آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۱

چکیده

قانونگذار با تقنین ماده واحده سقط درمانی 1384 و همچنین تقنین تبصره ماده 718 ق.م.ا 1392 تا حد بسیار زیادی تضارب آراء پیرامون جواز سقط را به وحدت رأی تبدیل نمود. لکن ادبیات دو ماده مذکور و تناظر آنها نسبت به یکدیگر موجب خوانشی مبهم گونه برای کارشناسان پزشکی و قضایی شده است تا آنجا که پنداره نسخ ماده واحده 84 به واسطه ماده 718 قوت می یابد. نخستین ابهام موجود به ذکر واژگان «تهدید» و «خطر» در مواد قانونی بازمی گردد. ماده واحده 84 مقرر می دارد، اگر مادر «تهدید جانی» شد با تحقق برخی شرایط جایز است جنین را سقط کند. تبصره ماده 718 ق.م.ا همین جواز را با عبارت «خطر جانی مادر» صادر می کند. چرا قانونگذار دو تعبیر متفاوت دارد؟ آیا هر یک از واژگان «تهدید» و «خطر» مبین موضوع خاصی هستند که قانونگذار تعمداً به ذکر هر یک از آنها اقدام کرده است؟ دومین ابهام موجود، پیرامون امکان توسعه مفهوم شرطِ تهدید یا خطر جانی است؛ آیا مقصود قانونگذار از شرط «تهدید یا خطر جانی» منحصر در وقوع مرگ است یا از کار افتادن و از بین رفتن اعضاء را نیز شامل می شود؟ مقاله حاضر بر اساس داده های پزشکی و فقهی از روش توصیفی تحلیلی بهره برده و نتیجه می گرد که میان واژگان «تهدید» و «خطر» در لسان قانونگذار، تفاوت ماهوی وجود دارد که همین تفاوت مانع از نسخ ماده واحده 84 است. همچنین نتیجه می شود در خصوص امکان توسعه مفهوم خطر جانی به زوال اعضاء و منافع بایستی میان قبل و بعد از ولوج روح تفاوت قائل شد.

تبلیغات