جمله شرطی به لحاظ ساختاری از یک بند پایه و یک بند وابسته تشکیل شده است. بند وابسته معمولاً با پیوندواژه شرط همراه می شود و به لحاظ معنایی وقوع گزاره در بند پایه را محدودبه شرایطی می کند. پژوهش حاضر با اتکا به رویکردی رده شناختی به بررسی ویژگی های ساختاری «بند شرط» و «پیوندواژه شرط» در زبان فارسی پرداخته و با نگاهی توصیفی و بر مبنای مطالعه ای داده بنیاد این ساخت ها را بررسی کرده است. در ارتباط با نقش نحویِ بند شرط، بررسی داده ها نشان داد اگرچه بند شرط عمدتاً نسبت به بند پایه در جایگاه افزوده قرار می گیرد و درنتیجه سازه اختیاری جمله و قابل حذف است، اما گاه مواردی دیده می شود که در آنها حذف بند شرط، جمله را نادستوری می کند. امکان بازنمایی مفهوم شرط در قالب بند قید زمان و موصولی در کنار بندهای شرطی، معرفی انواع پیوندواژه های شرطی زبان فارسی مانند «چنانچه»، «چون» و «که»، همچنین پیوندواژه های بند پایه شامل پیوندواژه های نتیجه ای، علی و مقایسه ای که سه ساخت شرطی را ازهم متمایز می کنند از موضوعات دیگری است که موردتوجه بوده است. معرفی «شرط انتظاری» در بحث محدودکننده های بند شرط و شیوه بازنمایی «شرط منفی» و پیوندواژه های مربوطه مانند «مگر»، «وگرنه» و غیره، همچنین امکان مشروط کردن بخشی از بند پایه، موضوع های دیگر موردبررسی بودند.