اگر افراد در یک انتخاب بین کمک به نزدیکان خود و کمک به دیگران قرار گیرند، آیا اخلاقاً مجازند نزدیکان خود را ترجیح دهند یا باید انتخابی بی طرفانه داشته باشند؟ این چالشی است که بین دو دیدگاه بی طرفی اخلاقی و اخلاق مراقبت در مورد روابط اجتماعی وجود دارد. بر اساس بی طرفی اخلاقی، همه انسان ها با هم برابرند و عملی اخلاقی است که بی طرفانه صورت گیرد. اما اخلاق مراقبت می گوید مهم ترین مسئولیت اخلاقی ما در قبال نزدیکان و کسانی است که توانایی مراقبت از آنها را داریم. این پژوهش با تمرکز بر روابط والدین و فرزندان، با هدف دستیابی به راه حل تعارض، به بررسی ادله موافقان و مخالفان دو دیدگاه پرداخته و در این مسیر از روش تحلیل تطبیقی بر اساس الگوی جورج بردی بهره جسته است. نتایج نشان می دهد دلایل هر دو دیدگاه، اتقان کافی ندارد. راهکارهای پیشنهادی این دو دیدگاه غربی نیز یا منطقی نبوده و یا بی ملاک و محدود به امور مادی هستند؛ اما راهکار به دست آمده از آموزه های اسلام بیان می دارد تعهدات خاص والدین و جانبداری آنها از فرزندان، صرفاً منحصر در وظایفی است که دین برای آنها تعیین کرده؛ اما خارج از محدوده این وظایف، ملزم به رعایت بی طرفی بین فرزندان خود و سایر کودکان در همه امور مادی و معنوی هستند.