هرگز رهایم مکن ( 2005) رمانی از نویسنده انگلیسی‑ژاپنی، کازو ایشی گورو، است. رمان های ایشی گورو از نظر ساختار، طرح و مضامین با یکدیگر متفاوت اند. هرگز رهایم مکن یکی از رمان های معروف علمی تخیلی اوست که محور اصلی آن، نقد هنجارهای اجتماعی جامعه است. این رمان که از نگاه یکی از شخصیت ها به نام «کتی» روایت می شود، به زندگی دانش آموزان مدرسه شبانه روزی «هیلشم»می پردازد. کتی دختری ستم دیده است که سال های زیادی را زیر چتر قوانین ناعادلانه مدرسه سپری کرده است. پژوهش حاضر در پی بررسی این رمان از دیدگاه ساختارشکنی است. مسأله قابل توجّه در این مقاله، اشاره به مفاهیم ساختارشکنانه بر اساس نظریّه دریدا، فیلسوف فرانسوی و بنیان گذار استراتژی ساختارشکنی، است. اگرچه رمان های ایشی گورو از جنبه های بی شماری موردمطالعه قرارگرفته اند، اما موارد بسیار کمی وجود دارد که در آنها به بررسی مفاهیم و مضامین پساساختارگرای موجود در آثار ایشی گورو پرداخته شده است. ازاین رو، در تحقیق حاضر سعی شده سه مفهوم ساختارشکنی یعنی «رابطه دلبخواهی بین دال و مدلول»، «تقابل های دوگانه» و «مرکز زدایی» در رمان هرگز رهایم مکن بررسی شود. مقاله پیش رو با به کار گیری نظریّه ساختارشکنی دریدا به این موضوع می پردازد که چگونه با استفاده از مفاهیم یادشده، این رمان نمادهای پیچیده ای را به مخاطب معرّفی می کند که خودِ آنهاارائه دهنده لایه های مختلف معنایی و گاه ضدونقیضی هستند. درنهایت، این مطالعه نشان داد که معانی متفاوت و متضاد این نمادها از طریق رابطه دلبخواهی بین دال (نشانگر) و مدلول، تقابل های دوگانه و مرکز زدایی ساخته می شوند.