هدف پژوهش حاضر، بررسی معیارهای تشخیص گناه کبیره در آموزه های دینی است که از یک قرائت و انسجام معنایی خاصی در قرآن و سنّت برخوردار نمی باشد. پژوهش پیش رو با رویکردی به نگاه اندیشمندان دینی به موضوع نگریسته و با روش توصیفی – تحلیلی آنها را مورد نقد و بررسی قرار داده است. نتایج حاکی از آن است که برخی از این ملاک ها باطل و یا فاقد تعریف جامع و مانع است. به نظر می رسد، اگرچه در شرع مواردی به عنوان کبیره و یا صغیره تبیین شده است، ولی در جاهایی که شک وجود دارد، معیار منافات داشتن با معرفت الهی سبب کبیره بودن گناه می گردد، هرچند دیدگاهی که فلسفه ابهام در ملاک را مراقبت بیشتر انسان نسبت به رفتار و کردار خود دانسته است، دور از واقع به نظر نمی رسد.