تاکنون مطالعات بسیاری بر چگونگی یادگیری واژه توسط بزرگسالان در زبان دوم به انجام رسیده است. بسیاری از محققان معتقدند یادگیری واژه در بین فراگیران خردسال متفاوت بوده و شیوه های جدید آموزش زبان، مانند روش تکلیف محور که بر استفاده و تولید زبان دوم تأکید دارند، برای این افراد مناسب نیستند. هدف مطالعه حاضر، بررسی تطبیقی دو نوع روش تدریس (درون دادمحور در مقابل برون داد محور) بر یادگیری و به یادسپاری واژگان انگلیسی در میان فراگیران خردسال ایرانی است. 45 زبان آموز 6 تا 7 ساله به 3 گروه کنترل، درون دادمحور و برون دادمحورتقسیم شدند. در روش برون دادمحور، لغات مد نظر با استفاده از تکالیف برون داد محور به شرکت کنندگان آموزش داده شد. اما در روش درون دادمحور، لغات مد نظر به صورت تکالیف درون دادمحور به آن ها ارائه شد و هیچ گونه تولید زبانی از آن ها درخواست نگردید. پس از 4 هفته تدریس، دو نوع آزمون واژگانی (درک شنیداری و تولید) به عنوان پیش آزمون، پس آزمون و پس آزمون تأخیری از آنان گرفته شد. نتایج تحلیل داده ها نشان داد که میانگین نمرات پس آزمون و پس آزمون با تاخیر درک شنیداری و تولید گروه درون داد و برون داد با هم یکسان است اما به طور معناداری از میانگین نمرات پس آزمون و پس آزمون با تاخیر گروه کنترل بیشتر است. لذا بر اساس این نتایج می توان این گونه نتیجه گرفت که هر دو روش منجر به افزایش دانش درکی، شنیداری و تولیدی واژگان مد نظر در میان فراگیران گردیده است. به طور کلی، نتایج تأییدکننده نظر لانگ (2015) مبنی بر این نکته است که هر یک از روش های آموزش زبان، نقاط ضعف و قوت خود را دارند و ترکیب مناسبی از همه ی روش ها، با توجه به نیاز و مشخصات زبان آموزان می تواند نتایج مثبتی در پی داشته باشد.