زمینه:توانمندسازی منابع انسانی فرآیندافزایش حس خودکارآمدی درمیان اعضاء سازمان ازطریق شناخت خود واز میان بردن عواملی است که سبب ضعف قدرت می شود.هدف:این پژوهش با هدف بررسی رابطه مدیریت دانش وسرمایه روان شناختی باتوانمندسازی معلمان بامیانجی گری کیفیت زندگی کاری انجام گرفته است.روش شناسی:روش پژوهش،همبستگی وازنوع مدل معادلات ساختاری می باشدوازجنبه هدف، جزء پژوهش های کاربردی می باشد. جامعه آماری شامل کلیه معلمان مقطع متوسطه شهر تبریز به تعداد2،747درسال 1395می باشد،تعداد نمونه با توجه به جدول کرجسی- مورگان به تعداد335 نفر برآوردشد.روش نمونه گیری به صورت تصادفی خوشه ای سه مرحله ای انجام گرفت.ابزار گرد آوری داده ها شامل چهارعددپرسشنامه استانداردسرمایه روانشناختی لوتانز(2002)، توانمندسازی مارتین و همکاران(2001)،مدیریت دانش نیومن وکنراد(1999)وکیفیت زندگی کاری ایلگان و همکاران(2014)می باشد که روایی و پایایی آنها بررسی ومورد تأئیدمی باشند.داده ها به کمک نرم افزارAmos 24مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها:نتایج یافته ها نشان دادکه سرمایه روان شناختی باکیفیت زندگی کاری رابطه مثبت و معناداری دارد(0.01, p <7.786t =)،مدیریت دانش با کیفیت زندگی کاری رابطه مثبت و معناداری دارد(0.01, p <7.603t=)،مدیریت دانش باتوانمندسازی رابطه مثبت ومعناداری دارد(0.01, p <6.137t =)،کیفیت زندگی کاری باتوانمندسازی رابطه مثبت ومعناداری دارد(0.01,p<7.422t =)و سرمایه روان شناختی باتوانمندسازی رابطه مثبت ومعناداری دارد(0.01, p <5.589t =)ونتایج تحلیل عاملی تأئیدی نیزحاکی ازبرازش مناسب مدل پژوهش می باشد )0.01, p<5531, df = 8257.99, X 2 = 0.03,RMSEA = 0.96(CFI =.نتیجه گیری:باتوجه به نتایج یافته ها،دربررسی اثرمستقیم،مدیریت دانش بیشترین اثررابر روی توانمندسازی معلمان ازبین سه متغیر داشته است،بنابراین مسئولان نظام آموزشی بایدراهکارهای خلق دانش،توسعه دانش وبکارگیری آن رادر الویت برنامه های خودقرار دهند.