این پژوهش درصدد بررسی سینمای دفاع مقدس در طول چهار دهه بعد از انقلاب اسلامی(1360-1400) است. . چارچوب نظری این پژوهش بر دو نظریه" مکمل – بازتاب" و "شکل دهی" ، استوار است.که طبق آن هنر، بازتابی از شرایط اجتماعی است و در عین حال برای شکل دهی به افکار عمومی جامعه ، از آن بهره برده میشود. در این پژوهش از روش تحلیل محتوای کیفی برای درک عمیق تر ساختار و کار کرد آثار سینمایی دفاع مقدس استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان میدهد که به لحاظ آسیب شناختی، سینمای دفاع مقدس در طول چهل سال بعد از انقلاب اسلامی دچار بی مهری از سوی دولت ها، مسولین و نهاد های ذیربط واقع شده است. همچنین یافته ها نشان میدهد که اغلب فیلم های این ژانر ، به رغم دسته بندی های متفاوت ، چه در دسته منتقد جنگ و چه در گروه جنگی ، به دلیل حساسیت های ویژه این ژانر ، سعی در تبلیغ دفاع مقدس دارند. اگر چه در طی چهار دهه گذشته فراز و نشیب هایی در کمییت و کیفیت فیلم ها بوجود آمده است ، اما بازتاب وقایع دفاع مقدس کمتر مورد بررسی قرار گرفته و بیشتر فیلم ها سعی در شکل دهی به افکار عمومی داشته اند که البته در دراز مدت موفق نبوده اند. همچنین این پژوهش نشان میدهد ، در دولت ها و معاونت های سینمایی بعد از انقلاب که به مقوله سینما ی دفاع مقدس توجه کرده اند ، پیشرفت هایی را شاهد بوده است.