مسئله اصلی در این مقاله معرفی، نقد و آسیب شناسی الگوی امتداد حال در آینده پژوهی است. عموم مطالعات آینده پژوهی با تمرکز بر روندها و رویدادهای گذشته و حال و ابتناء تصورات بر گذشته و حال، نااندیشیده ها، آینده های آشنا و پیش بینی نبوغ آمیز را در چرخه آینده سازی وارد نمی کند. این در حالی است که رقابت، پیچیدگی، تناقض، آشوب، تحولات فزاینده، نقش رو به رشد علم و عدم قطعیت از پیش ران های اصلی آینده هستند و باعث می شوند محدود کردن آینده پژوهی به مطالعه روندها، رویدادها و تصورات امروزی با ریسک جدی مواجه شود. با این وجود آینده پژوهی رایج، امکان آینده سازی و بدیل های مختلف در قالب سناریوها را برای دولت ها فراهم می کند و از این حیث تکامل یافته تر از مطالعات تبیینیاست که تنها یک آینده مشخص را پیش بینی می کند. با این مقدمه پرسش پژوهش عبارت است از: الگوی رایج در آینده پژوهیِ سیاست خارجی دولت ها چیست و چه محدودیت هایی بر آن حاکم است؟ در پاسخ این است که: امتدادِ حال،[1] الگوی رایج در آینده پژوهی رفتار دولت ها در سیاست خارجی است. در این الگو اما نقش آینده های آشنا، پیش بینی های نبوغ آمیز و نااندیشیده ها نادیده گرفته می شوند. الگوی امتداد حال در آینده پژوهی با مثالی از تحریم های امریکا علیه ایران تا 2020 نشان داده خواهد شد. روش پژوهش، سناریونویسی مبتنی بر الگوی امتداد حال است.