بررسی نقش واسطه ای سیستم بازداری - فعال سازی رفتاری در رابطه ی بین تجربه بدرفتاری در دوران کودکی با علائم اضطراب اجتماعی و اختلال اضطراب فراگیر در بزرگسالی
هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین نقش واسطه ای سیستم بازداری – فعال سازی رفتاری در رابطه ی بین تجربه بدرفتاری در دوران کودکی با علائم اضطراب اجتماعی و اختلال اضطراب فراگیر در بزرگسالان بود. روش : پژوهش حاضر به لحاظ هدف از نوع بنیادی و از نظر نحوه ی جمع آوری داده ها از نوع توصیفی-تحلیلی بود که ۳۰۰ نفر از دانشجویان دانشگاه علامه طباطبائی در سال تحصیلی 97-1396 با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده و به پرسشنامه های کودک آزاری، سیستم بازداری/فعال سازی رفتاری، اضطراب اجتماعی و اضطراب فراگیر پاسخ دادند. برای تحلیل داده ها از ضرایب همبستگی و تحلیل مسیر استفاده شد. یافته ها: نتایج همبستگی، حاکی از رابطه ی معنادار بین تجربه بدرفتاری در کودکی با فعال سازی رفتاری، بازداری رفتاری، اضطراب فراگیر و اضطراب اجتماعی بود. همچنین ارزیابی مدل ساختاری با استفاده از شاخص های آماری نشان داد که تجربه بدرفتاری ضرایب تاثیر مستقیم معناداری بر اختلال اضطراب اجتماعی و اختلال اضطراب فراگیر به واسطه ی فعال سازی و بازداری رفتاری دارد. یافته ها از برازندگی مناسب ساختار فرضی بین متغیرهای پژوهش حمایت کرد. نتیجه گیری: فعال سازی و بازداری رفتاری می تواند نقش واسطه ای قابل توجهی بین بدرفتاری دوران کودکی و ابتلا به اختلال اضطراب اجتماعی و اختلال اضطراب فراگیر در بزرگسالی ایفا کند. کلیدواژه ها: اضطراب اجتماعی، اضطراب فراگیر، بازداری، بدرفتاری، فعال سازی