در دوره معاصر که علم تجربی، همه اطوار وجود را منحصر در طور حس نموده و به معنازدایی از جهان هستی و اشیا موجود در آن مشغول است، آیا تامل در میراث معماری مقدس بجای مانده از تمدن های سنتی میتواند طریق برون رفت از نیهیلیسم بی معنایی را نشان دهد که انسان امروزین گرفتار آن آمده است؟ پاسخ مولفان مقاله بدین سوال مثبت است؛ لذا بر آن شدند تا با بررسی کیفیت آشکارگی امر قدسی در معماری مقدس اسلام و هندوئیزم، به عنوان دو فرهنگ بزرگ سنتی، در جستجوی معنای از دست رفته ای بکوشند که گمشده انسان معاصر است. روش تحقیق در این مقاله مطالعه ای تطبیقی در معماری مساجد اسلام و معابد هندوئیسم بر اساس پدیدارشناسی است. البته نویسندگان مقاله عقیده دارند که پدیدارشناسی برای فهم کیفیت تجلی امر قدسی در معماری مقدس، نابسنده است لذا در مقابل تحلیل های پدیدارشناختی و سمبلیسم، رابطه وجودی با معماری مقدس را مطرح می کنند و آن را روشی مناسب برای فهم کیفیت تجلی امر قدسی می دانند.