طراحی برنامه حسابرسی به گونه ای که بتوان به ریسک تقلب ارزیابی شده واکنش مناسبی نشان داد، یکی از مهمترین فعالیت هایی است که حسابرسان در رسیدگی های خود انجام می دهند. لذا هر مطالعه و پژوهشی که بتواند در این زمینه به حسابرسان یاری برساند، در خور توجه می باشد. در این راستا، این پژوهش به مقایسه مدل های مثلث، دیاموند و پنتاگون تقلب در تعدیل برنامه حسابرسی می پردازد. مدل مثلث تقلب سه بعد فشار/انگیزه، فرصت و توجیه سازی را به عنوان ابعاد تقلب معرفی می کند. این در حالی است که مدل دیاموند تقلب، علاوه بر سه بعد مذکور، بعد توانایی را نیز در نظر می گیرد. همچنین مدل پنتاگون تقلب، علاوه بر چهار بعد بیان شده، بعد غرور را به عنوان یکی از ابعاد تقلب معرفی می کند. به منظور مقایسه این مدل ها، از مورد تجربی استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش، حسابداران رسمی شاغل در سازمان حسابرسی و موسسات حسابرسی در سال 1397 می باشد. نتایج نشان می دهد که استفاده از مدل دیاموند تقلب، نسبت به مدل مثلث تقلب، و استفاده از مدل پنتاگون تقلب، نسبت به مدل های دیاموند تقلب و مثلث تقلب، منجر به تعدیل بیشتر برنامه حسابرسی می شود.