آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۱

چکیده

بسیاری از پژوهش هایی که در حوزه زبان و جنسیت انجام شده است، نشان می-دهد بین زبان و نوشتار زنانه و زبان و نوشتار مردانه اختلافات زیادی وجود دارد. یکی از اولین و جامع ترین پژوهش هایی که در این زمینه انجام شده به وسیله رابین لیکاف (1975)، زبان شناس مشهور آمریکایی، بوده است. هدف این مقاله مقایسه زبان کاراکترهای مرد و زنِ رمان شب های تهران نوشته غزاله علیزاده براساس نظریات لیکاف و سایر زبان شناسان اجتماعی از منظر دستور زبان است تا اولاً موفقیت نویسنده در ایجاد زبانی متناسب با کلیشه های زبانی کاراکترهای مرد و زن و ثانیاً تاثیر جنسیت نویسنده در زبان کاراکترهای رمان، مورد ارزیابی قرار گیرد. برای این منظور زبان داستان در حیطه دستور زبان براساس متغیرهای زیر مورد بررسی قرار گرفت، در سطح واژگان: دشواژه ها، سوگندواژه ها، تشدیدکننده ها، رنگواژه ها و در سطح جملات: پرسش های ضمیمه ای، تعدیل کننده ها و تصدیق گرها. یافته ها نشان می دهد نویسنده توانسته است از بسیاری جهات، زبانی متناسب با کلیشه های زبانی کاراکترها ایجاد کند، هم چنین ثابت شد، زبان رمان متأثر از جنسیت نویسنده است و کلیشه های زبان زنانه با فراوانی بیش تری تکرار شده است. در پاره ای از موارد هم که بین زبان و جنسیت کاراکترها، به ویژه کاراکترهای زن تناسبی دیده نمی-شود، بیش تر به دلیل روحیات فمینیستی نویسنده و تعمد اوست که خواسته زنان را در برابر سلطه گری جامعه ی مردسالار حاکم فراهنجار نشان می دهد.

تبلیغات