مقالات
حوزه های تخصصی:
مستندهای ورزشی در میان برنامه ها و فیلم های ورزشی، از پیشینه و اهمیت بسزایی برخوردارند. با وجود این، درباره ابعاد گوناگون ساختار محتوایی و تکنیکی این گونه از مستندها و برنامه های ورزشی، مطالعه چندانی صورت نگرفته است. در این مقاله ضمن اشاره به تاریخچه ای کوتاه در زمینه مستندهای ورزشی در سطح جهان و ایران، به معرفی دسته بندی موضوعی و محتوایی این گونه برنامه های مستند پرداخته شده است. چهار گروه عمده در این دسته بندی عبارت اند از مستندهای ورزشی 1) رویداد محور، 2) شخصیت محور، 3) رشته محور (با رویکرد رشته ورزشی) و 4) حاشیه محور.در ادامه مقاله نیز ساختاری مستندهای ورزشی در سه مرحله «پیش تولید»[1] (پژوهش، فیلمنامه، برنامه ریزی)، «تولید»[2] (کارگردانی، فیلم برداری، صدابرداری) و «پس تولید»[3] (تدوین، گفتار متن، موسیقی) بررسی شده است. در این بخش تلاش شده تا ویژگی های مطرح و مؤثر هر مرحله از کار، معرفی و بررسی شود. از جمله موارد
برجسته در این زمینه، نگاه خلاقانه و ورزشی به موضوع مورد نظر، ضبط چند دوربینه و روش تدوینی مناسب مستند ورزشی است.
<br clear="all" />
[1]. Pre Production
[2]. Production
[3]. Post Production
میزان اعتماد مخاطبان نخبه به اخبار وب سایت های فارسی زبان
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی مقایسه ای میزان مراجعه و اعتماد به اخبار اینترنتی (در وب سایت های فارسی) و یافتن رابطه بین عوامل مؤثر بر میزان اعتماد مخاطبان به اخبار این رسانه است. از این رو ضمن توجه به پیچیدگی و گستردگی موضوع، و ضریب نفوذ کم اینترنت در کشور، دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه های وابسته به وزارت علوم شهر تهران، به عنوان جامعه آماری انتخاب شده اند که به نوعی مخاطب نخبه نیز، محسوب می شوند. روش مورد استفاده در این تحقیق، پیمایش است که در مرحله نخست ده وب سایت خبری پربیننده از دیدگاه پاسخگویان مشخص شدند. نتایج به دست آمده از پاسخ های نمونه 400 نفره از دانشجویان در مرحله دوم، که با نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای در ده دانشگاه وابسته به وزارت علوم شهر تهران انتخاب شدند، نشان می دهد که وب سایت های خبری -با وجود ضریب نفوذ کم اینترنت در کشور و محدودیت های نسبی که در دسترسی به برخی از این وب سایت ها وجود دارد- توانسته اند در جهت جلب اعتماد رسانه ای این گروه از نخبگان علمی، گام مهمی بردارند و حتی وب2 نیز در این عرصه مجال خودنمایی یافته است. نتایج کلی پس از رتبه بندی میزان اعتماد، مبیّن این مطلب بود که وب سایت های خبری «بی.بی.سی فارسی»، «بالاترین» و «تابناک» به ترتیب از بیشترین میزان اعتماد در میان ده وب سایت خبری پربیننده برخوردارند.
بازنمایی غرب در سینمای ایران
حوزه های تخصصی:
رسانه ها ابزار بیان ایدئولوژیک گفتمانها هستند و از طریق آنها می توان ایدئولوژی را به سطح جامعه تزریق کرد. از این لحاظ برای دریافت روند تطوری گفتمان حاکم، می توان از رسانه ها به عنوان مرجعی مطالعاتی استفاده کرد. سینما به علت تصویری بودن و همه گیر بودن در میان رسانه های جمعی از جایگاه والایی برخوردار است.
تغییرات گفتمانی بر نحوه رویارویی با دیگری تاثیر می گذارد. از یک سو، «دیگری» و تعریفی که از آن در طول روندهای گفتمانی گوناگون شده است برای ساخته شدن هویت ملی و اجتماعی یک ملت، نقشی اساسی ایفا کرده است. از سوی دیگر،«خودی» همواره برای تعریف هویت ملی و جداسازی خود از غیر، به غیریت سازی می پردازد و می توان گفت که رسانه های جمعیتنها یکی از ابزار ساخت و بازتولید دیگری و بازتعریف «خود» است.
در پژوهش حاضر گفتمان «خود/ دیگری» در سینما مورد بررسی قرار می گیرد. تا نحوه بازنمایی «دیگری» و بازتولید «خود» در مقابل آن و شکل گیری هویت «خودی» تعریف شود. بنابراین «دیگری» به تنهایی مسئله این تحقیق نبوده است و تا جایی مورد کنکاش
قرار می گیرد که «خودی» نیز حضور داشته باشد.
برای رسیدن به پاسخ مسئله تحقیق از سه سطح تحلیل برای بررسی نمونه های منتخب استفاده شده است. چرا که سعی شده است از سطح توصیف صرف فراتر رفته و وارد تحلیل گفتمانی متون شویم. در سطح اول از الگوی روایت «بارت» برای بررسی معنای ضمنی و آشکار سکانس های مورد تحلیل استفاده شده است و در سطح دوم الگوی «سلبی و کادوری» برای توصیف نشانه شناختی مبنای کار قرار داده شده است. در ادامه با استفاده از روش تحلیل گفتمان انتقادی ونداک، گفتمان «خود/دیگری» متن تحلیل شده است.
الگوی های مذکور واسازی و کنکاش در سطوح مختلف متن را برای محقق فراهم می کنند. با مشاهده و بررسی و تحلیل فیلم ها آنچه که در مواجهه با دیگری در تمام متون دیده شده است؛ «استعاره سفر» برای مواجهه با غرب است. در تمام فیلم های انتخابی «خودی» به سفر می رود یا از سفر غرب باز می گردد. و در اکثر نمونه ها «خودی» از این مواجهه و سفر پشیمان و نادم باز می گردد. و در نهایت دیگری طرد و نفی می شود.
ایده مسلط در اکثر قریب به اتفاق متون «بازگشت به خویشتنِ اصیل و بومی»، در مقابل غرب مطرود، است. غرب با ایده های مختلف در این متون طرد می شود؛ گاهی با ایده وحشت زایی و گاه عقلانیت ابزاری غربی در مقابل «خودی» قرار داده می شود. در نتیجه آنچه از تحلیل فیلم های بررسی شده بر می آید این است که، غرب در سینمای معاصر ایران همراه با جهت گیری رسانه ای، طرد شده و منفور قلمداد شده است.
تلویزیون و نقش آن در توسعه تئاتر کشور
حوزه های تخصصی:
حاکمیت و تسلط رسانه ها بر نوع تفکر مخاطبان در دنیای کنونی امری رایج و متأسفانه پذیرفته شده است. در میان رسانه های فراگیر، تلویزیون از جایگاهی ممتاز برخوردار است و به دلیل ویژگی های خاص، بر دیگر رسانه ها غلبه یافته است. تلویزیون در کشور ما با توده مخاطب، ارتباط وسیعی دارد و می تواند در دیدگاه های فرهنگی، سیاسی، فلسفی، اعتقادی، اقتصادی و... مردم تأثیر بگذارد. از این منظر تلویزیون عامل ارتباطی بسیار قوی، وسیع و عمیقی است. از طرف دیگر تلویزیون در زمینه زیبایی شناسی مخاطب و ارتقای سطح سلیقه او و ایفای نوعی نقش فرهنگی توان بالایی دارد. همچنین ارتباط تئاتر و تلویزیون از ابتدای پیدایشِ تلویزیون به شکل تعاملی و دوسویه وجود داشته که به شرط هدایت صحیح، می تواند به ایجاد همزیستی مسالمت آمیز میان این دو منجر شده و هر دو رسانه را منتفع کند. هرگاه این تعامل به درجه مطلوبی ارتقا یابد، هم تئاتر و هم تلویزیون به اهداف خود نزدیکتر می شوند. از طرف دیگر چون تئاتر می تواند به لحاظ عاطفی و فکری نیز تأثیر فراوانی بر مخاطب خود بگذارد، ظرفیت فراوانی برای بیان مسائل مختلف اجتماعی و سیاسی ایجاد می کند. تئاتر به زعم نگارنده، خود یک رسانه است و اتفاقاً می تواند کامل ترین رسانه نیز باشد؛ زیرا
ویژگی های منحصر به فرد و یگانه ای به لحاظ تأثیرگذاری دارد.
پژوهش حاضر با در نظر گرفتن ویژگی های دو رسانه تلویزیون و تئاتر بر روی خصیصه فرهنگی این دو رسانه متمرکز شده است و سعی دارد تأثیرگذاری تلویزیون بر توسعه تئاتر را بررسی کند. تعامل، تأثیر و تأثر متقابل و مقایسه میان این دو رسانه نیز مبحثی است که به موازات بحث اصلی در این تحقیق دنبال شده است. بدیهی است هدف ثانویه از انجام پژوهش هایی از این دست، تلاش برای یافتن راهکارها و راه حل های فرهنگی برای ارتقا و توسعه فرهنگی جامعه است. زیرا تقویت و پرداختن به هنر/ رسانه تئاتر به دلیل ظرفیتها و ویژگیهایی که دارد ما را در دستیابی به توسعه فرهنگی یاری می رساند.
شاخص های جمعیت شناختی و ضرورت های برنامه سازی
حوزه های تخصصی:
مدیریت استراتژیک یکی از مهمترین شاخه های مدیریت است که در طی دو دهه اخیر توسعه روز افزون یافته است. از آنجا که تفکر استراتژیک را «اقدام در زمان حال در پرتو بصیرت روشن نسبت به آینده» تعریف کرده اند؛ بصیرت روشن نسبت به آینده، به معنای آگاهی از محیط آینده، و آگاهی از عملکرد سازمان در آینده است. از این رو برنامه ریزی محتوایی برنامه های رسانه باید برگرفته از شاخصهای مختلف محیطی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و... باشد تا علاوه بر رضایت مندی مخاطبان، هر یک از گروههای سنی نیز از برنامه های رسانه بطور مطلوب بهره مند شوند.
در این مقاله با تأکید بر شاخصهای جمعیتی به عنوان یکی از مهمترین ساز و کارهای برنامه سازی، توجه دست اندرکاران رسانه را به این مهم جلب می نماید تا از طریق آن نقشه راه و افق محتوایی برنامه ها در صدا و سیما روشن تر ترسیم گردد.
بررسی رابطه نمایش( بازیگر) و جامعه( تماشاگر) در قرون وسطی
حوزه های تخصصی:
زنده نگاه داشتن میراث تئاتری گذشته در اروپا را، با وجود این که مسیحیت خواهان توقف فعالیت های نمایشی بود و آن را عملی شیطانی می دانست، بازیگران مضحکه[1] (کمدی های مبتذل) و نمایشگران دوره گرد که نمایش های محبوب مردمی را اجرا می کردند، به عهده داشتند. در سراسر اروپا نمایش های مضحکه و تئاتر مذهبی کلیسا سلاحی قوی برای تبلیغ مسیحیت شد. موضوع و محتوای جذاب فرهنگی، اجتماعی و مذهبی، نمایش های اخلاقی، میستری و میراکل در کنار لطیفه های نمایشی و مضحکه توانست رابطه بازیگر و تماشاگر در تئاتر مذهبی قرون وسطی را به سطحی عالی و تاثیرگذار در جامعه برساند. مطالعات علمی نشان می دهد در قرون وسطی سازمان های متعددی در تولید و اجرای نمایش با حمایت کلیسا در کشورهای فرانسه، انگلستان، ایتالیا و آلمان نقش آفرینی می کردند. به زمین آمدن خداوند و آزار دادن خدای بالای صلیب تغییرات مهمی در مضامین جدیدتر، محیط نمایشی و اجراهای مذهبی ایجاد کرد. بررسی نمایش ها در چهارچوب رابطه تماشاگر بازیگر نشان می دهد که چهار عنصر اساسی نمایش قرون وسطی شامل محتوای نمایش، تماشاگر، بازیگر و فضای اجرا، تعاملی پویا و برجسته با اصول مسیحیت داشتند. در دوره ابتدایی قرون وسطی کلیسا به عنوان تالار و صحنه در اختیار نمایش های مذهبی قرار گرفت. مانند تئاتر یونان و روم محراب و معبد مظهر برجسته ای از مذهب مسیحیت بود که در نقطه مرکزی کلیسا قرار داشت..