آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۲

چکیده

هرات در دوره ی شاهرخ تیموری یکی از پر رونق ترین دوره های هنری ایران را در خود ثبت کرده است. شناخت دلایل شکوفایی نقاشی در این دوره، ضرورت این پژوهش را ایجاب می کند. موفقیت نقاشی در هر دوره ای برآیندی از دو عامل مهم است. اول عوامل بیرونی همچون حمایت های حکومتی و رونق اقتصادی، دوم عوامل درونی که روابط میان عناصر سازنده ی نقاشی را دربر می گیرد. این نوشتار که پژوهشی تحلیلی و توصیفی است، ناظر بر عوامل درونی، یعنی عملکرد ساختاری آثار دو تن از نقاشان مکتب هرات خواهد بود. به نظر می رسد نقاشی هرات، شکوفایی و درخشندگی خود را مرهون آثار نقاشانی است که ساختار بصری در آن ها از نقاط مهم پایداری و تاثیرگذاری آثارشان است. ریتم، تعادل، هندسه و حرکت، چهار عنصر مهم ساختار بصری هستند که کیفیت عملکرد آن ها فضای خاص هر نقاشی را شکل می دهد. بدیهی است که این چهار عنصر، عملکردی یکسان در آثار نقاشی نداشته و بعضی از آثار بیشترین تاثیر تصویری خود را بر مخاطب از طریق ریتم و تعادل به دست می آورند. کما اینکه برخی دیگر از آثار از طریق هندسه و حرکت این امر مهم را به انجام می رسانند. نتیجه ی حاصل از این پژوهش نشان می دهد که ساختار بصری از مهم ترین عوامل موثر در شکوفایی آثار میرخلیل مصور و مولانا علی بوده و کارکردی متفاوت در آثار این دو نقاش ارائه می دهد. هدف این مقاله که با تکیه بر نظریات جیورجیو کپش در حوزه ی ساختارهای بصری و به روش کتابخانه ای صورت خواهد گرفت، تحلیل و تبیین ساختارهای بنیادی سه اثر از دو تن از نقاشان دوره ی هرات است، تا از این طریق بر اهمیت کارکرد ساختار نقاشی در شکوفایی نقاشی دوره ی هرات که امروزه در حوزه ی نقاشی کم تر به آن پرداخته می شود، تاکید شود. 

تبلیغات