آرشیو

آرشیو شماره ها:
۴۹

چکیده

این مقاله به بررسی دو نمایشنامه در انتظار گودو (1953) نوشته ساموئل بکت (1989-1906) و بهترین بابای دنیا (1349) اثر غلامحسین ساعدی (1364-1314) پرداخته است. با توجّه به پایه نظری این مقاله که دیدگاهِ پوچی آلبر کامو و مؤلفه های مربوط به آن است، شخصیت های این دو اثر مورد واکاوی و بررسی قرار گرفته اند. در این دو نمایشنامه مفاهیمی همچون انتظار، نیاز، درد و رنج و مرگ با توجّه به نظرات کامو واکاوی شده اند. نویسندگان در ادامه به تحلیل مفهوم «انسان پوچ» آلبر کامو پرداخته اند و در پایان، مسأله مرگ و بازتاب آن را در نگرش انسان پوچ کامو، در این دو اثر نشان داده اند. بر این اساس، یافته ها این تحقیق نشان می دهد که مفهوم نیاز انسان برای داشتن امید در زندگی، بی فایده است و درد و رنج ناشی از به سرانجام نرسیدن انتظار در سرتاسر این دو نمایشنامه دیده می شود. شخصیت های این دو اثر، پوچی زندگی را آنچنان که انسان پوچ کامو درمی یابد، درک نکرده اند و در پوسته جهل و نادانی دنیای پوچ خود باقی مانده اند. این شخصیت ها از انتظاری پوچ و امیدی واهی رنج می برند.

تبلیغات