آرشیو

آرشیو شماره ها:
۴۹

چکیده

انسجام به سازوکار درون متنی زبان گفته می شود که سخنور را در ایجاد و برقراری ارتباط در هر جمله یا بین جملات یاری می دهد؛ به عبارت دیگر، انسجام به روابط ساختاری-واژگانی متن اطلاق می شود. در پژوهش حاضر به بررسی انسجام متن بر اساس الگوی هلیدی (1976) و نظریّه مکمل حسن (1984) با هدف بررسی میزان هماهنگی انسجام در سوره مبارکه «مزَّمِّل» و ترجمه آن از موسوی گرمارودی پرداخته شده است. از نتایج این پژوهش استنباط می شود که در این سوره و ترجمه آن، انواع عوامل انسجامی در سطح غیر ساختاری وجود دارد: «انسجام واژگانی» که شامل تکرار، هم معنایی، تضاد، شمول معنای، جزء و کل و هم چنین عوامل موردی ازجمله برابری و نام گذاری است و «انسجام دستوری» که شامل انواع ارجاع، جانشینی و حذف است. از رهگذر این پژوهش هم می توان به پیوند منسجم میان اجزای سوره و ترجمه منتخب پی برد که هم راهی برای شناخت اعجاز قرآن است و هم از درصد بالای مشابهت متن مقصد با متن مبدأ در نحوه کاربست عوامل انسجام می توان دریافت که مترجم در انتقال مفاهیم ترجمه موفق بوده است.

تبلیغات