هدف این پژوهش مقایسه اثر بخشی هر یک از الگوهای یادگیری مشارکتی (پژوهش گروهی و جوریار با یادگیری سنتی) بر میزان خودکارآمدی فراگیران در درس دین و زندگی می باشد. این پژوهش با طرح شبه تجربی با اجرای (پیش آزمون - پس آزمون) و گروه گواه انجام شده است. جامعه آماری این تحقیق شامل کلیه هنرجویان هنرستان های ناحیه2 اردبیل می باشد. شیوه نمونه گیری پژوهش تصادفی چندمرحله ای بوده و در مجموع 76 نفر در 3 کلاس به عنوان افراد نمونه انتخاب شده اند (تعداد پژوهش گروهی، 27 نفر؛ گروه جوریار، 26 نفر و گروه یادگیری سنتی، 23 نفر). مدت اجرای کاربندی های پژوهش 6 هفته (42) روز است. ابزار جمع آوری اطلاعات، مقیاس خودکارآمدی عمومی شرر بوده است. داده های این پژوهش با آزمون MONOVA مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج اجرای آن حاکی از اثر بخشی روش پژوهش گروهی و جوریار، نسبت به روش آموزش سنتی در افزایش میزان خودکارآمدی هنرجویان می باشد. نتایج این پژوهش با بسیاری از پژوهش های انجام یافته پیشین در زمینه اثربخشی یادگیری مشارکتی همسویی دارد.