در این مقاله، نخست وجه و شیوه های بازنمایی آن در زبان ها، معرفی و به نظرات جدید زبانشناسان در طبقه بندی وجه، و نیز مفهوم آن در علم منطق و سنت مطالعات ادبی اشاره می شود. پس از آن، برخی مفاهیم وجهی و صورت های زبانی که بر آنها دلالت دارند، با ذکر مثالهای متعدد از متون فارسی میانه زردشتی معرفی می گردند. در زبان فارسی میانه زردشتی، وجه از طریق صرف فعل، افعال وجهی، برخی اسم ها و صفت ها و برخی ادوات بازنمایی شده است. افزون بر این، افعال، اسم ها، صفت ها، ادوات و عبارت های دیگری نیز هستند که طی روند دستوری شدگی، به ابزاری برای بازنمایی وجه بدل شده و بر انواع مفاهیم وجهی مانند حدس و گمان، شک و تردید، و قصد و درخواست دلالت داشته اند. نتیجه این پژوهش آن است که در فارسی میانه، وجه نه فقط از طریق صرف فعل، بلکه از طریق سایر صورت های زبانی نیز بازنمایی می شود و گاهی هم از طریق بافت جمله معلوم می گردد