در طول تاریخ نگارگری ایران چهره های برجسته ایی ظهور کرده اند که باعث ایجاد تحول و دگرگونی در عرصه نگارگری شده اند. کمال الدین بهزاد، سلطان محمد، رضا عباسی و ... در زمره این هنرمندان خلّاق هستند که کم و بیش اطلاعاتی درمورد زندگی نامه و شیوه کارشان در اختیار جامعه هنری قرار گرفته است اما «استاد محمد سیاه قلم» ازجمله هنرمندانی است که هویتش در هاله ایی از ابهام است. شاید یکی از دلایل مهم آن به غارت رفتن آثار این هنرمند است که همراه دیگر آثار فرهنگی و هنری ایران به دربار عثمانی منتقل شد. بررسی و تحقیق پیرامون استاد محمد سیاه قلم و آثارش چند دهه است که دغدغه پژوهشگران و هنرشناسان شرق و غرب شده است؛ مقوله ایی که سال ها در مورد آن پژوهش های بی شماری انجام شده است و کتاب ها و تحقیقات زیادی درباره آن نوشته شده اما تا کنون نظریه ایی شفاف و روشن در باب این موضوع ارائه نشده است که شخصیت و تعداد آثار استاد محمدسیاه قلم را برای محققین مشخص کند؛ لذا، در این مقاله که به روش توصیفی تحلیلی و شیوه گردآوری اطلاعات کتابخانه ایی صورت گرفته است، این مسائل مطرح شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد استاد محمد سیاه قلم همان «غیاث الدین محمد نقاش» است که در کتابخانه امیر علیشیر نوایی کار می کرده است و یکی از دلایلی که باعث شد تا نگارگران ایرانی در به تصویر کشیدن تصویر دیو از محمد سیاه قلم تأثیر نپذیرند، این بود که آثار محمد سیاه قلم توسط سلطان سلیم به ترکیه منتقل شده است و نگاره ایی از او در دسترس هنرمندان وجود نداشته است همچنین محمد سیاه قلم به دلیل تغییر شیوه کاری اش از حمایت دربار محروم شد و کم کم سبک کار او منسوخ شد. اهداف پژوهش: بررسی هویت محمد سیاه قلم و تحقیق درباره آثارش و به طور خاص نگاره هایی حاوی تصویر دیو. بررسی تأثیرات نقش دیو در نگاره های استاد محمد سیاه قلم بر دیوهای نگارگری ایران (معراج نامه و خاوران نامه) سوالات پژوهش: آیا محمد سیاه قلم در زمینه تصویرگری نقش دیو بر نگارگری ایرانی خصوصاً بر دو نسخه خطی معراج نامه و خاوران نامه تأثیرگذار بوده است؟ چه وجوه مشترکی بین تطبیق تصاویر دیوهای محمد سیاه قلم با دیوهای نگارگری ایران (معراج نامه و خاوران نامه) دیده می شود؟