اگر چه قبل از حافظ شعرایی مانند خاقانی، سعدی، و سایرین بوده اند که حافظ در غزل به آنها اقتفاء داشته است ، اما حافظ بیش از دیگران در مرکز توجه عام و خاص قرار داشت. علت این امر را باید در «کلیت» دیوان حافظ یافت. غزل حافظ اگر چه در اجزای خود چیزی بیش از غزل های شاعران قبلی را نداشته است، اما در کل حائز کیفیاتی است که او را در مقامی برتر از دیگران قرار می دهد. از آنجا که موضوع کلیت اشعار حافظ اهمیتی ماهوی دارد، با مطالعه نظریه های مقتضی، تشخیص دادیم که بهترین قالب نظری برای بررسی، تئوری «گشتالت» می باشد. گشتالت نظریه ای است که در حوزه های علوم انسانی نظیر معماری، هنر و روان شناسی به کار رفته است و امید است جایگاه فراخورش را در بررسی های ادبی نیز بیابد. این تئوری به مشخصات کلی یک مجموعه می پردازد، و ویژگی هایی را معرفی می کند که جمع آن ها در یک اثر باعث ارتقای کیفیت زیباشناختی آن اثر می شود.