آرشیو

آرشیو شماره ها:
۴۰

چکیده

در سال 490 ق سَنجَر بن ملکشاه از جانب سلطان بَرکیارُق به امارت خراسان گماشته شد. سنجر در دوره امارتش بر این منطقه (490 – 513 ق)، متناسب با تحولات حاکم بر دربار سلجوقی، در جایگاه مَلِک، مناسباتی با حکومت مرکزی برقرار نمود. به دنبال مرگ سلطان محمد اول در سال 511 ق، سنجر، سلطنت فرزند وی، محمود را به رسمیت نشناخت. پس از دو سال کشاکش میان طرفین، سنجر موفق شد با شکست دادن محمود در نبرد ساوه، به مقام سلطنت دست یابد. نوشتار پیش رو تلاش دارد ضمن واکاوی زمینه های وقوع پیکار ساوه، تأثیر این نبرد بر ساختار و مناسبات قدرت در قلمرو سلجوقیان ایران را به شیوه توصیفی - تحلیلی بررسی کند. یافته ها نشان می دهد، سنجر به پشتوانه قدرت فراوانی که در دوره امارتش بر سرزمین خراسان کسب کرده بود، با استناد به سنت های سیاسی ترکان در زمینه استحقاق عضو ارشد خاندان حاکم، برای تصاحب مقام سلطنت و ناتوانی محمود در اداره امور مملکت، به مصاف وی رفت و توانست با بهره برداری از راهبردهای نظامی نادرست محمود، به پیروزی بزرگی دست یابد. در شرایطی که پیش از وقوع این پیکار، سنجر به عنوان دست نشانده سلاطین بزرگ سلجوقی در ایالت خراسان، مناسباتی با حکومت مرکزی برقرار کرده بود، بعد از جنگ ساوه، درنتیجه تغییر جایگاه م مَلِکی و سلطانی، پایگاه سلطنت به خراسان انتقال یافت و حاکمیت محمود و جانشینانش به عنوان ملک های تحت امر سنجر، در قامت یک دودمان محلی بر بخش های زیادی از قلمرو سابقشان تمدید شد. متناسب با این جابجایی قدرت، مناسبات طرفین نیز شکل متفاوتی به خود گرفت.

تبلیغات