افضل الدین محمد ابن حسن مرقی کاشانی، حکیم و عارف قرن هفتم، تربیت را عبارت از فراهم کردن زمینه ها و عوامل به فعلیت رساندن استعدادهای انسان در جهت مطلوب می داند. از نگاه او، این جهت مطلوب، کسب زندگانی عقلانی و روحانی است و هدف غایی تربیت، خداشناسی و معرفت صفات او از طریق تربیت اخلاقی و عرفانی است. وی معتقد است که آدمی باید در آغاز زندگی با تعلیم و تعلّم پرورش یابد تا خردورز شود و گفتار و کردارش بارور گردد، زیرا زندگی بدون تعلیم، تعلّم و خردورزی، بی حاصل و بیهوده خواهد بود. این مقاله در صدد است با روش توصیفی، هدف تربیت اخلاقی و عرفانی، مراتب اصول تربیت اخلاقی و عرفانی را در اندیشه های بابا افضل، تجزیه و تحلیل کند، و معنا و مفهوم تربیت، چیستی استعدادهای انسان، شرایط لازم برای تحول آدمی و حفظ تحول و نیز شیوه آموزش به فعلیت رساندن استعدادها را از دیدگاه وی بررسی نماید.