آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۱

چکیده

نوشتارى که پیش رو دارید، گزارشى اجمالى از فرایند تربیت دینى فرزندان است که پس از اشاره به ابعاد مختلف دوران کودکى و نوجوانى، به بیان حقوق فرزندان، مسئولیت‏هاى والدین و عوامل دین‏گریزى جوانان مى‏پردازد . امید آن که نوشته حاضر مورد توجه برنامه‏ریزان و عموم دست‏اندرکاران تهیه مجموعه‏هاى تربیتى در صدا و سیما قرار گیرد .

متن

واقعیت‏ها و بایسته‏ها
یکى از شاخصه‏هاى نظام‏هاى دینى توجه به واقعیت‏ها پیش از بیان مسئولیت‏ها است . اساسا در میان نظامهاى تربیتى، آن سیستمى موفق‏تر است که پیش از بیان «بایدها و نبایدها» به «هست‏ها و نیست‏ها» توجه نماید . بنابراین بر ما لازم است که با غرایز، روحیات، عواطف، احساسات، نیازها و ابعاد مختلف فرزندان خود آشنا شویم و در همان قالب‏ها به برنامه‏ریزى براى تربیت دینى آنهابپردازیم .
الف) سن مناسب براى آغاز برنامه‏هاى تربیتى
از آنجا که بنابر مطالعات روان‏شناختى و آموزه‏هاى دینى، عوامل مختلف وراثتى و ژنتیکى و حتى محیطى از آغاز شکل‏گیرى نطفه بر انسان تاثیر به سزایى دارند، باید از دوران انتخاب همسر و حتى پیش از آن براى برخوردارى فرزندان آینده‏مان از تربیتى سالم و مناسب، زمینه‏سازى نماییم . (1) بر همین اساس، پیامبر اکرم ص از ازدواج با همسران ناشایست نهى فرموده و فرزندان به دنیا آمده از آنها را تباه شده و از دست رفته مى‏شمارد . (2) امیرمؤمنان ع نیز خصلت‏هاى زشت و زیبا در روح و روان انسان‏ها را متاثر از شیر مادران‏شان مى‏داند . (3) آزمایش‏هاى تجربى در این زمینه نیز این واقعیت را تایید مى‏کند که انسان از دوران جنینى سبت‏به محیط و صداهاى مختلف اطراف خود حساس بوده و به خصوص از مادر و سخنان و روحیات وى تاثیر مى‏پذیرد . (4) به همین دلیل، در اسلام به پدران سفارش شده است که از روزى حرام اجتناب ورزند و آداب ویژه‏اى را به هنگام هم‏بسترى رعایت کنند .
به مادران نیز توصیه شده که در دوران باردارى، مراقب اندیشه‏ها و رفتارهاى خویش بوده، همواره در طهارت جان و پاکیزگى تن و روان تلاش کنند;چرا که از کوزه همان برون تراود که در او است . پس از ولادت نیز فرزندان به طور مستقیم در معرض برخى آداب و مراسم مذهبى قرار مى‏گیرند; (5) آدابى مانند خواندن اذان در گوش راست و اقامه در گوش چپ که در روایات به عنوان پناهى در برابر وسوسه‏هاى شیطانى شمرده شده است;کام گرفتن کودک با تربت امام حسین ع;انجام غسل ولادت;ختنه کردن;عقیقه کردن;صدقه دادن به وزن موى سر کودک از طلا یا نقره و به وزن بدنش از خرما و . . . . امروزه از نظر علمى نیز تاثیر بسیارى از این اعمال بر آینده کودک غیرقابل انکار است . (6) با این حال، بدیهى است که فرزندان را نمى‏توان از آغاز تولد به طور مستقیم مورد تعلیم و تربیت قرار داد و ناچار باید منتظر پیدایش زمینه‏هاى یادگیرى و تربیت‏پذیرى در آنها بود . در این باره که آموزش و پرورش دینى فرزندان را از چه سنى باید آغاز کرد، میان دانشمندان و کارشناسان امور تربیتى اختلاف نظر است . برخى با هرگونه تعلیم و تربیت مذهبى تا پیش از بلوغ مخالفند، ولى عده‏اى دیگر با تاکید بر آمادگى و استعداد اطفال براى تربیت‏پذیرى، بر این باورند که مى‏توان برخى معلومات دینى را به طور ساده و قابل فهم به آنها عرضه نمود و با تلقین، آنها را در این فضاى مقدس قرار داد . (7) جان لاک از اندیشمندان غربى نیز معتقد است که تربیت دینى را باید از کودکى آغاز کرد . وى مى‏گوید: «اندیشه خدا را از همان آغاز کودکى مى‏توان در نهاد فرزندان‏مان جاى داده، عشق و احترام به خدا را در روان‏شان بدمیم .» (8)
به نظر مى‏رسد براى یافتن سن مناسب براى آغاز برنامه‏هاى تربیتى باید سن طبیعى گرایش فرزندان به دین و مذهب را شناخت . بررسى‏هاى روان‏کاوان نشان مى‏دهد که آغاز پیدایش حس مذهبى در کودکان به ماه‏هاى قبل از چهارسالگى بازمى‏گردد و حتى گاه در حدود 2 تا 3 سالگى ظاهر مى‏شود . کودکان از سه سالگى، علاقه بسیار به دعا و سرودهاى مذهبى داشته، از تکرار و خواندن دعاهاى دسته جمعى، لذت بسیار مى‏برند . از حدود 4 سالگى، کنجکاوى سراسر وجود کودک را فرامى‏گیرد و درباره حقایق مختلف جهان و از همه مهم‏تر آفریدگار جهان مى‏پرسد . این مرحله، سن طبیعى کودک براى پذیرش مفهوم خداوند است . کودک چهارساله، پدر خود را به بزرگى و اهمیت‏خدا مى‏داند و تلقى او از خدا همچون پدر، ولى بزرگ‏تر است . او حتى گاه خدا را همچو عضوى از خانواده به حساب مى‏آورد . احساس مذهبى با رشد و افزایش سن کودک آشکارتر مى‏شود و در شش‏سالگى به روشنى مى‏توان تظاهر به رفتارهاى مذهبى را در کودکان مشاهده کرد . یک کودک شش‏ساله با علاقه تمام درباره خدا پرسش نموده، خواستار آشنایى و صحبت‏با او است و درخواست‏هاى غالبا مادى خویش همچون اسباب بازى، خوراک و پوشاک را با او در میان مى‏گذارد . به تدریج در سن هفت‏سالگى، خدا را مقامى قدرتمند و بالاتر از والدین مى‏شناسد . (9) بر همین اساس، امام باقر 7 در حدیثى مفصل به تشریح وظایف اولیا در تربیت ایمانى فرزندان از سن سه‏سالگى مى‏پردازد:
در سه سالگى کلمه توحید «لا اله الا الله‏» را به کودک بیاموزید و در چهارسالگى با نبوت پیامبر اسلام آشنایش سازید و در پنج‏سالگى رویش را به قبله کنید و سجده بر زمین را یادش دهید . در شش‏سالگى رکوع و سجود را به شیوه صحیح به او بیاموزید و در هفت‏سالگى وضو و نماز را به طور کامل آموزش دهید . (10) بر اساس این حدیث‏شریف، کودک را باید در سه‏سالگى با خداوند، در چهارسالگى با نبوت و در پنج و شش‏سالگى با پرستش به شیوه‏هاى مختلف آشنا ساخت، تا آن که در هفت‏سالگى بتوان مجموعه نماز را به عنوان نمادى از کل دین و به تعبیر روایات ستون دین به او القا نمود .
نکته مهم دیگر در این میان توجه به پرسش‏هاى دینى کودکان است . آنها بر مبناى سیر پیش‏گفته به پرسش درباره مذهب و موضوعات دینى پرداخته، بر حسب درک و فهم خود، سؤالات متفاوتى از اطرافیان مى‏پرسند . در شش سال اول درباره منشا و علت اشیا سؤال مى‏کنند: من از کجا آمده‏ام؟ آسمان را که درست کرده است؟ و . . . . در سن 7 تا 10 سالگى سؤال‏هایى عمیق‏تر مى‏پرسند و خواهان پاسخ‏هایى مستدل‏تر هستند: چرا خدا دیده نمى‏شود؟ چگونه خداوند در همه جا حضور دارد؟ خدا چیست؟ انسان‏ها چطور در قیامت دوباره زنده مى‏شوند؟ در سنین نوجوانى به دلیل افزایش آگاهى‏ها و معلومات بر دامنه و عمق سؤالات افزوده مى‏شود . اگر مبانى اعتقادى در سال‏هاى پیش در ذهن‏شان جاى گرفته باشد، پاسخ به سؤالات بعدى آسان‏تر خواهد بود;زیرا پاسخ‏هایى که در سنین قبل شنیده‏اند، فضایى اعتقادى در ذهن‏شان ترسیم نموده و در آن فضا به اندیشه و پرسش مى‏پردازند . در این سنین سه گونه احساس در رابطه با مذهب براى فرزندان‏مان پدید مى‏آید:
1 . رشد و گسترش و تقویت‏حس مذهبى و علاقه‏مندى به دین;
2 . پیدایش تردید در آموخته‏هاى پیشین;
3 . پیدایش سؤالات متعدد و برخاسته از آن تردیدها .
نکته درخور توجه در این زمینه آن است که فرزندان در این سنین، به علت غرور نوجوانى، گاه از طرح همه سؤالات خویش پرهیز دارند و همچنین به دلیل رشد عقلانیت و قوه استدلال‏شان به هر پاسخى راضى نمى‏شوند;لذا بر ما است که مستقیم و غیرمستقیم، آنان را به سخن آورده و سپس پرسش‏هاى‏شان را مستدل و منطقى و در حد فهم و درک‏شان پاسخ دهیم . (11)
ب) آمادگى بسیار کودکان براى تربیت پذیرى
کودکان همگى با فطرت الهى و همراه با روحیاتى پاک و زمینه‏هایى آراسته زاده مى‏شوند و حس مذهبى به طور طبیعى در آنها پدید آمد، سپس رشد یا افت مى‏یابد . در واقع، این محیط اطراف است که با تاثیر مستقیم و غیرمستقیم خود، زمینه هدایت‏یا گمراهى آنها را فراهم مى‏آورد;گرچه اراده آزاد انسان هیچ‏گاه از میان نمى‏رود و حق اختیار و انتخاب در هر حال باقى است . بر همین اساس، پیامبر اکرم ص مى‏فرماید:
هر نوزادى بر فطرت سالم الهى زاده مى‏شود;لیکن این پدر و مادر هستند که گاه او را با تربیت‏هاى ناشایست‏خویش از صراط مستقیم منحرف مى‏سازند . (12)
بنابراین، رسالت پدر و مادر آن است که با انجام فرایض دینى و بیان آنها براى کودکان و تجسم بخشیدن به روحیات زیباى ایمان و تعهد دینى، استعدادهاى آنها را در مسیرى درست‏به فعلیت رسانند;در غیر این صورت، فطرت پاک کودکان به تدریج رو به خاموشى مى‏گراید و به محیط آلوده خو مى‏گیرد . کودکان و نوجوانان از اخلاق همه اطرافیان خود کم و بیش تاثیر مى‏پذیرند . پدر و مادر، بستگان، همکلاسى‏ها، معلمان، قهرمانان ورزشى و هنرى، شخصیت‏هاى سیاسى و اجتماعى و . . .
همگى بر فرزندان ما تاثیر گذاشته، الگوهاى مثبت‏یا منفى آنها را شکل مى‏دهند که البته در این میان والدین از نقش مهم‏ترى برخوردارند . از این رو است که امیرمؤمنان، على ع در سفارش‏نامه‏اى به فرزندش امام حسن ع مى‏نویسد: «همانا جان و روان خردسالان همچون زمین بایرى است که در آن هر نوع دانه و تخمى افشانى، آن را مى‏پذیرد و رشد و نمو مى‏دهد» . (13)
بنابراین، همان قدر که زمینه هدایت و دیندارى براى آنها فراهم است زمینه انحراف و فساد نیز مهیا است . کودکان و نوجوانان به دلیل کم‏تجربگى و ناآگاهى در آستانه لغزش قرار دارند و لذا بر پدران و مادران است که موانع زندگى سالم را از پیش پاى آنها بردارند و فطرت‏هاى پاک فرزندان‏شان رااز آلایش به رذایل اخلاقى و مفاسد اجتماعى مصون نگه دارند . (14) با این حال، به نظر مى‏رسد طبیعت و فطرت انسان‏ها، و به ویژه کودکان و نوجوانان، به خیر و سعادت تمایل بیشترى دارد و لذا پیامبراکرم ص درباره آنان مى‏فرماید:
آنها قلبى فضیلت‏پذیر و دلى رقیق و حساس دارند . . . خداوند مرا به پیامبرى برانگیخت تا مردم را به رحمت الهى بشارت و از عذابش بیم دهم;جوانان و نوجوانان سخنانم را پذیرفتند و با من پیمان محبت‏بستند، ولى پیران از قبول دعوتم سر باز زدند و به مخالفتم برخاستند . (15)
امام صادق ع نیز به یکى از یاران خویش که به تبلیغ دین و نشر تعالیم اهل بیت اشتغال داشت، چنین توصیه مى‏فرماید: «برنامه‏هاى تبلیغى خویش را متوجه نسل جوان کن;زیرا آنان براى پذیرش خوبى‏ها آمادگى بیشترى دارند و بیش از دیگران حق را مى‏پذیرند .» (16)
ج) نیاز به محبت و دوستى
نیاز به محبت از نیازهاى اساسى انسان به شمار مى‏رود; همان‏گونه که انسان به آب و غذا نیاز دارد، به محبت نیز نیازمند است و بود و نبود آن، در تعادل روحى و روانى وى تاثیر فراوان دارد . روان‏شناسان بر همین اساس به ترسیم هرم نیازهاى انسان پرداخته‏اند.
کودکى که در محیط گرم و محبت‏آمیز رشد کند، روانى شاد و دلى آرام و بانشاط و به تبع آن، جسمى سالم خواهد داشت . چنین فردى به زندگى امیدوار و دلگرم بوده، خود را در جهانى پرآشوب، تنها و بى‏یاور نمى‏بیند . از سوى دیگر، اظهار محبت‏به کودک از ابتلاى وى به عقده حقارت جلوگیرى مى‏کند . کودکى که از محبت‏هاى گرم پدر و مادر محروم بوده، یا نیازش به محبت‏هاى آنان به حد کافى اشباع نشده است، نسبت‏به اطرافیان خویش و حتى پدر و مادر عقده نفسانى مى‏یابد و در نتیجه، زمینه هرگونه فساد و انحرافى برایش مهیا مى‏شود . به اعتقاد کارشناسان امور تربیتى، تندخویى، خشونت، اعتیاد، افسردگى، ناامیدى و . . . غالبا معلول عقده حقارتى است که در اثر کمبود محبت پدید آمده است . گاه فشارهاى روانى تا بدانجا این اشخاص را آزار مى‏دهد که دست‏به خودکشى مى‏زنند . بسیارى از فرزندانى که از منزل فرار کرده‏اند، انگیزه خود را از فرار، بى‏توجهى و کم‏مهرى پدر و مادر دانسته‏اند. (17)
همان‏گونه که محبوب بودن از نیازهاى اولیه انسان است، محبت نمودن نیز از نیازهاى اساسى او است . دوست‏یابى و برقرارى روابط اجتماعى که به خصوص در سنین نوجوانى و جوانى شدت مى‏گیرد، براساس همین رابطه متقابل میان نیاز به محبت و نیاز به مهر ورزیدن شکل مى‏گیرد . بنابراین، رفیق خوب و مناسب گرچه براى همگان مهم است، ولى براى نسل جوان اهمیت‏بیشترى دارد;زیرا در این دوره از یک سو عواطف نوجوان، نسبت‏به دوران کودکى، عمق بیشترى مى‏یابد و دوستى‏هاى سطحى او به دوستى‏هاى صمیمى بدل مى‏شود . از سوى دیگر، نوجوان در این سن به دنبال کسب استقلال است و لذا به طور طبیعى به دوستان جدید گرایش پیدا مى‏کند . بررسى‏هاى علمى نشان مى‏دهد که اثرپذیرى نوجوانان از گروه همسالان بیش از هر گروه دیگرى همچون خانواده و معلمان است . حال اگر دوستانى شایسته و مناسب گرداگرد نوجوان باشند، موجب تکامل تربیتى و معنوى او مى‏گشوند و اگر افرادى فاسد با او طرح دوستى بریزند، سبب سقوط وى در گرداب لغزش‏ها و انحراف‏ها مى‏گردند .
بنا بر این، بر والدین است که از یک سو به تقویت دوستى خود با فرزندان در سنین نوجوانى بپردازند و از سوى دیگر، بر معاشرت‏هاى آنان نظارت کرده، آنها را در انتخاب دوستانى مناسب یارى رسانند .
د) توجه به ویژگى‏هاى فرزندان
هر انسانى از شخصیتى مستقل و هویتى مخصوص به خود برخوردار است;بر این اساس، باید همواره ویژگى‏هاى ثابت و متغیر، علایق، انگیزه‏ها و هیجانات فرزندان خویش را مورد مطالعه قرار دهیم و بر مبناى آن به برنامه‏ریزى تربیتى بپردازیم . این انتظار برخى از والدین که مى‏خواهند فرزندان‏شان همچون خودشان و نسخه‏اى کپى شده از آنها باشند صحیح و به‏جا نیست . در دیث‏شریف آمده است که «راه‏هاى وصول به خداوند به عدد جان‏هاى آدمیان است‏» . بنابراین، نمى‏توانیم برنامه‏اى ثابت و غیرقابل تغییر براى تربیت دینى فرزندان‏مان در نظر گرفته، بر همگان به طور یکسان پیاده کنیم;بلکه باید با توجه به متغیرها و در پرتو ثوابت‏به روشى مناسب براى تربیت دینى فرزندمان نایل آییم:
برنامه مناسب تربیت دینى متغیرهاى شخصیتى فرزندمان + مفاهیم و الگوهاى ثابت دینى بر همین اساس، در حل مشکلات و ناهنجارى‏هاى کودکان و نوجوانان باید ابتدا کلید شخصیت آنها را شناسایى کرده، به نقاط ضعف و قوت آنها پى ببریم و سپس با بررسى علل انحراف‏شان، به درمان مناسب بپردازیم . در این میان، طبیعى است که گاه به خطا مى‏رویم;از این رو، چه نیکو است که با ثبت تجربیات خویش اطلاعات دقیق‏ترى از شخصیت و روحیات فرزندمان به دست آوریم .
فرزند یکى از اندیشمندان مذهبى نقل مى‏کرد که پس از مرگ پدر در لوازم شخصى او به مجموعه‏اى از دفترها و یادداشت‏ها برخوردم که نکات دقیق و جالب توجهى از روحیات، عواطف و ابعاد مختلف (مثبت و منفى) من و دیگر خواهران و برادرانم در آن ثبت‏شده بود و تجربیات مختلفى را که پدرم در خلال تربیت ما به دست آورده بود - چه موفق و چه ناموفق - در آن دفترها نگاشته بود . آنچه در این میان مهم است، پیگیرى مستمر و پرهیز از خستگى و بى‏تفاوتى در شناخت فرزندمان و برنامه‏ریزى مداوم در تربیت وى است .
حقوق فرزندان و مسئولیت‏هاى والدین
خداوند سبحان در برابر اعطاى ولایت فرزندان به والدین، مسئولیت‏هایى ویژه بر دوش آنها نهاده است که از آنها به حقوق فرزندان تعبیر مى‏شود . امام سجاد 7 در رساله حقوق که به تبیین وظایف و مسئولیت‏هاى مختلف انسان‏ها مى‏پردازد، بخش خاصى را به حقوق فرزند اختصاص داده، در عباراتى کوتاه و بسیار پربار چنین مى‏فرماید:
اما حقى که فرزندت بر تو دارد، آن است که بدانى او از تو و وابسته به تو است;خوب و بدش در این دنیا به تو باز مى‏گردد و به یقین تو در مقابل ولایتى که بر او دارى مسئول هستى به تربیت نیکوى او بپردازى و به سوى خداوند راهنمایى‏اش کنى . و در انجام وظایف الهى و حقوق خود بر او یارى‏اش رسانى، که تو در مقابل این تکلیف از پاداش و مجازات برخوردار خواهى بود .
پس درباره فرزندت چنان رفتار کن و تلاش نما که اثرى نیکو پس از خود بر جاى گذارى و در مقابل پروردگارت توان پاسخگویى را داشته باشى . (18)
شگفت آن است که برخى از خانواده‏ها نسبت‏به غذا و پوشاک و سلامتى جسمانى فرزندان خویش اهتمام فراوان مى‏ورزند، ولى به تربیت و دیندارى و بیمارى‏هاى روحى و روانى آنها توجهى نمى‏کنند و به تعبیر امام حسن مجتبى ع: «شگفتا از کسى که در غذاى جسم خویش اندیشه مى‏کند ولى به غذاى روح خود نمى‏پردازد» . پیامبر اکرم ص حقوق اساسى فرزندان را در وصیتى به امام على 7 چنین بر مى‏شمارد:
اى على، حق فرزندان بر والدین‏شان آن است که نام نیکو بر آنها نهاده و آنان را به حسن ادب مزین سازند و در محیطى سالم پرورش‏شان دهند . اى على، نفرین خداوند بر پدر و مادرى که زمینه نافرمانى فرزندان و بى‏احترامى آنها نسبت‏به خودشان را فراهم سازند و رحمت الهى بر پدر و مادرى که فرزندان خویش رابر نیکوکارى به والدین یارى رسانند . (19)
والدین با عمل به چهار توصیه پیامبر اکرم ص مى‏توانند زمینه صلاح فرزندان‏شان را فراهم آورده، از نافرمانى آنها و گستاخى‏شان جلوگیرى نمایند:
1 . آنچه را کودک در حد توان خود انجام داده‏است، از او بپذیرند .
2 . آنچه انجام آن براى کودک، سنگین و طاقت‏فرسا است از او نخواهند .
3 . او را به گناه و سرکشى وادار نکنند .
4 . به او دروغ نگویند و در برابر او به اعمال سبک و احمقانه دست نزنند . (20) با بررسى آیات و روایات، مى‏توان اهم حقوق فرزندان یا مسئولیت‏هاى والدین را در موارد ذیل برشمرد:
1 . نام نیکو: نخستین حق و یکى از مهم‏ترین حقوق فرزند آن است که براى او نام نیکو، با معنا و زیبا انتخاب کنیم; (21) چرا که نام انسان در روح و روان وى تاثیر مى‏گذارد و مى‏تواند او را به جانب محتوا و مضمون آن نام سوق دهد . بر همین اساس، آدمى از نام زیبا مسرور گشته، به آن افتخار مى‏ورزد و از نام بد رنج‏برده، از آن شرمسار مى‏گردد . (22) حال چه خوب است از میان نام‏هاى نیکو، نامى را برگزینیم که همواره الگویى والا و عینى را در مقابل ما قرار دهد . نام‏هاى امامان و پیامبران و انسان‏هاى نیک در پیوند فرزندان‏مان با آن قهرمانان تاریخ تاثیرى فراوان دارد . بر همین اساس، امام حسین بن على ع براى تمام فرزندان خویش نام مبارک فاطمه و على را برگزیده بود تا یادآورى مکرر آنها در عصر غربت آن دو شخصیت‏بزرگ، زمینه بازتولید آن قهرمانان را فراهم آورد و افراد و جوامع را از شعاع‏هاى وجودى‏شان بهره‏مند سازد .
2 . مهر و محبت: والدین باید محبت‏خویش را به فرزندان‏شان اظهار نموده و تنها به دوستى قلبى بسنده نکنند;زیرا براى کودکان فقط آنچه قابل مشاهده و لمس است معنا و مفهوم مى‏یابد .
محبت‏هاى والدین باید در نوازش‏ها، بوسه‏ها، آغوش گرفتن‏ها، تبسم‏ها و حتى نوع نگاه‏ها و آهنگ سخنان‏شان نمود و ظهور داشته باشد . بر همین اساس پیامبر گرامى اسلام ص مى‏فرماید: «نگاه محبت‏آمیز پدر به فرزند عبادت محسوب مى‏شود .» (23) و «هر کس فرزند خویش را ببوسد خداوند براى او ثوابى در نظر مى‏گیرد و هر کس فرزندش را شاد گرداند، خداوند او را در یامت‏شاد مى‏سازد .» (24) امام صادق ع نیز مى‏فرماید: «خداوند بنده‏اى را به دلیل محبت‏بسیار به فرزندش مورد رحمت‏خویش قرار مى‏دهد .» (25) همچنین در روایتى دیگر از موسى ع نقل مى‏فرماید که او از خدا پرسید:
«پروردگارا چه عملى نزد تو نیکوتر است؟» خداوند در پاسخش فرمود: «محبت‏به کودکان;چرا که من فطرت آنها را بر یگانگى خویش قرار داده‏ام و لذا اگر آنها را بمیرانم از روى رحمتم به بهشت جاى‏شان دهم .» (26)
3 . محیط سالم: یکى از نکاتى که در روایات به آن سفارش بسیار شده، انتخاب محیطى سالم براى رشد کودکان و به حداقل رساندن عوامل منفى تاثیرگذار بر آنها است . (27)
انتخاب محله مناسب، مدرسه‏خوب، اطرافیان و دوستان شایسته و . . . همگى تاثیر به‏سزایى در تربیت فرزندان داشته و از مسئولیت‏هاى مهم والدین به شمار مى‏روند . چرا که محیط گناه‏آلود، روان را فاسد و مسموم ساخته، خانه دل را تاریک مى‏نماید . شاید به همین دلیل است که مسلمان حق ندارد در محیط آلوده‏اى که قادر به حفظ دین و عقیده خود در آن نیست، زندگى نماید و کمترین وظیفه او مهاجرت از آن محیط مسموم است . (28)
یکى از امورى که در سالم‏سازى محیط رشد فرزندان‏مان تاثیر فراوان دارد، آموزش محرم و نامحرم، کنترل معاشرت‏ها با جنس مخالف و جداسازى بستر خواب فرزندان است . معاشرت مختلط دختران و پسران در مجالس عروسى، میهمانى‏ها و . . . تاثیر فراوانى بر تغییر روحیه دینى و بینش معنوى آنها خواهد گذاشت . این مساله در مورد دختران اهمیت‏بیشترى دارد;زیرا آنها زودتر از پسران به بلوغ مى‏رسند . بستر کودکان نیز باید در شش‏سالگى از هم جدا شود . رعایت این اصول به تدریج‏سبب مى‏شود هر یک از پسران و دختران، نقش مردانه و زنانه مناسب را یافته و براى دوران بحران‏زاى بلوغ آماده گردند . نوه امام;عاطفه اشراقى در این باره خاطره‏اى شنیدنى دارد:
از مسائلى که امام زیاد به آن توجه داشتند، محدود بودن روابط زنان و مردان بود . یادم است که ده سال بیش نداشتم و با برادرها و پسرخاله‏هایم بازى مى‏کردم و در عین حال حجاب نیز به سر داشتم . امام یک روز مرا صدا زد و فرمود: «شما هیچ تفاوتى با خواهرتان ندارید، مگر او با پسرها بازى مى‏کند که شما این کار را مى‏کنید .» از آن روز به بعد دیگر من در بازى پسرها شرکت نمى‏کردم . (29)
محیط درونى خانه نیز باید از هرگونه عوامل منفى در تربیت فرزندان تهى باشد;روابط جنسى والدین به هیچ‏وجه نباید در معرض دید فرزندان قرار گیرد . به تدریج‏باید به کودک آموزش داد که در اطاق خاص خود بخوابد و براى رفتن به اطاق والدین اجازه بگیرد . قرآن کریم نیز در آیه 58 و 59 سوره نور به این امر تصریح نموده است . (30) در روایات حتى از هم‏بسترى در مکانى نزدیک به محل خواب نوزادان نیز نهى شده و انجام این عمل، موجب پیدایش انحرافات جنسى در بزرگسالى آنها شمرده شده است .
4 . آموزش قرآن: در روایات از آموزش قرائت قرآن به عنوان یکى از وظایف والدین در تربیت فرزندان‏شان یاد شده است . (31) بر همین اساس، امام على 7 به معلمى که «بسم الله الرحمن الرحیم‏» را به فرزندان خردسالش آموخته بود، به گنجایش دهان استاد، طلا و جواهر هدیه داد . امام حسن عسکرى ع نیز در روایتى ثواب آموزش قرآن به فرزندان را تشکیل دهنده بخش بزرگى از نامه اعمال والدین مى‏شمارد . (32) این سفارش‏ها همگى از آن رو است که قرائت قرآن در جوانى موجب آمیختگى مفاهیم آسمانى آن با روح و روان کودک گشته و ذهن و اندیشه وى را قرآنى و الهى مى‏گرداند و در نتیجه، ضمانتى درونى در مقابل انحرافات اخلاقى و اجتماعى بدو مى‏بخشد .
5 . آشناسازى با مفاهیم و معارف اسلامى: افزون بر قرائت قرآن، باید معانى، مفاهیم، داستان‏ها و مثل‏هاى قرآن را به کودکان‏مان بیاموزیم و در کنار آن با روایات و احادیث معصومین:
آشناى‏شان سازیم و براى لحظه‏لحظه زندگى الگویى عملى در مقابل چشمان‏شان قرار دهیم .
امام‏على ع در این باره چنین توصیه مى‏کند: «از دانش ما به کودکان‏تان بیاموزید که خداوند بدین وسیله منافعى به ایشان رساند .» (33) امام صادق ع نیز به شیعیان خویش سفارش مى‏کند که نونهالان خود را پیش از آن که افکار و اندیشه‏هاى انحرافى، گمراه‏شان سازد، با احادیث اهل‏بیت آشنا سازند . (34) چه نیکو است که پدران و مادران هر شب و یا دست کم هر هفته در جمع خانواده چند آیه یا حدیث و یا برخى اشعار سازنده و داستان‏هاى مفید را بخوانند و درباره آن به صحبت‏بنشینند .
مهم‏ترین موضوعاتى را که فرزندان‏مان باید با آنها آشنا باشند، مى‏توان بدین ترتیب فهرست کرد:
- خداشناسى: معرفى خدا و صفات او، عدالت و حکمت الهى در آفرینش جهان و توضیح درباره بلاها و امتحانات .
- راهنماشناسى: شناخت پیامبران و فلسفه نبوت و آشنایى با امامان و کارکردهاى آنان .
- معادشناسى: رستاخیز، حسابرسى، برزخ، قبر، کیفر و پاداش .
- انسان‏شناسى: رابطه انسان با خدا و جهان هستى، نظارت خدا بر انسان، خلافت انسان در زمین . (35)
6 . محبت‏به پیامبر و اهل بیت ع وظایف والدین تنها به آموزش برخى مفاهیم و ایجاد پاره‏اى از نگرش‏ها محدود نمى‏شود، بلکه بر آنها است که برخى گرایش‏هاى مثبت را به فرزندان خود القا کنند و در جان‏هاى‏شان رسوخ دهند . محبت‏به خوب‏ها و خوبى‏ها و نفرت از بدها و بدى‏هاایمن‏سازى قوى و مؤثرى در مقابل هرگونه زشتى و گناه بوده، محرکى به سوى کمال و ترقى معنوى به شمار مى‏رود .
محبت‏به معصومین: آنان را به حقایقى عینى و الگوهایى عملى مبدل ساخته، امکان همانند سازى با آنها را فراهم مى‏آورد . پیامبر اکرم ص در روایتى مى‏فرماید: «فرزندان خود را بر دوست داشتن پیامبرتان و محبت‏به اهل بیت او تربیت نمایید .» (36)
7 . آموزش احکام شرعى: آشنا ساختن کودکان با وظایف و تکالیف شرعى آنها نیز یکى از مسئولیت‏هاى مهم والدین است که با نزدیک شدن آنها به سن بلوغ، ضرورت بیشترى مى‏یابد .
فرزندان ما باید پیش از بلوغ به تدریج‏با احکام مورد نیاز همچون طهارت و نجاست، وضو، غسل، نماز، روزه و . . . آشنا شوند و روش مراجعه به توضیح المسائل را فرابگیرند . همچنین، از خجالت‏هاى بى‏مورد در پرسش از مسائل شرعى بپرهیزند .
8 . ازدواج به موقع: یکى از وظایف مهمى که در روایات بر دوش والدین نهاده شده، پیشگیرى از انحرافات جنسى فرزندان است . پیامبر اکرم ص حقوق فرزندان بر والدین را این‏گونه مى‏شمارد: نام نیکو، آموزش‏هاى لازم و ازدواج به موقع . (37) چه نیکو است که پدران و مادران از یک سو با مراعات نکات تربیتى از بلوغ زودرس فرزندان - که در اثر عوامل مختلفى مانند معاشرت با جنس مخالف، مشاهده فیلم‏هاى نامناسب، دوستى‏هاى ناشایست و . . . پدید مى‏آید - جلوگیرى کنند و از سوى دیگر، با آموزش‏هاى لازم، سن بلوغ عقلى آنها را پایین آورند و به حد واقعى خویش که مقارن با بلوغ جنسى است، برسانند . سپس زمینه ازدواجى ساده و پاکیزه را براى آنها فراهم آورند .
پى‏نوشت‏ها:
1. على قائمى، نگرش و رفتار دینى در دانش‏آموزان، انتشارات امیرى، تهران، 1374، ص 83 .
2. محمد باقر مجلسى، بحار الانوار، مؤسس الوفا، بیروت، 1983، ج 100، ص 237236 .
3. محمد بن یعقوب کلینى، فروع کافى، دار الکتب الاسلامى، چاپ سوم، 1367، ج 6، ص 44 .
4. غلامعلى افروز، روش‏هاى پرورش احساس مذهبى «نماز» در کودکان و نوجوانان، انجمن اولیا و مربیان، تهران، 1376، ص 23 .
5. على قائمى، پیشین، ص 83 .
6. على قائمى، پرورش مذهبى و اخلاقى کودکان، انتشارات امیرى، تهران، 1364، ص 109 .
7. کریمى نیا، الگوهاى تربیت اجتماعى، انتشارات پیام مهدى، قم، 1377، ص 212 و 213 .
8. على قائمى ، نگرش و رفتار دینى در دانش‏آموزان، ص 84 .
9. على قائمى، پرورش مذهبى و اخلاقى کودکان، ص 32 و 34 .
10. محمد تقى فلسفى، گفتار فلسفى (کودک)، هیئت نشر معارف اسلامى، تهران، 1352، ص 198 و 199 .
11. على قائمى، پیشین، ص 36- 38 .
12. محمدباقر مجلسى، پیشین، ج 3، ص 281- 282;صحیح بخارى، دار الفکر، بیروت، ج 2، ص 9897 .
13. نهج البلاغه، دار المعرف، بیروت، نامه 31، ص 40 .
14. محمد جواد طبسى، حقوق فرزندان در مکتب اهل بیت (ع)، دفتر تبلیغات اسلامى، قم، 1376، ص 152 .
15. محمد تقى فلسفى و مرتضى فرید، الحدیث، دفتر نشر فرهنگ اسلامى، تهران، 1364 ، ج 1، ص 394 .
16. محمدباقر مجلسى، پیشین، ج 23، ص 236- 237 .
17. ابراهیم امینى، اسلام و تعلیم و تربیت، انجمن اولیا و مربیان، تهران، 1372، ج 2، ص 197 .
18. محدث نورى، مستدرک الوسایل، مؤسس آل البیت، قم، 1408، ج 11، ص 161;ابن شعبه حرانى، تحف العقول، جامعه مدرسین، قم، چاپ دوم، 1363، ص 263 .
19. شیخ حر عاملى، وسایل الشیعه، دار احیا التراث العربى، بیروت، ج 15، ص 123 .
20. محمد تقى فلسفى، پیشین، ج 2، ص 45 .
21. شیخ حر عاملى، پیشین، ج 15، ص 124122 .
22. محمد تقى فلسفى، پیشین، ج 2، ص 224- 227 .
23. محدث نورى، پیشین، ج 15، ص 170169 .
24. محمدباقر مجلسى، پیشین، ج 101، ص 99 .
25. شیخ حر عاملى، پیشین، ج 15، ص 201 .
26. محمد باقر مجلسى، پیشین، ج 101، ص 97 .
27. شیخ حر عاملى، پیشین، ج 15، ص 123 .
28. على قائمى، هدایت نوجوانان به سوى نماز، ستاد اقامه نماز، 1373، ص 40 .
29. مطهرى، جلوه‏هاى رفتارى خمینى، ص 153 .
30. طبسى، پیشین، ص 154 .
31. محمدى رى شهرى، میزان الحکم، دار الحدیث، ج 4، ص 36803679 .
32. محدث نورى، پیشین، ج 1، ص 290 .
33. رى‏شهرى، پیشین، ج 4، ص 3680 .
34. همان .
35. على قائمى، نگرش و رفتار دینى در دانش‏آموزان، ص 33 .
36. رى‏شهرى، پیشین، ج 4، ص 3680 .
37. همان، ص 3679 .

 

تبلیغات