سابقه و هدف: خانواده نخستین نهاد اجتماعی است که نقش مهمی در تحول روان شناختی فرزندان دارد. ازاین رو، این پژوهش با هدف مقایسه ی روان رنجوری/ روان پریشی، درون گرایی/ برون گرایی و سبک های مقابله یی، در دانش آموزانی که خانواده های آنان نگرش دینی و یا غیردینی دارند، صورت گرفته است. روش کار: این پژوهش از نوع علّی- مقایسه یی است. جامعه ی آماری شامل همه ی دانش آموزان دوره ی راهنمایی شهر کرمانشاه در سال 1395 است که با استفاده از جدول کرجسی و مورگان و با روش نمونه گیری خوشه یی چندمرحله یی، 380 نفر از آنان انتخاب شدند؛ و پرسش نامه های گرایش دینی (ROQ)، شخصیت - فُرم نوجوانان (EPQ-AF) و سبک مقابله (CISS) را تکمیل کردند. داده های به دست آمده با روش های آمار توصیفی، تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی توکی تحلیل شده است. در این پژوهش همه ی موارد اخلاقی رعایت شده است. همچنین نویسندگان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: ضریب همبستگی و تحلیل واریانس یک طرفه نشان داده که ابعاد شخصیتی روان رنجوری و روان پریشی با سبک مقابله یی مسئله مدارانه، رابطه ی منفی و با سبک های هیجان مداری و اجتنابی، رابطه ی مثبت دارد (001/0>P). علاوه براین، برون گرایی نیز با سبک مقابله ی مسئله مدارانه، رابطه ی مثبت و با هیجان مداری و اجتناب، رابطه ی منفی دارد (001/0>P). همچنین، نتایج نشان داده که روان رنجوری، روان پریشی و برون گرایی در افراد غیرمذهبی بالاتر از افراد دین باور است و افراد مذهبی بیشتر از دیگران از سبک مقابله ی مسئله مدار استفاده می کنند (001/0>P). نتیجه گیری: بر اساس نتایج این پژوهش، باور دینی در بروز اختلال های روانی، نقشی بازدارنده دارد. بنابراین تقویت مبانی اعتقادی و باورهای دینی در جامعه به ویژه در دانش آموزان، گامی مؤثر در پیشگیری است.