویان فلسفه کلاسیک مىباشند. روش نوین در تدریس فلسفه از آثار دیگر ایشان است.
در زمینه تفسیر، سبک جدید تفسیر قرآن که نوعى از تفسیر موضوعى به روش مخصوصى است و تحت عنوان معارف قرآن به نگارش درآمده است، از دست آوردهاى بسیار ارزشمند این استاد بزرگ است. آثار علمى فراوان این استاد در زمینه فلسفه و تفسیر قرآن همگى مورد توجه فراوان محققان و دانش پژوهان علوم اسلامى و بویژه فلسفه و تفسیر است.
4ـ استاد آیت الله مکارم شیرازى
آیت الله مکارم شیرازى از پیشتازان نوآورى در حوزه علمیه قم و از محققان و نویسندگان پرکارى است که در زمینههاى گوناگون علمى اسلامى، داراى آثار فراوانى است. در زمینه مباحث فلسفى، اثر معروف فیلسوف نماها و نیز آفریدگار جهان از شاخصترین آثار فلسفى ایشان است که در این رشته به نگارش درآمده است.
در زمینه تفسیر نیز، تفسیر نمونه از مهمترین آثار این محقق گرانقدر است.
در زمینههاى گوناگون علوم اسلامى، بویژه فقه، کلام، فلسفه و تفسیر آثار فراوان دیگرى بوسیله ایشان به رشته تحریر درآمده، که همگى مفید و مورد استفاده علما و محققان علوم اسلامى است.
5ـ استاد آیت الله جعفر سبحانى
ایشان از پرکارترین چهرههاى علمى حوزه علمیه قم، بلکه حوزههاى شیعى به شمار مىرود. در میان معاصرین، کمتر کسى از لحاظ تنوع و عمق و کثرت آثار علمى، به پاى ایشان مىرسد. ایشان در زمینههاى گوناگون علوم اسلامى نظیر، فقه، تفسیر، فلسفه، کلام، رجال و غیره داراى آثار فراوانى هستند. از جمله آثار فلسفى و کلامى ایشان مجموعه اصول عقاید، و بویژه خداشناسى و نیز الالهیات را مىتوان برشمرد. در زمینه تفسیر مجموعه مفاهیم القرآن از آثار جاودان ایشان به شمار مىرود. کلیه آثار و تألیفهاى این استاد فرزانه مفید و ارزشمند و مورد توجه اهل فضل و تحقیق است.
در میان آثارى که در زمینه تفسیر و علوم قرآنى در این دوره به نگارش درآمده و منشأ تحول گردیدند، علاوه بر کتاب بىنظیر المیزان فى تفسیر القرآن که نام برده شد، به چند اثر با ارزش دیگر نیز اشاره مىکنیم:
1ـ البیان فى تفسیر القرآن، تالیف آیتالله العظمى سید ابوالقاسم خویى که شامل مباحثى در علوم قرآنى و تفسیر سوره حمد است.
2ـ التمهید فى علوم القرآن، نوشته آیت الله محمد هادى معرفت. این کتاب شامل مطالب ابتکارى فراوانى است و از برجستهترین آثارى است که در این موضوع به نگارش درآمده و در 5 جلد منتشر شده است.
3ـ مواهب الرحمان فى تفسیر القرآن که در حدود 25 جلد توسط آیت الله العظمى سید عبدالاعلى سبزوارى به نگارش درآمد.
در دو دهه اخیر یکى از موثرترین چهرههاى حوزه علمى که از پیشتازان نوآورى در حوزه علمیه به شمار مىآید استاد علامه آیت الله محمد تقى مصباح یزدى است. ایشان با تأسیس دفتر همکارى حوزه و دانشگاه و سپس دانشکده باقرالعلوم و سرانجام مؤسسه آموزشى، پژوهشى امام خمینى، زمینه تحقیقات اسلامى در موضوع علوم انسانى را فراهم ساخت و بدین ترتیب یکى از بهترین نوآوریها در زمینه مواد درسى در حوزههاى علمى شکل گرفت.
2ـ مدارس و شیوههاى کلاسدارى
در گذشته کلاسدارى در حوزههاى علمیه منحصر به «حلقههاى آزاد» بود. در این شیوه، تعدادى از محصلین استاد مورد نظر خود را آزادانه انتخاب مىکنند. علاقمندان به تحصیل نزد استاد مذکور، در یکى از محلهاى مناسب نظیر مساجد یا اطاقهاى مدارس علمى، گرد استاد مورد نظر خود حلقه وار جمع مىشوند و از تدریس او بهرهمند مىگردند.
این شیوه که از آن به حلقههاى آزاد تعبیر مىشود، تا کنون نیز شیوه رایجى است، ولى آنچه به عنوان یک تحول جدید در کلاسدارى، نخست در حوزه علمیه قم و سپس در حوزههاى علمى دیگر بوجود آمد، مدرسه منتظریه معروف به حقانى بود. این مدرسه با همت و ابتکار شهیدان بزرگوار، آیتالله قدوسى و آیت الله بهشتى تاسیس شد. شخصیتهاى علمى دیگرى چون آیت الله على مشکینى و آیت الله مصباح یزدى و آیت الله جنتى و برخى دیگر از چهرههاى علمى سرشناس حوزه علمیه قم نیز، در پشتیبانى و حمایت از این مدرسه نقش موثرى داشتند.
در این مدرسه، علوم اسلامى تا پایان دوره سطح(2) تدریس مىشد و با مدیریت متمرکز و تشکیل کلاسهاى مخصوص به هر دوره و مواد علمى ویژه آن اداره مىشد. پس از تأسیس موفقیتآمیز این مدرسه در قم، مدارس فراوان دیگرى به همین سبک در قم و دیگر مراکز حوزههاى علمى در ایران و خارج از آن بوجود آمد.
این مدرسه توانست در جریان انقلاب اسلامى، نقش محور جنبش انقلابى را در حوزه علمیه قم ایفا کند و تربیت یافتگان آن در جریان انقلاب و پس از پیروزى آن، نقش فعال و تعیین کنندهاى داشتند.
موسساتى از جمله موسسه «در راه حق» که حدود سال 1347 هجرى شمسى با همکارى آیت الله مصباح یزدى و آیت الله محسن خرازى تاسیس شد و نیز موسسه آموزشى پژوهشى امام خمینى رحمهالله که به دستور آیت الله خامنهاى و با ابتکار و مدیریت آیت الله مصباح یزدى بوجود آمد از جمله موسساتى هستند که نقش مهمى در تحولات گذشته و حال حوزه علمیه قم ایفا نمودهاند.
3ـ کتابهاى درسى
در این مورد، تحولات متعددى در زمینه کتابهاى درسى دورههاى مقدمات و سطح بوجود آمد که مهمترین آنها کارهایى بود که بوسیله مدیریت مدرسه منتظریه (حقانى)، یا با درخواست آن انجام گرفت. در زمینه ادبیات عرب، به جاى کتابهاى قدیم نظیر صرف میر، تصریف، بدایه، صمدیه و امثال آنها، کتابهاى جدیدى نظیر مبادى العربیه، و النحوالوافى که از پیش، توسط برخى از ادب شناسان عرب به نگارش درآمده بود استفاده شد. در زمینه منطق، از کتاب المنطق شیخ محمد رضا المظفر که از شخصیتهاى علمى بزرگ حوزه علمیه نجف اشرف که خود از بنیانگذاران جنبش نوآورى در حوزه نجف بود، استفاده شد. کتاب اصول الفقه همین استاد بزرگ نیز مورد استفاده فراوان قرار گرفت. کتابهاى تحریرالمعالم، و الرسائل الجدیدة دو اثر نوین علمى بود که به منظور جایگزینى معالم و رسائل که در گذشته مورد استفاده قرار مىگرفت به درخواست مدیریت مدرسه منتظریه توسط آیت الله على مشکینى به نگارش درآمد. به درخواست همین موسسه، در رشته فلسفه، استاد علامه آیت الله طباطبایى دو اثر ارزشمند خود به نامهاى بدایةالحکمه و نهایة الحکمه را که حاوى یک دوره کامل فلسفه در سطح مقدماتى و متوسط بودند به نگارش درآورد. این دو اثر، نخست در این مدرسه و سپس در سایر مدارس و حلقههاى آزاد تدریس، رواج پیدا کرد و جایگزین کتابهایى نظیر شرح تجرید علامه حلى، و شرح منظومه سبزوارى، و نیز شرح اشارات خواجه نصیرالدین طوسى گردید.
کتاب التمهید فى علوم القرآن تألیف آیت الله معرفت که قبلاً بدان اشاره شد، پس از تلخیص، به عنوان کتاب درسى در رشته علوم قرآنى مورد استفاده قرار گرفت.
در دو دهه اخیر، کتابهاى استاد علامه شهید آیت الله سید محمد باقر صدر، به تدریج در حوزه علمیه قم رواج یافت و در رشته فلسفه کتاب فلسفتنا، در رشته علم اصول کتاب دروس فى علم الاصول که حاوى سه دوره این علم است در سه مرحله ابتدایى، متوسط و عالى به عنوان جایگزین کتابهاى معالم، رسائل و کفایه رواج نسبى یافت.
یکى از مهمترین تحولات در رشته تعلیم، تحولاتى است که در زمینه دروس عالى فقهى و اصولى در حوزه رخ داده است. در رشته علم اصول نوآورىهاى استاد گرانقدرمان، شهید آیت الله سید محمد باقر صدر، تحول بزرگى در تاریخ این علم به شمار مىرود که در اینجا فرصت پرداختن به آن نیست. تدوین منطق استقراء و بکارگیرى آن در مباحث اصولى یکى از نادرترین نوآورىهایى است که توسط ایشان در علم اصول به وجود آمد.
در مباحث فقهى، یکى از مهمترین تحولات، مطرح شدن فقه سیاسى است که آغازگر آن در این برهه امام خمینى رحمهالله است. ایشان در نجف اشرف در سالهاى 1349ـ1348 هجرى شمسى، با طرح مساله حکومت اسلامى در مباحث فقهى، که پس از آن به عنوان «حکومت اسلامى» منتشر شد، فصل نوینى در مباحث فقهى گشود، که مباحث و تحقیقات فراوانى در پى داشت و مسیر مباحث فقهى را به سوى مباحث سیاسى و دیگر مباحث زنده اجتماعى تغییر داد. پس از پیروزى انقلاب، دامنه این مباحث بسیار گسترده شد و منجر به تحقیقات فراوانى در زمینههاى گوناگون مسائل سیاسى و اجتماعى گردید.
ب ـ مطالعات و تحقیقات:
در زمینه مطالعات و تحقیقات، تحولات متنوعى در حوزه علمیه قم بوجود آمده است که در چند مطلب خلاصه مىشود:
1ـ شیوههاى تحقیق
در مقطع زمانى مورد بحث تحولات گوناگونى در روش تحقیق در حوزههاى دینى بوجود آمده است که بطور خلاصه مىتوان به چند مورد از آن اشاره کرد:
1ـ1ـ شیوه کار دسته جمعى
این روش در گذشته حوزهها به ندرت بکار مىرفته است، ولى در نیم قرن اخیر به خصوص پس از پیروزى انقلاب اسلامى در حوزه علمیه قم رواج گستردهاى یافت و کارهاى علمى گوناگونى با این روش انجام گرفت که از آن جمله مىتوان به جامع احادیث الشیعه اشاره کرد که توسط جمعى از علماى قم زیر نظر آیت الله العظمى بروجردى به نگارش درآمد و نیز تفسیر نمونه که توسط جمعى از فضلاى حوزه علمیه قم زیر نظر آیت الله مکارم شیرازى به رشته تحریر درآمد.
این روش پس از پیروزى انقلاب به طور بىسابقهاى گسترش یافت و موسسات تحقیقاتى فراوانى با استفاده از روش کار دسته جمعى، کارهاى مطالعاتى و تحقیقاتى گستردهاى انجام دادند.
1ـ2ـ شیوه تحقیق تطبیقى
اگر چه شیوه کار تطبیقى در تحقیق، از سابقه زیادى در حوزههاى دینى شیعى برخوردار است ولى گسترشى که این شیوه در مقطع زمانى مورد بحث پیدا کرد، در سه قرن اخیر سابقه نداشته است. آثار تحقیقاتى گرانبهایى که با این شیوه تدوین شد، نظیر اصول فلسفه و روش رئالیسم نوشته علامه طباطبایى و پاورقىهاى محققانه استاد شهید آیت الله مطهرى بر آن، همچنین تعدادى دیگر از آثار استاد شهید مطهرى نظیر مجموعه گرانسنگ و کم نظیر مقدمهاى بر جهان بینى اسلامى، فلسفه تاریخ، و نظرى به اقتصاد اسلامى و همچنین برخى از آثار آیات عظام مکارم شیرازى، مصباح یزدى، جعفر سبحانى و دیگران نیز به همین شیوه نگارش یافته است.
1ـ3ـ دائرةالمعارف نگارى:
یکى از شیوههاى جدیدى که به تازگى در تحقیقات حوزههاى علمى شیعه بخصوص قم رواج یافته، شیوه دائرةالمعارف نگارى است. مجموعه بزرگ و ارزشمند میزان الحکمه که توسط دانشمند گرانقدر جناب آقاى محمدى رى شهرى نگارش یافته، یکى از بارزترین کارهاى علمى دائرةالمعارفى است که در این دوره نگاشته شده است. در موسسه مجمع اندیشه اسلامى مجموعه گرانقدر الموسوعة الفقیة المیسرة که یک دائرةالمعارف فقهى شیعه است و در نوع خود کارى ابتکارى است، توسط دانشمند گرانقدر شیخ محمد على انصارى به رشته تحریر درآمده و تاکنون 4 جلد آن تا کلمه «استعمال» چاپ و منتشر شده است. مجموعه معجم فقه الجواهر در 7 جلد به وسیله موسسه دائرةالمعارف فقه جعفرى که زیر نظر آیت الله محمود هاشمى فعالیت مىکند و به دستور آیت الله خامنهاى رهبر بزرگوار انقلاب اسلامى تاسیس شده نیز، نمونهاى جالب از کارهاى دائرةالمعارفى حوزه علمیه قم محسوب مىگردد. در حال حاضر تعداد فراوانى از این نوع کارهاى علمى در حوزه علمیه قم در دست اقدام است.
2ـ امکانات و ابزار تحقیق
کمبود امکانات تحقیقاتى یکى از مشکلات دیرینه حوزههاى علمى شیعه است؛ اما با وجود این در نیم قرن اخیر با تاسیس کتابخانه منظم و بزرگى مانند کتابخانه آیت الله مرعشى نجفى، کتابخانه دفتر تبلیغات اسلامى، کتابخانه مسجد اعظم، کتابخانه مدرسه فیضیه و تعدادى دیگر از کتابخانههاى نسبتا بزرگ و نیز با رواج استفاده از ابزارهاى الکترونیک نظیر کامپیوتر و استفاده از شبکههاى ارتباطى نظیر اینترنت، تحول بزرگى در امکانات و ابزار تحقیقاتى در حوزه علمیه بوجود آمده است که با گذشته قابل مقایسه نیست.
در زمینه تسهیل استفاده از ابزار الکترونیک و همچنین استفاده از شبکههاى ارتباطى، موسسات بزرگى در قم تاسیس شده که خدمات ارزنده و گستردهاى در اختیار محققان قرار مىدهند.
3ـ موضوعات تحقیق
پس از پیروزى انقلاب اسلامى که منشأ تحول عظیمى در سراسر جامعه ایران بود، تحولات عمدهاى در حوزه علمیه قم و سایر حوزههاى علمى بوجود آمد که از آن جمله، موضوعات و مسائل جدیدى بود که از سوى نهادهاى حکومتى براى دستیابى به راه حل اسلامى آن مطرح مىشد. مسائلى نظیر: قانون اساسى و نظام حکومتى اسلام، بانکدارى، قوانین دادرسى، حقوق مدنى، روابط موجر و مستاجر، کارگر و کافرما، قوانین کیفرى، نظام استخدام دولتى، نظام بیمه، حدود آزادیهاى اجتماعى و سیاسى و اقتصادى، حقوق تعهدات قراردادهاى خارجى، نظام بازرگانى خارجى، نظام بازرگانى داخلى، مقررات توزیع، نظام مالیاتى، مسائل گوناگون دفاعى، و دهها مسأله خرد و کلان دیگر، همگى از مسائل جدیدى است که به نحوى متفکران و اندیشمندان حوزه را براى یافتن راه حل اسلامى مناسب به تکاپو و تلاش فراخوانده است. تحقیقات علمى گسترده و عمیق که در حوزه علمیه قم و سایر حوزههاى علمى ایران در زمینه مسائل فوق و سایر مسائل مورد نیاز جامعه کنونى انجام گرفته است در جهان اسلام بىسابقه و یا کمسابقه است. پیشرفتهاى علمى و تحقیقاتى که در حوزه علمیه قم در رابطه با اینگونه مسائل بدست آمده است، با آنچه در حوزههاى علوم دینى سایر کشورهاى اسلامى انجام گرفته است به هیچ وجه قابل مقایسه نیست.
ج ـ تألیف و نگارش:
دوران قاجار و پس از آن یعنى دوران رضاخانى به لحاظ جنبش علمى و بویژه تألیف و نگارش علمى از تاریکترین دورههاى تاریخ ایران به شمار مىآید. در این دو دوره رکود علمى کشندهاى بر سراسر حوزههاى علمى حکم فرما بوده است. در هیچ دورهاى جهل و بىسوادى همانند این دو دوره بر ایران سایه نیافکنده بود. در اثر این وضعیت، جنبش نگارش و تالیف در مدت حدود یک قرن و نیم حاکمیت قاجار و رضاخان، حرکت بسیار کندى داشته و به استثناى تعداد اندکى آثار علمى برجسته، که آن هم اغلب تکرار مطالب گذشتگان بوده و در بهترین حالت شرح و تعلیق بر آثار پیشینیان بوده است، چیز قابل توجهى به بازار علم و اندیشه عرضه نشده است.
پس از پایان جنگ جهانى دوم و به دنبال آن سقوط و تبعید رضاخان، جنبش نوینى در عرصه نگارش و تالیف بوجود آمد و در حوزههاى علمى بویژه حوزه علمیه قم جنبش نگارش و تألیف از شور و شتاب ویژهاى برخوردار شد. اندیشمندان حوزه، و بویژه طبقه فضلاى جوان حوزه مخصوصا در سالهاى 1330 تا 1350، علاوه بر نگارش و تألیف و ترجمه دهها کتاب ارزشمند در زمینههاى گوناگون علوم اسلامى، نشریات و مجلات علمى گوناگونى را منتشر نمودند که «مکتب اسلام» و «مکتب تشیع» و نشریات «در راه حق» از معروفترین آنهاست.
پس از پیروزى انقلاب اسلامى جنبش تألیف و نگارش در حوزه علمیه قم ابعاد تازهترى به خود گرفت و از نگارش و تالیف به زبان فارسى و عربى، به سایر زبانهاى زنده جهان گسترش یافت. هم اکنون حوزه علمیه قم به مرکز بینالمللى عظیمى، جهت نگارش، ترجمه، چاپ و نشر کتاب تبدیل شده و یکى از بزرگترین مراکز تولید مطبوعات گوناگون علمى به زبانهاى زنده دنیا به شمار مىرود.
کثرت روز افزون و بىسابقه کتابفروشىها، چاپخانهها و کارگاههاى آماده سازى کتاب و انتشار فراوان مجلات علمى به زبانهاى مختلف از حوزه علمیه قم، نشانههاى روشنى از حیات و نشاط جنبش نگارش و تألیف در این مرکز بزرگ علمى است.
د ـ خطابه و سخنورى:
در گذشته، خطابههاى دینى منحصر به موضوع وعظ و سوگوارى حسینى بوده، اما به علت تحولاتى که از آغاز جنبش مشروطیت در جامعه مذهبى ایران بوجود آمد مسائل سیاسى نیز، یکى از مهمترین محورهاى سخنورى و خطابههاى دینى را تشکیل داد. در مدت حکومت رضاخانى، در نتیجه استبداد شدید و خفقان بى سابقهاى که دیکتاتورى رضاخانى بوجود آورد، سخنورى و خطابه دینى، به مجالس مخفى و سرى محدود شد؛ اگر چه سخنوران دینى در مجالس مخفیانهاى که در خانهها تشکیل مىشد، به مسائل سیاسى نیز مىپرداختند، اما محدودیتهاى تحمیل شده بر سخنوران دینى، آنان را از ابتکار و پردازش نوین سبک و محتواى سخنورى بازداشته بود. پس از دوره رضاخان و پایان جنگ جهانى، بدلیل ضعف و ناتوانى حکومت محمدرضا پهلوى، جنبش نوینى در سخنورى و خطابه دینى بوجود آمد. سخنوران و خطباى مذهبى، به ابتکارات فراوانى دست زدند و نوآورى گستردهاى چه در ناحیه سبک و شیوه سخنورى، و چه در ناحیه محتوا و مضامین، بوجود آمد. در این میان استقبال گستردهاى که از طرف مردم از سبک و شیوه سخنورى و حتى از خود سخنوران و خطباى مذهبى صورت گرفت نقش بسیار مهمى در این نوآورىها داشت.
در این دوره، تحولات عمدهاى که از نظر سبک و روش در خطابه و سخنورى مذهبى بوجود آمد عبارت است از:
1ـ گرایش به اسلوب فلسفى و استدلالى. یکى از دلایل رواج این شیوه در خطابههاى دینى، موج افکار کمونیستى و لیبرالیستى بود که در برابر اندیشه دینى به مبارزه برخاسته بود.
2ـ دگرگونى ادبیات خطابه مذهبى، و راه یافتن واژهها و عبارتهاى جدید به ادبیات خطابه مذهبى.
تحولاتى که در محتواى مذهبى بوجود آمد عمدتا عبارت بود از:
1ـ پرداختن به موضوعات سیاسى ـ اجتماعى، اندیشهها و مکاتب فلسفى و اجتماعى جدید.
2ـ استفاده از مطالب علوم جدید در تأیید و تحکیم مطالب دینى.
3ـ استفاده فراوان از ادبیات شعرى و داستانى در تبیین موضوعات دینى.
در دوران انقلاب اسلامى و پس از آن، علاوه بر آنچه در بالا اشاره شد، از نظر شیوه و سبک، روشهاى عاطفى و حماسى نیز در خطابههاى دینى، رواج بىسابقهاى پیدا کرد و از نظر محتوى، مضامین انتقادى، سیاسى و اجتماعى، بیشترین اهتمام سخنوران مذهبى را به خود جلب نمود.
برجستهترین سخنوران مذهبى در این مقطع شیخ حسین على راشد و شیخ محمد تقى فلسفى به شمار مىروند. آقاى راشد پیش از پیروزى انقلاب اسلامى بدرود حیات گفت، ولى آقاى فلسفى نزدیک به بیست سال پس از پیروزى انقلاب اسلامى حیات داشت، ایشان در دوران پیش از پیروزى انقلاب، نقش بسیار مهمى در بسیج مردم بر علیه رژیم پهلوى داشتند و پس از پیروزى انقلاب اسلامى نیز در سالهاى نخستین پیروزى، سخنرانىهاى موثرى در پشتیبانى از انقلاب اسلامى و رهبرى آن ایراد مىکرد؛ ولى بتدریج بدلیل کهولت و ناتوانى، بجز چند مورد سخنرانى عمدهاى از ایشان صورت نگرفت.
ه ـ سازمان و تشکیلات حوزههاى دینى
حوزههاى علمى شیعه از دیر زمان فاقد تشکیلات و سازمان رسمى بودهاند؛ مهمترین عامل این وضعیت، موضع اعتراضآمیز حوزههاى دینى شیعى نسبت به حکومتهاى ظالم و ستمگرى بوده که قرنها بر سرنوشت مسلمین حکومت کردهاند.
دلیل این که رهبران دینى شیعه، انگیزه چندانى جهت ایجاد تشکیلات متمرکز نداشتهاند را مىتوان از یکسو وجود سازمان مذهبى متمرکز به حکومتها امکان تسلط بر سرنوشت حوزههاى دینى مىداده و از سوى دیگر سرکوبگریها و فشارهاى سیاسى گوناگونى که از سوى حکومتهاى ستمگر و گاهى هم از سوى متعصبین سایر مذاهب، طى دورانهاى مختلف بر حوزههاى شیعى وارد مىشده است فرصت لازم را جهت شکلگیرى سازمان متمرکز مذهبى و دینى در حوزههاى شیعى منتفى ساخته بود.
یکى از دشوارترین و تاریکترین دورانهاى استبداد و فشار سیاسى علیه حوزههاى علمى شیعى، دوران حکومت رضاخان پهلوى، معروف به «رضا قلدر» یا «رضا میرپنج» بوده است. در این دوره، جنایات فراوانى از سوى رضا خان قلدر در حق علماى دین و حوزههاى علمى صورت گرفته است. کشتن علماى آزادهاى نظیر آیت الله سید حسن مدرس و زندان و تبعید جمع کثیرى از علماى حوزههاى علمیه قم، تهران و مشهد و تصویب قانون مستبدانه اتحاد شکل، که به موجب آن پوشش متعارف مردان و زنان به طور اجبارى به شیوه پوشش غربى تبدیل مىشد و در نتیجه ممنوع کردن پوشش متعارف و معمول علماى دین، که همان لباس متعارف اکثریت مردان در جامعه آن زمان ایران بوده، همچنین ایجاد محدودیتهاى طاقت فرسا براى دانشجویان علوم دینى که عملاً راه را براى پیوستن علاقمندان به حوزههاى علمى مسدود مىکرده است؛ همه اینها بخشى از جنایاتى بوده که در دوران رضاخان پهلوى درباره حوزههاى علمى دینى انجام گرفته است.
پدرم که از فقهاى حوزههاى علمیه قم و نجف بوده مىفرمود:
«در دوران رضاخان وضعیت حوزه علمیه قم چنین بود که مأمورین دولتى هر روز به مدارس دینى یورش مىبردند و هر دانشجوى علوم دینى را که مىیافتند با خود مىبردند و او را تنها به جرم تحصیل علوم دینى تحت شکنجه و آزارهاى طاقت فرسا قرار مىدادند. همچنین در آن زمان طلاب پیش از طلوع فجر به ناچار به روستاهاى اطراف قم مىرفتند و تا شب در آنجا در میان خانههاى مردم یا برخى از مساجد آن روستاها به درس و بحث مىپرداختند و شب هنگام جهت استراحت به قم برمى گشتند، مدتى وضعیت به همین منوال بود.» این وضعیت و امثال آن در غالب دورههاى تاریخى گذشته بر حوزههاى علمى شیعى حاکم بوده است. هم اکنون نمونه بارز آن وضعیتى است که در دوران حکومت صدام حسین بر حوزه علمى نجف اشرف تحمیل شده و همچنان ادامه دارد.
در هر صورت این وضعیت مضطرب سیاسى، مانع از پیدایش تشکیلات و سازماندهى متمرکز حوزههاى علمى شیعى بوده است و در نتیجه تشکیلات دینى شیعى همیشه بگونهاى ساده و فارغ از پیچیدگیهاى سازمانى بوده است.
مرکزیت تشکیلات دینى، چه درون حوزه و چه بیرون از حوزه به عهده مرجع تقلید که برجستهترین فقیهان و عالمان دینى است قرار دارد. شیوه انتخاب مرجع تقلید بدین ترتیب است، که مردم در نقاط مختلف جهان، به شخصیتهاى دینى برجستهاى که مورد اعتمادشان است و به نظر آنها از عهده تشخیص فردى که از عالمان دیگر جهت مرجعیت تقلید، شایستگى بیشترى دارد مراجعه مىکنند و با معرفى این اشخاص که در عرف فقهى به آنان «اهل خبره» گفته مىشود، مرجع تقلید شایسته خود را بر مىگزینند.
در دوران پس از جنگ جهانى دوم تاکنون، به ترتیب آیت الله العظمى شیخ عبدالکریم حائرى، آیتالله العظمى سید ابوالحسن اصفهانى، آیت الله العظمى سید حسین بروجردى، آیت الله العظمى سید محسن حکیم، آیت الله العظمى امام روح الله موسوى خمینى رهبر انقلاب اسلامى و بنیانگذار جمهورى اسلامى ایران و آیت الله العظمى سید ابوالقاسم خویى برجستهترین مراجع تقلید شیعه بودهاند.
مرجعیت تقلید اغلب در یک شخص محدود نمىشود؛ اگر چه در بسیارى از دورانها بتدریج و در طى زمان از میان مراجع تقلید یکى از آنان برجستگى بیشترى پیدا مىکند و به عنوان مرجع اعلاى تقلید شناخته مىشود.
پس از مراجع تقلید، مجتهدین و سپس اساتید و پس از آنان فضلا، عناصر برجسته حوزههاى دینى را تشکیل مىدهند.
خارج از حوزه در غالب شهرستانها، علماى دینى برجستهاى حضور دارند که گاه از سوى مرجع تقلید گماشته شده و مأموریت استقرار در آن منطقه یافتهاند و گاهى نیز داوطلبانه جهت ارائه خدمات مذهبى به آن منطقه عزیمت کرده و در آنجا اقامت نموده و بتدریج مورد اعتماد و توجه مردم قرار گرفتهاند. این علماى برجسته که در اغلب مناطق زندگى شیعیان در سراسر جهان، حضور دارند محوریت فعالیتهاى مذهبى را بر عهده دارند و اغلب از سوى مراجع تقلید به عنوان وکیل و نماینده معرفى مىشوند، تا مردم و مقلدان ایشان بتوانند از این طریق با مراجع تقلید خود تماس گرفته و فتاواى آنان را در مسائل مختلف مورد نیاز، جویا شوند.
پس از دوران رضاخان که دوران رکود و افول حوزههاى دینى بود، جهش و گسترش چشمگیرى در وضعیت حوزههاى علمى دینى بوجود آمد و با شکلگیرى مرجعیت مقتدر و توانایى همچون مرجعیت آیت الله العظمى بروجردى، حوزه علمیه قم از شادابى و شکوفایى کم نظیرى برخوردار شد. حوزههاى علمى تهران، اصفهان، مشهد، شیراز، تبریز و اراک، که در زمان رضاخان پهلوى به رکود کامل دچار شده بودند حیات و نشاط تازه یافتند و بتدریج حوزههاى علمى اغلب شهرهاى کوچک و بزرگ ایران چون اهواز، شوشتر، دزفول و کرمانشاه را فرا گرفت و دهها حوزه علمیه در شهرستانها تأسیس شد.
یکى از تحولات ویژهاى که در سى سال اخیر در تاریخ حوزههاى علمى رخ داد، تأسیس حوزههاى علمى ویژه دختران و بانوان است. نخستین مدرسه بزرگ علمى که بدین منظور تأسیس شد شاخه دخترانه مدرسه حقانى بود که به نام مکتب توحید شهرت یافت. این مدرسه در حدود سال 1353 به همت آیتالله شهید قدوسى و آیت الله شهید بهشتى تأسیس شد. این حوزه پس از پیروزى انقلاب به دستور امام خمینى رحمهالله توسعه یافت و به مجموعه بزرگ جامعةالزهرا تبدیل شد که در حال حاضر از بزرگترین مراکز علمى ویژه خواهران در سطح جهان به شمار مىآید. پس از پیروزى انقلاب اسلامى و بنا به دستور حضرت امام خمینى رحمهالله تحولات فراوانى در وضعیت حوزه علمیه قم و سایر حوزههاى علمى بوجود آمد. پس از رحلت امام خمینى رحمهالله تحولات گسترده جدیدى به دستور رهبر انقلاب اسلامى حضرت آیت الله العظمى خامنهاى بوجود آمد که بیان مشروح این تحولات خود به بحث مفصلى نیاز دارد. مجموع تحولاتى را که در دوران پس از پیروزى انقلاب اسلامى تا کنون در حوزه علمیه قم رخ داده است را مىتوان بطور خلاصه در چند مطلب دسته بندى نمود:
1ـ تحولات بزرگى که در وضعیت مدیریت حوزه علمیه قم بوجود آمد؛ از قبیل تعیین شوراى مدیریت و سپس شوراى سیاست گذارى و ایجاد تشکیلات مدیریت حوزه علمیه قم و تعیین مدیر حوزه و معاونین و سازمان ادارى حوزه علمیه.
2ـ برنامه ریزى درسى و نیز تشکیلاتى براى حوزه علمیه و سازماندهى وضعیت پذیرش داوطلبان دروس حوزوى و نیز مرحله بندى دروس حوزوى و سامان دهى به وضعیت امتحانات و آزمونهاى عمومى و مرحلهاى .
3ـ سازماندهى و برنامه ریزى گرایشهاى تخصصى در علوم اسلامى.
4ـ سازماندهى حوزههاى علمى شهرستانها و تأمین خدمات آموزشى و رفاهى براى آنها.
5ـ سامان دهى وضعیت اعزام مبلغ و ایجاد تشکیلات لازم در این رابطه.
6ـ سامان دهى وضعیت خدمات حوزهاى و ایجاد سازمانهاى خدماتى ویژه جهت تأمین نیازهاى خدماتى طلاب و سازمان دهى وضعیت حقوقى، بیمه درمانى، خدمات مسکن و وامهاى ضرورى.
7ـ سازماندهى آموزش و خدمات دانشجویان غیرایرانى و نیز مدارس و حوزههاى علمیه خارج از کشور.
آنچه گفته شد گزارش کوتاهى از تحولات نوین، بزرگ و گستردهاى بود که در وضعیت حوزههاى علمى شیعى در نیم قرن اخیر بوجود آمده است.
________________________________________
1ـ مدرس حوزه و دانشگاه.
2ـ در حوزههاى علمى شیعى سه دوره درسى وجود دارد: 1ـ دوره مقدمات: در این دوره دانشجو علوم ادبیات عرب و منطق و مبادى فقه و اصول را فرامىگیرد، 2ـ دوره سطح است که در آن فلسفه و کلام و فقه و اصول را در سطح متوسط فرامىگیرد، 3ـ این دوره به آموزشهاى عالى اختصاص دارد و از آن به دوره خارج تعبیر مىشود.