آرشیو

آرشیو شماره ها:
۸۱

چکیده

نقش و تأثیر «حُب» در فعل اختیاری فاعل مختار امری غیرقابل انکار است؛ اما فهم دقیق این مطلب در گرو طی مراحلی ازجمله تحلیل فلسفی حقیقت حب است. از معدود فیلسوفانی که درصدد تحلیل حب برآمده اند، علامه طباطبائی است. هدف ما در این مقاله، تبیین و بررسی دیدگاه علامه درباره حب با رویکردی تحلیلی انتقادی است. از نگاه علامه طباطبائی «حب ارتباطی وجودی بین محب و محبوب است و چنین ارتباطی یک رابطه قائم به دو طرف است» و از اینجا نتیجه می گیرد که حب از آن جهت که حب است متوقف بر وجود شعور و آگاهی نیست و اینکه در برخی مصادیق، وجود آن منوط به وجود شعور است ویژگی مصادیق مذکور است. همچنین علامه حب را حقیقتی مشکک می داند که در همه موجودات ساری است و معتقد است هر شیئی ذات خود را دوست دارد. اینکه «حقیقت حب منوط به شعور و آگاهی نیست» مورد اشکال است. حب، وجودی قائم به محب و گاه عین او است. تعریف علامه از حب، بر حب ذات صدق نمی کند و تحلیلش ناتوان از تبیینِ حب ذات است؛ بلکه چنین تصویری از حب، مستلزم انکار حب ذات است. البته حب حقیقتی ذات اضافه است و در مواردی که متعلَق حب، با محب تغایر وجودی دارد وجود حب در گرو وجود عینی محبوب نیست؛ بلکه حصول نوعی آگاهی نسبت به محبوب برای حصول حب کافی است.

تبلیغات