آرشیو

آرشیو شماره ها:
۴۹

چکیده

کار شایسته، یکی از عوامل کلیدی دستیابی به توسعه پایدار در سطح ملی و منطقه ای است که پیاده سازی آن، تبعات مطلوبی را در پی خواهد داشت اما تاکنون در کشور ما این موضوع فقط در حد گفتمان سیاسی و ابلاغیه باقی مانده است. بنابراین، به دلیل اهمیت روزافزون کار شایسته و عدم اجرای واقعیش در ایران، شناسایی موانعی که در سر راه اجرای آن هستند ضروری به نظر می رسد. از این رو، هدف اصلی این پژوهش کمک به تحقق توسعه پایدار منطقه ای از طریق شناسایی و اولویت بندی موانع اجرای کار شایسته در بخش صنعت استان یزد است. در این راستا، بر محور سه جانبه گرایی، 45 نفر(45 n=) از کارفرمایان، نمایندگان کارگران و نمایندگان دولت، به صورت هدفمند و به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده ها، در گام اول، با مطالعات کتابخانه ای و برگزاری چندین مصاحبه مقدماتی و عمیق، موانع کار شایسته شناسایی شدند. در گام دوم، با استفاده از روش دلفی فازی و مبتنی بر نظر خبرگان، موانع شناسایی شده در گام اول پالایش و نهایی گردیدند و سر انجام در گام سوم، با استفاده از روش بهترین – بدترین فازی، موانع کار شایسته، اولویت بندی و رتبه بندی نهایی گردید. نتایج و یافته های نهایی این پژوهش نشان می دهند که نبود جو اعتماد در گفتمان ها با وزن قطعی 0.1999 ، مشکلات بودجه ای با وزن قطعی 0.2840، دولتی بودن ساختار صنعت با وزن قطعی 0.2755 و عدم اعتماد به سایر اعضا با وزن قطعی 0.2766، به عنوان مهم ترین موانع اجرای کار شایسته و در پی آن، توسعه پایدار در استان یزد به شمار می آیند.

تبلیغات