معماری، در طول تاریخ، تجسمی از آرمان های فرهنگی جوامع بشری بوده و بر اساس این آرمان ها، محیط های زیستی ساخته شده به دست افراد مختلف، به صورت یک تمامیت با هویت خاص خود در آمده است. به نظر می رسد با وقوع مدرنیسم و جهانی شدنِ معماری، مفاهیم هویتی فرهنگی معماری به مفهومی متغیر و پیچیده بدل و به چالش کشیده شده است. از این رو مقاله ی حاضر بر آن است رابطه ی بین سیاست های فرهنگی–هویتی و کیفیتِ محیط های مسکونی را تحلیل و تفسیر نماید. بدین منظور با انتخاب شهرک اکباتان تهران، به عنوان نمونه ی مورد مطالعه، به سنجش کیفیت خانه های مسکونی در فاز 1و2 این شهرک پرداخته شده است. روش تحقیق برمبنای تحلیل رگرسیونی چند متغیره ی سلسله مراتبی و مدل استفاده شده در فرایند تحلیل نیز به مدل تجربی سنجش کیفیت محیط سکونت موس وم اس ت .ای ن مدل دارای ساختاری سلسله مراتبی و متشکل از معیارهایی است که مبنای تنظیم پرسشنامه ی تحقیق قرار گرفته و براساس رعایت معیارهای هویت اجتماعی-فرهنگی مورد نظر امتیازدهی شده است (ما بین 1 تا 5). نتایج بررسی ها حاکی از آن است که کیفیت محیط بیرونی مجتمع های مسکونی فاز 1 (5>62/2>1) و فاز 2 (5>88/2>1) شهرک اکباتان مطابق با هویت اجتماعی-فرهنگی، پایین تر از حد متوسط است. حال آنکه کیفیت محیط داخلی واحدهای مسکونی مطابق با همان اصول، در وضعیت خوبی قرار دارد (فاز1 (5>08/4>1) و فاز 2 (5>18/4>1)). هم چنین هر دو فاز به لحاظ رعایت اصول و معیارهای هویت اجتماعی-فرهنگی همسو و شبیه به یکدیگر هستند. هدف پژوهش: 1. تبیین رابطه ی بین مقوله های فرهنگی-هویتی و کیفیت فضای معماری. 2. بررسی سیاست های فرهنگی-هویتی در خانه های مسکونی فاز 1و2 شهرک اکباتان و سنجش کیفیت خانه های مسکونی در آن. سئوالات پژوهش: 1. چه رابطه ای بین مقوله های فرهنگی-هویتی و کیفیت فضای معماری وجود دارد؟ 2. سیاست های فرهنگی-هویتی در خانه های مسکونی فاز 1و2 شهرک اکباتان به چه صورت نمود یافته و چه تأثیری در کیفیت این خانه ها داشته اند؟