آرشیو

آرشیو شماره ها:
۴۰

چکیده

    تداوم فرهنگ و اندیشه سیاسی ایران باستان در دورانِ ایرانِ اسلامی موضوعی است که تاکنون توجه زیادی به آن شده است. پژوهش های بسیاری درباره اندرزنامه ها و سیرالملوک ها، به ویژه سیاست نامه خواجه نظام الملک انجام گرفته است. در این میان یکی از نخستین اندرزنامه هایی که در قرونِ نخستین اسلامی نوشته شده، اندرز طاهر به پسرش عبدالله است. محتوایِ این اندرزنامه با اندرزهای پادشاهانِ ساسانی در شاهنامه فردوسی، موضوعی است که تاکنون به آن توجه نشده است. این پژوهش با هدف تحلیل و تطبیق فرهنگِ سیاسی ایرانیان در شاهنامه فردوسی و نامه طاهر به عبدالله با استفاده از روشِ بینامتنیّت، نگاشته شده است. بسیاری از سازه های فرهنگِ سیاسی ایرانیان مانند: پاسداشتِ خاندان های کهن، توجه به تخمه و نژاد، الهی بودن مقامِ سلطنت، سنت عهد و پیمان، میانه روی، نکوهش بدگمانی و دروغ، مشورت با خردمندان، سنّتِ بارعام، سنتِ چشم و گوشِ شاه، سفارش برای بکار بستنِ پند و اندرز؛ بیانگر وجودِ رابطه بین متنِ نامه طاهر با متنِ اندرزهای پادشاهان ساسانی در شاهنامه فردوسی است. در این پژوهش سعی شده با استناد به منابع کهن، به ویژه شاهنامه فردوسی و تاریخ طبری، به روش توصیفی - تحلیلی به این پرسش پاسخ داده شود که کدام یک از سازه های فرهنگِ سیاسی ایرانیان در نامه طاهر و شاهنامه فردوسی قابل تطبیق است؟

تبلیغات