در بحر عمیق مثنوی، نام شهرها و اشخاص معدودی به میان آمده و از میان این نام ها و عناوین، شهر کاشان یکی از شهرهایی است که بخت و افتخار قرارگرفتن در دستورکار و منظومه مولانا را یافته است. این نوشته پس از نگاهی به شهرهای ذکرشده در فهرست داستان های مثنوی به کاشان و حکایت عمرنامِ شهر کاشان در دفتر ششم می پردازد. در تحلیل زمینه های دخیل شدن کاشان در مثنوی، فرضیاتی چون روایات و امثله رایج و شایع عوام، سفر یا گذر احتمالی مولوی از کاشان (یا ری) در هنگام عزیمت از بلخ به حج در دوران نوجوانی، تضادها و کشمکش های سیاسی اجتماعی و فرهنگی قرون قبل و حین زیست مولوی و فرضیه اثرگذاری کتب و نوشته های برجسته و مکتوب این اعصار مد نظر قرار گرفته اند. لذا در ذیل نوشته، اوضاع اجتماعی و به ویژه مذهبی و شخصیت های دخیل و برجسته کاشان در قرون نزدیک به پیدایش مثنوی نیز مورد کاوش قرار گرفته است. در پایان، دلالت های اصلی حکایت مولانا برای این شهر و تمام ولایت در معرض خوف و رجا تشریح شده است