آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۳

چکیده

هرگونه کتابت یا ضبط نادرستِ واژه و ترکیب از سوی کاتب و مصحح، می تواند به ابهام معناییِ متن منجر شود و مخاطب را در درکِ مفهوم دچار مشکل کند. افزون بر این، نگاشتنِ شرح و تعلیقات بر این ضبط های نادرست، به پیچیده تر شدنِ مفهوم ابیات می انجامد. تأثیرِ این مسائل در تصحیحِ یک متن، هنگامی چند برابر می شود که متنِ مصحَّح، از متون کهن ادب فارسی بوده، واژگان کم کاربرد و گاه متروک و مهجور در آن به کار رفته باشد. مصداقِ این ادّعا را می توان در حدیقه الحقیقه سنایی سراغ گرفت؛ متنی که به خودیِ خود دشوار است و کتابت ها و تصحیح های مختلف، بر دشواریِ آن افزوده اند تا جایی که مشاهده می شود در متن های مصحَّح، شکلِ ضبط شده برخی ابیات، مفهوم روشنی ارائه نمی دهد. این پژوهش در پی آن است تا با استفاده از نسخه های کهن حدیقه و به شیوه توصیفی تحلیلی، ضبط نادرست یا بدخوانیِ برخی ابیاتِ این منظومه را برجسته سازد. مهم ترین دستاورد پژوهش، پیشنهادهایی برای ضبطِ درست یا خوانشِ صحیحِ برخی واژگان، ترکیبات و ابیات در حدیقه سنایی است که بر آن اساس، گرهِ مفهومی ابیاتِ موردِ بحث، گشوده خواهد شد.

تبلیغات