در میان فنون هنرمندانه ای که در فرهنگ و تمدّن انسان جلوه های گسترده و متنوّعی داشته، شگرد نمادپردازی، همواره در آثار ادیبان بزرگ مورد توجّه بوده است. نماد با هنر بیان اندیشه ها و عواطف به صورت غیرمستقیم می تواند مفاهیم و موضوعات عمیق و ریشه ای را به شیوه ای جامع و گسترده بیان کند و با ارائه معانی گوناگون از صورتی واحد، بازتاب دهنده امور درونی، ذهنی و عاطفی نویسنده باشد. فخری هروی از جمله نویسندگانی است که با آفرینش هفت کشور، میراثی ارزشمند در عرصه ادبیات داستانی به جای گذاشته است. او در این اثر از اسطوره و نماد به عنوان مهم ترین شاخصه های ادبی بهره برده است. نویسنده اجرام آسمانی را که شامل نقوش دوازده گانه صور فلکی و هفت سیاره است، مطابق با باورهای عصر خود در چهره ای نمادین که زیرساخت های اساطیری دارد به تصویر کشیده است. مقاله حاضر با روش توصیفی-تحلیلی، به رمزگشایی و تحلیل تعابیر و گزاره های نمادین هفت کشور براساس قرائن و شواهد درون متنی می پردازد و با چشم اندازی به باورها و ریشه های اساطیری در جهت نمایان سازی هر چه بهتر مفاهیم گام برمی دارد، تا بدین گونه، حقیقت، درک اثر، دریافت روش و اندیشه نویسنده حاصل آید. براساس نتایج پژوهش، توصیف نمادین افلاک هفتگانه و اشاره تلویحی به ویژگی های هر یک از آن ها از قبیل وارستگی، سخاوتمندی، پاس داشت دیگران، تواضع، عدالت گستری و قدرت نمایی با هدف رونمایی از ارزش های اخلاقی و اعتباربخشی به آن ها انجام شده است.