پژوهش حاضر استفاده ازروش ترسیم نقشه مفهومی به دوشیوه فردی ومشارکتی را به عنوان راهبردی دریادگیری وآموزش زبان دوم(انگلیسی)بررسی کرده است.روش پژوهش شبه آزمایشی باطرح پیش آزمون و پس آزمون باگروه کنترل وجامعه آماری تحقیق کلیه فراگیران زبان انگلیسی آموزشگاه های شهربیرجند بوده اند.33 فراگیر زبان انگلیسی درسطح متوسط به عنوان نمونه دردسترس انتخاب وبه طور تصادفی درسه گروه تحقیق(تدریس بااستفاده ازتکنیک نقشه مفهومی به دوشیوه انفرادی و مشارکتی،وتدریس سنتی)جایگزین شدند.گروه ها ازنظر یادگیری واژگان ودرک مطلب بایکدیگر مقایسه شده وداده ها بااستفاده ازروش آنوای ترکیبی تحلیل شدند.نتایج پژوهش نشان دادمیزان یادگیری واژگان ودرک مطلب گروه ترسیم نقشه مفهومی مشارکتی در مقایسه باروش سنتی به طور معنادار بالاتر بود.اگرچه میزان درک مطلب گروه ترسیم نقشه مفهومی انفرادی درمقایسه باروش سنتی به طور معنادار بالاتر بود،ولی تفاوتی دریادگیری واژگان بین دوگروه مشاهده نشد.این نتایج نشان می دهد به کارگیری ترسیم نقشه مفهومی،به ویژه به روش مشارکتی،در آموزش زبان دوم می تواند به عنوان روشی مناسب درافزایش یادگیری واژگان ودرک مطلب فراگیران مورد استفاده قرارگیرد.